اینها هیچ کدام دلیل گروگان گیری نمیشه. فردی که خواهان یک زندگی شرافتمندانه است سرکار نمیخوابه! چرا بقیه را اخراج نکردند. خیلی از ماها متاسفانه وقتی احساس کردیم زیر پایمان محکم است و بقول دوست عزیزی دارای حاشیه امنیت کافی شدیم دیگه بازده کاریمان میاد پایین. نمونه اش زمان کار مفید در جامعه خودمان است. خودمان رو هم توجیه میکنیم: حقوقمون کمه! مالیاتمون زیاده! چرا ما مالیات بدیم فلانی که شغل آزاد داره نده! حق بیمه خیلی از حقوقمون کم میشه! سرویس رفت و برگشت نداریم! و ...
در صورتیکه هیچکدام از این موارد توجیه کننده کم کاری نیست.
اگر افراد تامين باشند كار خلافي انجام دادند بايد به شدت با آنان برخورد شود نه زمانيكه گراني گريه افراد متوسط وپايين جامعه را درآورده وباعث شرمندگي پدر خانواده نزد بچه هايش گرديده. سير ازگرسنه خبر نداره سواره از پياده
اصلا نمی خواهم قضاوت کنم شاید کارمند اخراجی واقعا از سرناچاری دست به این عمل زده اما در هر حال باید این نکته را هم در نظر داشت که گروگانگیری در کشور ما بندرت اتفاق می افتد و اگر به گونه ای عمل شود که هر کس بخود جرات اینکار را بدهد رفته رفته آمار این جرم نیز همانند سرقت و زورگیری و قتل و ... افزایش می یابد
اگه هرکی هر جا بهش فشار اومد بره گروگانگیری که سنگ رو سنگ نمی مونه هیچی احساس امنیت نمیکنه! مگر در حال حاضر تو همین شهر تهران هزاران هزار نفر بهشون ظلم شده حالا همه اینها بیان گروگانگیری کنند.....مشکلات باید ریشه ای حل شود.
در صورتیکه هیچکدام از این موارد توجیه کننده کم کاری نیست.