1- آيا در گذشته همين عوامل ايجاد افت در سطح بدتري بودند و افت تحصيلي كمتر از حالا نبود
2- سطح تحصيلات معلمان در زمان حال آيا قابل مقايسه با گذشته است ( با ششم ابتدايي و ديپلم معلم مي شدند....)؟
3- آيا امكانات آموزشي و كمك آموزشي بسيار كمتر نبود.
4- آيا در همان منابع علمي ننوشته كه جايگاه اجتماعي معلم حتي فارغ از مسايل مادي چگونه بايد باشد؟
5- آيا طريقه تربيت خانوادگي و آموزش خارج از مدرسه امروزه سكان آموزش و تربيت را از دست خانواده نگرفته است مثلا ساعت هاي پخش سريال هاي ماهواره اي در ساعت خواب و بيداري دانش آموزان و بي توجهي و خواب آلودگي طي روز و سر كلاس آنها موثر نيست.
6- آيا دانش آموزي كه رشد فكري و عقلي كامل ندارد در سيستم دانش آموز محوري موفق تر است يا در سيستم معلم محوري؟
7- آيا همانقدر كه به فكر دانش آموز هستيم به فكر جايگاه و معيشت معلمان هستيم؟
8- آيا كنترل دانش آموزان امروزي بيشتر انرژي معلم را نمي گيرد و او را خسته نمي كند ؟
9- آيا امروزه هركسي با هر كيفيت تحصيلي در يكي از دانشگاهها و در يكي از شهرها پذيرفته نمي شود؟
10- آيا حذف مردودي ضربه به كيفيت آموزش و حذف صورت مسئله نيست؟
11- آيا سيل و زلزله و ساير حوادث طبيعي در فرد اضطراب ايجاد نمي كند؟
اضطراب امتحان نيز يكي از حقايقي است كه فرد بايد ياد بگيرد آن را كنترل كند نه اينكه ماهيت امتحان را تغيير دهيم و بي ارزش كنيم؟
12- عملا چقدر به در خواستها و پيشنهادات معلمان در رفع نواقص كتب درسي و باز تاليف آنها توجه مي شود؟
13- آيا جايگاه علم آموزي در جامعه ما تنزل شديد پيدا نكرده است؟
14- آيا ديپلمه ها و ليسانس ها و فوق ليسانس ها و در مواردي هم دكتر بيكار در جامعه فراگير نشده است و باعث بي انگيزگي خانواده دانش آموزان و حتي معلمان نشده است؟
نتيجه : نقش ساير عوامل به غير از معلمان امروزه بسيار پر رنگتر و موثر تر از آن است بايد به واقعيت ها و تغيير فرهنگ خانواده ها و جامعه توجه داشته باشيم و انگيزه كافي را براي تحصيل با كيفيت ايجاد نماييم.
با تشكر