سلام من یه دختر۳۲هستم الان حدود۴ساله که طلاق گرفتم وخیلی توزندگی شکست سنگینی خوردم وعلت طلاق هم باهم تفاهم نداشتیم واون اقا بعداز اینکه منو طلاق داد بعدازسه سال اون اقا سرطان گرفت ومرد ومن به خاطر طلاق هیچ کس دیگه منو نمی گیره میشه منو راهنمایی کنید ممنون میشم

سلام آقای مرادی
ممنون بابت نگاه زیبای شما به مسئله ازدواج و سن ازدواج
چقدر خواندن مطالب شما خوشحال کننده و امیدوار کننده است من دقیقا همین نگاه رو نسبت به ازدواج دارم اما فکر می کردم زیادی خوشبین هستم وقتی مطالب شما رو هم خط با افکار خودم دیدم واقعا خوشحال شدم که اشتباه فکر نمی کنم " بی تردید ازدواج مهم است اما مسلما همه ی زندگی نیست " " کم نیستند افرادی که در سنین بالا ازدواج می کنند و ازدواج موفقی هم دارند " این جملات عالین , ممنون , کاش در جامعه ما همه این گونه زیبا به قضیه ازدواج نگاه می کردند کاش سن اینقدر مسئله مهمی نمی شد که بخواهد با بالا رفتن خود همه ی شخصیت و غرور یک دختر خانم را به دیار نیستی ببرد . این خاطره که می نویسم از چند سال پیش به خاطرم مانده است و حتی ناراحتی آن تا امروز که خواندن جمله های زیبای شما ناراحتی یادآوری آن خاطره را در ذهنم کم رنگ کرد . مسجدبودیم شب قدر بود شاید یا دهه محرم دقیقا به خاطر ندارم , روحانی مسجد صحبت هایش به اینجا رسید که پدر ها و مادرها ازدواج را آسان بگیرید و...تا آنجا که با یک حالت تأسف و ناراحتی می گفتند واااااای چقدر پیر دختر بالای 30 سال سن در خانواده ها است و نتیجه گیری شان این بود که این هم نتیجه سخت گیری در امر ازدواج
به آسانی واژه پیر دختر استفاده کردند و حس من و دختران چون من مطمئنم آن لحظه پای منبر ایشان این بود که پیر دختران بالای 30 سال سن احتمالا باید به مردن فکر کنند تا به زندگی
خیلی به کار بردن چنین واژه هایی سنگین و درد ناک است
آنهم جایی و از زبان کسی که باید بیشتر رعایت کند
مگر سن چیست جز گذر روز ها و ماه هایی که شتابان می گذرند و نام سال می گیرند آنقدر در این زمانه شتاب عمر زیاد شده است همانگونه که پیامبر اسلام" صلی الله علیه و آله " فرموده اند : در آخر الزمان ماه هایش به سرعت روز می گذرند و سال هایش به سرعت ماه .
یک سال گذشته است اما گویی یک ماه گذشته این قدر سریع . این قدر سریع بزرگ می شویم و تا می آییم معنای زندگی را بفهمیم باید چنین برچسب هایی را نیز از طرف جامعه تحمل کنیم " پیر " واقعا این سن ها 30 , 40 سنی هستند در برابر عمر بینهایت انسان در عالم هستی در برابر زمان بی پایان
چه زیبا بیان داشتند استاد الهی قمشه ای " که همه ما انسان ها نسبت به عمر بی نهایت خود الان در زمان شیرخوارگی خود هستیم . ما شیر خوارگان ابدیتیم.
این دوران کوتاه عمر نسبت به عمر ابدی مثل دوران شیرخوارگی نسبت به عمر دنیایی مان است "
ای کاش فرهنگ جامعه ما دختران جوانش را در اوج جوانی و شکوه و زیبایی و دانایی با برچسب سن پیر نمی کرد .
موفق باشید
ممنون

سلام .برای من خواستگاری دارم ک نظرم نسبت به ایشون مثبت ولی من بیماری صرع دارم و در حال حاضر تحت درمانم و دارو مصرف میکنم ..لطفا راهنماییم کنید که چطوری این موضوع رو مطرح کنم.با خودش صحبت کنم یا با خانواده مطرح کنم .چطوری موضوع رو مطرح کنم که ایشون رو از دست ندم..خواهش میکنم راهنماییم کنید.ممنون

باسلام من ٣٠سالمه و تقريبا از همه جهت معنوي و مادي و...در سطح خوبي هستم ولي نميدونم چرا هر جا كه زنگ ميزنن برا خواستگاري يا قصد ندارن يا اينكه همون روز خواستگار اومده و جواب بله رو دادن من حتي ١بارم به خواستگاري نرفتم

سلام آقاي مرادي ايميل شما رو ميخواستم يك سري سوال داشتم ممنون ميشم ايميلتون رو ارسال كنيد

سلاموگاهی وقتا نمی شه که نمی شه.باید جور دیگه ای زندگی رو ادامه داد.فرزند خواندگی بهترین گزینه است.شاید قسمت به ازدواح نکردن باشه.اما وقتی یه موجود کوچولو بیاد و با شما زندگی کنه.زندگی خیلی شیرین میشه.و اون طفل معصوم توی خانواده بزرگ میشه.

سلام به دلهای پاک و معصوم
نکات آقای مرادی درست،فطری و چاره سازند.
بنده هم به نوبه خود چند مطلب رو تیتر وار بیان می کنم.
1-ایجاد پیوند و ارتباط با خداوند(از طریق نمازها و دعا وقرآن) و توسل به ائمه اطهار
2-تقویت امید و نشاط در ظاهر(منظور عرضه خارج از عرف وشرع خود به دیگران نیست) و باطن
*برنامه ورزشی منظم داشته باشید.ورزش منظم باعث جلوگیری از تنش های جسمی و فکری شما می شود.
*مشغولیت داشته باشید حتی اگر استخدام نیستید منظورم مشاغل خانگی یا هر فعالیت مثمرثمر دیگه هست یعنی از خودتان احساس مفید بودن داشته باشید.
3-حذف یا محدود کردن تعامل با دوستان و یا نزدیکانی که احساس نا امیدی یا خود کم بینی را به شما القا می کنند.
*نا امیدی بدترین سم مهلک زندگیست.
4-واقع بینانه به مسئله ازدواج نگاه کنید(با توجه به سنتان، عرف شهرتان، آدابتان،سننتان، عقایدتان،جایگاه اجتماعیتان) و... اما این موضوع منافاتی با آرمان گرایی و خوب خواهی ندارد.
5-علاقه خود را برای ازدواج با افراد مومن، رازدار(کسانی حرف بقیه را هرجایی نمی گویند)،متاهل، دارای موقیت اجتماعی خوب و... در میان بگذارید.
6-ابتدا از همه اگر در خانواده و اقوام افراد مورد اعتمادی هستند به آنها بگویید تا به طور غیر مستقیم و از جانب خودشان واسطه ازدواج شما با فرد مورد دلخواه تان و یا معرف شما به افرادی باشند که دنبال یه دختر خوب هستند و ازشان بخواهید اگر هم این وصلت شکل گرفت تا ابد این موضوع راز باقی بماند اگر از طریق اقوام نشد یا نمی خواهید این کا را از طریق افراد مومن و متعهد جامعه نظیر روحانی های نهادهای رهبری در دانشگاه ها و بانوان مسئول حوزه های علمیه و روحانی های مساجد اساتید آقا یا خانم دانشگاه و از این دست بازهم تکرار میکنم کسانی که رازدارند مومنند و این افرادی راکه برشمردم به این معنی نیست که همه شان مومن و رازدار باشند اما خوب جواب دادند.
توصیه آخر سر هم همان اولی است عشق بازی و در خواست از خداوند و ائمه خصوصا امام عصرمان مهدی عج.

سلام.به خواهرای گلم پیشنهاد میکنم برای امر خواستگار و ازدواج فقط دعا کنید و به ائمه متوسل شید شک نکنید که اگه ازدواج به صلاحتون باشه قطعا این امر اتفاق خواهد افتاد.با خدا عین یه دوست صمیمی و با دل پاک درد دل کنید قطعا و حتما خدا قسمت خواهد کرد.من متا هلم و این خوشبختی رو توی حرم امام رضا از خدا گرفتم.از خدا بخواهید فقط بخواهید

من حتی یک بار هم خواستگار نداشتم
یعنی آنقدر وضعم نابسامان هست ؟
یادم نمیاد یک بار هم کسی در این خونه رو زده باشه
انصراف از رشته ی پزشکی هستم و تحصیل کرده ی حقوق
زیبایی متناسب و بروز ......شاید چون پدر پولدار نبوده
یا شاید خونه ی ما بزرگ نبوده
مهم نیست
مردی که با این موارد خواسته باشه بیاد تو زندگی من همون بهتر که نیاد

سلام،حاج آقا من واقعا شمارو دوستدارم وصحبتاتون آرومم میکنه