من زحمت کشیدم دانشگاه دولتی قبول شدم ولی نه کمک هزینه به من میدهند و تازه برای خوابگاه هم اجاره سنگین میگیرنددانشجوی دانشگاه تحصیلات تکمیلی زنجان -گاوا زنگ -دانشجوی IT
چه خوبه یه سرم به خوابگاه ما بزنید تا دوباره خاطرات موزه عبرت براتون زنده بشه.کی میخوان بفهمن که ما انسانیم ... نه بلانسبت حیوان که توی طویله است. :|
خاطرات دوران دانشجویی رو زنده کردین. زندگی خوابگاهی با همه مشقات و دردسرها بسیار دلچسبه. بجز بی خیالی چیزی انعکاس داذه نمی شود . فعلا مملکت ما مملکلت فوتبالیست هاست یک شوت میکشه زیر توب فصلی 1.5 میلیارد بشه پول می دن هیچ تیمی هم اون ور اب قبولشون نمی کنه بعد همین بچه های نخبه ماهی 300 هزار تومن هم پول بهشون نمی دند میرن اون ور اب هموشون یا می شوند طراحان بزرگ مهندسان بزرگ پزشکان بزرگ.... کدوم دانشگاه درس خوندن زیاد مهم نیست .مهم تلاش برای نشان دادن ظرفیتهای انسان پس از دانشگاهه. همه نباید دنبال پشت میز نشینی باشند باید تلاش کنند و پله به پله رشد کنند. من خودم دانشگاه آزادی بودم و الان در یک شغل مرتبط با تحصیلم ماهی سه تومن درامد دارم و خدا رو شاکرم دراحداث خوابگاه نیاز اولیه دانشجویان رادر نظر نمی گیبرند این جوری بدشکل می شود ممم!كاشكى مى شد هركى توى شهر خودش درس مى خوند و دانشگاه مى رفت و اين تهران بنده خدا هم يه نفسى مى كشيد و از اين صحبت ها...حالا الان همه مى ريزن سر ما كه اى فلان و اى بهمان و منفى و اينا اما خداييش اگر مى شد خيلى خوب مى شد!بله!ما ملت هميشه طلبكار و ناراضى...استفاده از امكانات و غرغر... چه روزگاری داشتیم، برید از سوسکهای خوابگاه طرشت هم عکس بگیرید! خیلی دانشگاه خوبی بود، من لیسانس و فوق اونجا بودم، حیف که اوضاع جوری شده همه می آیم خارج بعد ارشد یا لیسانس...حیفیم به خدا:دی
یه سری حتما بزنید