مدت 3 سال متوالي است پ‍ژ‍وهشگر برتر استان و كشور در سازمان خود ام.اين 3 سال و ارسال مداركم معظل اساسي شده و درگيري دائم دارم. مداركم را ارسال نميكنند. زيرا مافوق ام شامل رئيس و معاون استان و مدير كل استان يك پنجم من امور قابل استناد و رسمي ندارند.
در واقع بيشتر با رويه كدخدامنشي ادامه بقا ميدهند.
به هيچ عنوان نه نامه هاي سطح بالا به من ميرسد و نه ارسال از سطح پائين به بالا ميكنند.
استاندار عالم و دكتر واقعي مان در استانمان از اين فرايند سخت ناراحت شده بود و بحث انحلال هفته پژ‍وهش را مطرح كرده بود.
هرچه بيسواد و توافقي با سفارش و بدون اسناد رسمي در اين مناسبت وارد ميدان ميشدند.
راهي جز ريختن تمام افراد بالاي 50 سال به كوره از خوب و بد نيست تا نسل جديد با قوانين جديد كه راه فرار نباشد بر سر ميدان بيايد.
مثل قوانين برخي كشورهاي با فساد كم كه تاريخچه و قدمت حضور كم در جهان دارند.
به دليل كمترين سرانه مطالعه كتاب و بيشترين دغدغه ملت بر سر يارانه و بحث كلاهبرداري ها و عدم ثبات بيشتر توجه بر جبهه گيري شده و هيچ تمايلي به ساماندهي شدن امور نيست. عمدتا افراد ضعيف به رياكاري و تملق براي رسيدن به موقعيت از هر تدبيري بهره ميبرند.يك مورد متخصص واقعي نام ببريد كه فساد اداري و مالي و امثال ان در سابقه خود داشته باشد.
دشمن دانا بهتر از دوست نادان است. اعتبارات 5 سال محل كارم مشخص نيست چه شده! 15 سال است شوراي پژوهشي نداريم. در ماه 1/92 متوجه شدم رئيس و معاون استان و مدير استان مجدد در حال قرارداد بستن جهت تكرار اقدام انجام شده ام اند. كوچكترين دركي از اينكه اين اقدام نياز به قرارداد نيست ندارند و تصور ميكنند كار بزرگ و مستلزم قرارداد است و يا دارند و منافع شخصي را دنبال ميكنند. اين يك مورد كوچك كوچك است و ميليونها مورد روزانه دارد تكرار ميشود.اين اعتبارات كه بي نتيجه مصرف ميشود ميتواند مجدد به خزانه برگردد و در زيرساختار ها و اقتصاد مولد و نه اقتصاد مبتني بر دلالي مصرف شود.
اين نتيجه حضور افراد متخصص است.
با اينحال اين معاون و رئيس همچنان ادامه بقا ميدهند. زيرا مافوق ايشان كه بيسوادتر است از ايشان اين اقدام را ميخواهد.
در كل بايد از راس هرم متخصص بودن را پيگيري كنيد.
اين امام بزرگوار و مولايمان انواع اقسام بيانات دارد.همان بيسواد به اصطلاح متعهد مطرح ميكند بر اساس اين فرمايش امام و مولايمان تعهد بر تخصص اولويت دارد.
نتيجه اش اين ميشود.
البته اين تصور نباشد كه متخصص حتما و صد در صد لائیک و بي دين است.بلكه هرچه افراد متخصص تر ميشوند متعهد تر نيز ميشوند.
بلكه اين بحث تفكيك اين دو گزينه را افراد بيسواد كه تريبون را در دست دارند براي حفظ موقعيت خود مطرح ميكنند.
اساس اين ناكارامدي بر اساس تدابير آقاي لطف الله فروزنده دهكردي و قانون خدمات كشوري اش بنا شد.از 1/1/88 ارزشيابي منحل و استارت رويه رئيس بودن و خودمختار بودن جذب و دفع اعتبارات اجراي امور بدون بررسي اغاز شد.
جشنواره شهيد رجايي منحل و هفته پژ‍وهش منحل و امور تكراري براي تامين منبع مالي يارانه ها از اعتبارات پژوهشي و عمراني و ساير اغاز شد.
شكي نيست كه افراد بايد تقوا داشته باشند و متعهد به شعائر و اصول و فروع شرع و نظام باشند.ولي نبايد صرفا جهت حفظ بقا و سمت افراد متخصص امور را با اين تدابير برانيد. و توسط بيسوادان و دلالان اين توهينها صورت گيرد. كل ضرباتي كه ميخوريم به اين دليل است كه دشمنان ما عمدتا افراد متخصص را به سمت ميگمارند. حتي تاريخ ما را تحريف ميكنند. حتي با روشهاي علمي و روانشناسي ما را تحت فشار و بيمار ميكنند.
حتي حييم وايزمن شيميدان و دكتر داروساز واقعي در رژيم غاصب صهيونيست كه مسئوليت اوليه ساماندهي اين رژيم را داشت جايزه نوبل و كاشف استون بود.
حتي انشتاين يهودي نيز برايش سمت هم رده پيشبيني كرده بودند.
وگرنه خاخام بيسواد ريش بلند و كلاهدار و كت سياه پوش وعينكي را سرپرست خود ميكردند. و اگر ميكردند اكنون نابود شده بود.
يعني معني اين اقدامات و اين سئوالات اين است كه بزرگوار قبلي به دليل بيسوادي و ناداني ضربه زياد زده كه انشاالله در دوره خودم اينگونه نخواهد بود؟
ولي اين رويه ادامه دارد.
همانگونه كه از 40 سال پيش ادامه داشته.
و هر بزرگوار ديگري هم بيايد باز و مجدد تكرار خواهد شد.
تخصص اولويت دارد و هيچگاه متخصص غير متعهد نميشود و بدكاره نميشود.
حتي متخصص ديدگاههاي كدخدامنشانه تان را كه بوي فساد اداري و مالي ميدهد و هويتتان را نيز قبول ندارد.
اگر قرار است يك متعهد(كه معيار ان نيز مشخص نيست) با مشاور گرفتن ناداني اش جبران شود مطرح نمايم كه اين اقدام دوباره كاري و نابود كردن اعتبارات است.
اگر تخلف در كار است بازرسي و قوه قضائيه و ديوان عدالت موجود است.