همه مشکل ها از جایی شروع میشه که مردم نمیتوانند برای آینده برنامه ریزی کنن .اگر من نوعی بدونم که با این حقوقی که دارم میگیرم بعد از 2-3 سال ماشین میخرم و قیمت ماشین ثابته ..یا قیمت خانه ثابته..یا هر چیز دیگه ....اون وقت دیگه نیازی به مال اندوزی ندارم و فکرم راحته ..هر چیزی در میارم خرج میکنم و از زندگی لذت میبرم به جای اینکه برای بیشتر داشتن توی سر و کله هم بزنم و دروغ بگم ...... وقتی امنیت سرمایه گذاری باشه .کار هم بیشتر ایجاد میشه
ما کشور ثروتمندی هستیم, بنابراین اصلا نمی پذیرم که بخواهیم به خودمون سختی بدیم. چرا که سختی کشیدن ما بی نتیجه است و در عوض یه عده ی دیگه هر روز پولدارتر از روز قبل می شن.... ما میخواهیم همه به حقشون که رفاه و امنیت مالی است برسن و همچنین منابع کشورمون درست مدیریت بشه همین!!! و دست دلالان کوتاه بشه
با سلام وسپاس از جناب آقای دکتر .تابناک شما لطفا نظرات مخالف با نظرات خود را لااقل منعکس نمایید تا بستر مناظره فراهم گردد. نظرات و مصاحبه هایی که از صدا وسیما پخش میشود انگار که در این مملکت یک طرز فکر وجود دارد . در پایان از ماست که بر ماست
با سلام میدونم بازم هم نظر را اجازه چاپ نمیدید ولی من مینویسم
توقع قانون گرائی از مردم درست نیست. چون قانون ابزار دست عد های برای تضیع حقوق مردم شده . وقتی پند سال پیش شبانه چند هزار متر مجوز ساختمانی سیار ساعت 24 صادر شد و بعد ممنوع شد . آیا انتظار ییرود مردم به قانون احترام بزارند. قانون را مرور کنید ببنید چند درصد شامل ممنوعیت و محرومیت بدون دلیل هستش . آیا وقتی خرید و فروش 1000 دلار (از طرف مردمی که فقط بخاطر فرار از تورم این کار میکنند ) ممنوع و بعد پالتهای میلیون دلاری اسنکاس جابجا میشه « آیا باز انتظار قانون قرارئی دارید. به تعداد ماشینیهای فراری و بوگاتی که تو این چند وقت تحریم تو تهران زیاد شده نگاه کردید ؟ قانون از نطر من فقط محرومیت و ممنوعیت حق طبیعی من تو زندگی . آیا تو اروپا اینوریه یا تو قانون نظر تکثریت ملاکه . اینطوری هر روز به عقبتر میریم.
از دکتر سریع القلم به خاطر تفکر روشن و ارائه راهکارهای عملی برای توسعه فرهنگی و نهایت توسعه همه جانبه تشکر می کنم. همانطور که ایشان اعتقاد دارند در فضای کنونی کشور هیچ نوع مناظره واقعی و برخاست از تضارب آرا وجود ندارد. شاید یکی از دلایل اصلی این مساله عدم وجود رسانه های غیر دولتی است. در جای دیگر ایشان به عدم تحمل انتقادات در جامعه اشاره کرده است ولی نگفته اند آیا در سطح حکومت چنین انتقاداتی جا افتاده است. بنظرم حکومت و متولیان فرهنگی باید فرهنگ انتقاد را از خود شروع کرده و در جامعه انتشار دهند. یعنی سهم حکومت و متولیان فرهنگی در این زمینه بسیار بیشتر از جامعه می باشد.
بیایید یه کم در مورد اینجور مقاله ها فکر کنیم و بهش بها بدیم .
خیلی عالی بود