تاریخ را فاتحان می نویسند، پس علم دخالتی در آن ندارد.
ياسر
|
|
۰۷:۳۱ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۱
3
57
پاسخ
روزي كسي در يك نمايشگاه تجهيزات ارتباطي ومخابراتي در ژاپن شركت كرده بود و از آن همه پيشرفت تكنولوژي شگفت زتده شده بود لذا از مسئول نمايشگاه سئوال كرد ژاپن بعد از ويراني جنگ جهاني دوم چطور به اين همه نوآوري و شكوفائي رسيديد پاسخ شنيد كه شما ايراني هاي افراد بزرگي مانند امير كبير را در حمام ميكشيد و ما از افكار افرادي مانند امير كبير استفاده مي كنيد
واقعاً جاي امير كبير در كجاي تاريخ كهن ما قرار دارد و ما در كجاي تاريخ خواهيم بود.
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۰:۵۸ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۲
لطفا منبع حرفتون رو بگید اینجوری لازم نیست از امیر کبیر دفاع کنید. اگه کسی ذره ای وجدان داشته باشه میفهمه که امیر کبیر چه خدماتی به ایران کرده و لازم به این حرفها نیست
ناشناس
|
|
۰۸:۲۵ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۱
25
6
پاسخ
بايد اوضاع جاري در هر زمان را به دقت ديد و قضاوت كرد. هر چند غير از اولياء و معصومين كسي بري از خطا و اشتباه نيست و تاريخ ما سرشار از مبالغات مثبت و منفي در نقل حوادث و وصف اشخاص است.مع الوصف اين امر نبايد مانع از نقد اشخاص بزرگي همچون اميركبير باشد.
محمد
|
|
۰۸:۳۲ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۱
92
3
پاسخ
خدا رحمتش کنه
ولی ای کاش با تاسیس دارالفنون این دانشگاه امروزی رو وارد ایران نمی کرد و کاش همان سیستم قدیمی اموزشی ایران ادامه پیدا می کرد .
پاسخ ها
ناشناس
||
۰۰:۵۰ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۲
دانشگاه امروز خوب است ولی ما دانشجویان معنی واقعی کلمه دانشجو را درک نکرده و به آن عمل نمی کنیم
ناشناس
|
|
۰۸:۳۵ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۱
2
44
پاسخ
تيجه گيري تان خيلي بي مزه بود
ناشناس
|
|
۰۸:۳۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۱
1
33
پاسخ
اگر امیر در عصر ما زندگی می کرد چه سرنوشتی داشت؟
امیر مقیمی
|
|
۰۸:۴۱ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۱
1
39
پاسخ
اگر می گویند انگلیس و روس پس از کشته شدن امیرکبیر اعتراض کرده اند. این از پدرسوختگی آنها است. و هدف آنها چه در آن زمان و چه بعد از آن با افشای اسناد به اصطلاح قدیمی(البته سانسور شده و گلچین شده) اینه که رد گم کنند. و در قضاوت افکار عمومی در هر دو عصر گذشته و حال ردی از خود باقی نگذارند. و الا همه می دانند صدراعظم بعدی آقاخان نوری عامل سرسپرده انگلیس بوده و شواهد آن هم قابل کتمان نیست. اگر فرض روسیه اعتراض کرده شاید از ترس آمدن وزیری سرسپرده مثل آقاخان نگران بوده. این دلیل بر سرسپردگی امیر کبیر نیست. امیرکبیر به نظر من چوب این را میخورد که آدم صاف و درستی بود جاه طلب نبود. و الا می توانست به راحتی ناصرالدین شاه 17 ساله که مثل پسرش بود، را با ترفندی از میدان به در کنه و خود قدرت را به دست بگیره. امثال آن هم در تاریخ زیاد است.
محمد
|
|
۰۸:۵۴ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۱
3
61
پاسخ
رمیده از عطش سرخ آفتاب کویر، غریب و خسته رسیدم به قتلگاه امیر.
زمان، هنوز همان شرمسارِ بهت زده! زمین، هنوز همان سختجانِ لال شده!
جهان، هنوز همان دست بسته تقدیر. هنوز، نفرین، میبارد از در و دیوار،
هنوز، نفرت، از پادشاهِ بدکردار، هنوز، وحشت، از جانیان آدمخوار،
هنوز، لعنت، بر بانیان آن تزویر! هنوز دستِ صنوبر بر استغاثه بلند،
هنوز بیدِ پریشیده سر فکنده به زیر، هنوز همهمه سروها، که: «ای جلاد!
مزن! مکُش! چه کنی، های! ای پلید شریر! چگونه تیغ زنی بر برهنه در حمام
چگونه تیر گشایی به شیر در زنجیر؟!» هنوز، آب به سرخی زند که در رگِ جوی
هنوز،
هنوز،
هنوز،
به قطره قطره گلگونه، رنگ میگیرد، از آنچه گرم چکید از رگ امیرکبیر.
نه خون، که عشق به آزادگی، شرف، انسان، نه خون، که داروی غمهای مردم ایران،
نه خون، که جوهر سیال دانش و تدبیر.
هنوز ناله باد، هنوز زاری آب،
هنوز گوش کر آسمان، فسونگر پیر!- «هنوز منتظرانیم تا ز گرمابه،
برون خرامی، ای آفتاب عالمگیر» «نشیمن تو نه این کنج محنتآباد است»
«تو را ز کنگره عرش میزنند صفیر» به اسب و پیل چه نازی؟ که رخ به خون شستند
در این سراچه ماتم پیاده، شاه، وزیر! چنو دوباره بیابد کسی؟
- محال محال
هزار سال بمانی اگر،
چه دیر،...
چه دیر،...
فریدون مشیری
زاهدانی
|
|
۰۹:۰۰ - ۱۳۹۱/۱۰/۲۱
2
20
پاسخ
این درست است که در شناخت بزرگان باید خوب وبدشان رادید و از قهرمان پرستی که همواره آفتی تاریخی بوده است درگذریم .