انا لله و انا الیه راجعون
چند سالی بود که شب های احیا به مسجد جامع بازار می رفتم. مراسم حضرت آیت الله مجتبی تهرانی بسیار ساده، بی ریا و عرفانی بود. ولی امسال در یکی از شبهای احیا، مراسم شور و حال عجیبی داشت. آیت الله مجتبی تهرانی شخصا عزاداری کردند. در بین عزاداری گفتند که احتمالا سال بعد بین ما نیستند. خیلی عجیب بود.
حالا دل همه ما شکسته شده.
خدایش رحمت کند
وای از زمانی که عالمی چون او از بین ما مردم که در این وا نفسای روزگار به هر طرف پراکنده شده ایم برود، از ماه رمضان گذشته و شیهای قدر معلوم بود دیگر این کالید خاکی برای آن روح ملکوتی جایی ندارد
چه سعادت بزرگی. دیدار محبوب در اربعین سالار شهیدان حسین مظلوم. خداوند متعال ایشان را رحمت کند. یاد شبهای احیاء ماه رمضان بخیر. مسجد جامع بازار جای سوزن انداختن نبود. خدایا این مرد بزرگ را با سید الشهدا محشور بفرما.
وقتی تمام سال دلم را زنگار گناه و معصیت تیره و تار می کرد طوری که حتی امیدم به رحمت خدا کمرنگ می شد، شبهای قدر نفس مسیحایی ایشون دلم رو زنده میکرد و دوباره به خدا و رحمتش گره می زد.
واقعا برای من به شخصه حسرت بزرگی است از دست دادن ایشون.
خوش به حالشان که به دیدار معبودی رفتند که شفیته اش شده بودند.
خدایش بیامرزد.