ناصر یک عارف به تمام معنا بود من ناصر را خیلی خوب می شناختم و با او رابطه ایی دوستانه و نزدیک داشتم او دوست قدیمی من بود او می گفت انسانهای مسلمان بمانند انگشتان یک دست هستند که وقتی در مقابل تنها خدای خود سر خم می کنند تبدیل به یک مشت گره کرده می شوند که هیچ قدرتی نمی تواند در مقابلشان ایستادگی کند من خدای خود را شاهد می گیرم که صادقانه و خالصانه به ائمه معصوم ( ع ) ارادت بی نهایت داشت من هرگز اون زمانی که به ناصر گفتم رهسپار خانه خدایم حلالم کن را فراموش نمی کنم ناصر در جوابم گفت حمید وقتی در مسجد النبی در پشت درب خانه ی بی بی دوعالم حضرت زهرا ( س ) قرار گرفتی از جانب من به ایشان بگو بی بی جان ناصر عبداللهی گفت من و فرزندانم تا قیام قیامت غلام حلقه بگوش خودت و فرزندانت هستیم . و خدا تنها می داند که چه با شکوه من توانستم در روز آخری که در مدینه حضور داشتم پیام ناصر را حضور بی بی دوعالم اعلام کنم که جریان طولانی دارد فقط خواستم بگویم که دیگران بدانند ناصر عاشق اهل بیت ( ع ) خصوصا حضرت فاطمه زهرا ( س ) بود برای صدق ادعایم داستانهای زیادی دارم که در این فرصت کم نمی گنجد روحش شاد و انشاالله روزی خور سفره بی بی حضرت زهرا ( س ) باشد