به نظر من این تار در اصل مال ازربایجان است.چون نمونه های اولیه ی تار در ازربایجان هم اکنون نواخته میشود.مثلا مانند قوپوز و ساز عاشیقها و... .مشکل اینجاست که بعضی ها فکر میکنند هر چیز مال ازربایجان باشه مال ایرانه بعد مال فارسه بعد مال پارسه بعد مال کوروشه و... .در اصل شعار بعضیها ایرانیت هم نیست. و ایران بهانه است.در اصل مشکل بعضیا دین و عرب و ترک و... است
اصلاً واژه تار فارسی نیست بلکه تار در اصل واژه ای است سانسکریت. این ساز جزو سازهای زهی زخمه ای قرار دارد. کاسه طنینی آن از دو قسمت بهم پیوسته تقریبا گلابی شکل (کاسه و نقاره که نقاره کوچکتر است) تشکیل میشود . روی کاسه و نقاره پوست نازکی (پوست بره) کشیده میشود و خرک کوتاهی از جنس استخوان روی پوست کاسه قرار میگیرد. دسته تار از جنس چوب می باشد که در طرفین آن استخوان کار گذاشته میشود تا از فرسایش چوب به جهت تماس زیاد انگشتان جلوگیری کند.
.شش سیم ساز پس از بسته شدن به سیم گیری که زیر کاسه قرار دارد و گذشتن از روی خرکی که روی پوست کاسه قرار دارد طول دسته را نیز طی میکنند و سرانجام به گوشیها که درجعبه ای به نام سرپنجه قرار دارند، بسته می شوند.
بر دستۀ تار تعداد 28 دستان (پرده) بسته میشود. تار بازخمه زدن به وسیله مضرابی ازجنس برنج که نیمی از آن با موم پوشیده میشود نواخته می شود. وصعت صوتی تار کمتر از سه اکتاو است.
تار در ایران و برخی مناطق دیگر مانند آذربایجان و ارمنستان و گرجستان رایج است. در گذشته تار ایرانی پنج سیم (یا پنج تار) داشت. غلامحسین درویش یا درویش خان سیم ششمی به آن افزود که همچنان به کار میرود .
اولا اینی که ثبت شده تار آذربایجانی (تار آشیقی) بوده و از لحاظ سیستم آوایی با تمام تارهای اقوام ایرنی تفاوت داره. طبیعتا هیچ ربطی به ایران نداره که بخوایم تاسف بخوریم . ثانیا کلمه تار اصلا فارسی نیست و اون کلمه تار (مثل تار مو) به این کلمه ارتباطی ندارد . ثالثا اون مجسمه تاردار هم مربوط به دوره ای هست که هنوز اقوام فارسی به فلات ایران مهاجرت نکرده بودن . اینو بذارین در کنار مجسمه دده قورقورد که همین ساز آذربایجانی ثبت شده رو در دست داره .
من از قوم تاتم و به ایرانی بودنم افتخار ممی کنم اما چرا دارید ایرانی بودنمون را از ما میگیرید با زور هیچ کاری نمیشه کرد تار که بین المللیه تخت جمشید و آثار تاریخی داخل مرزهای ایران رو دریابید
به نظر بنده این مقاله بدون اینکه تحقیق بشه نوشته شده و در سایت گذاشته شده است.چند تا مطلب هست که باید به عرض برسانم
1- تار آذربایجانی با تار ایرانی(فارسی) از نظر شکل ظاهری و تعدادسیمها فرق دارد.
2- تار فارسی را در حالتیکه روی پا قراردارد مینوازند در صورتیکه تار آذربایجانی روی سینه نواخته میشود.
3- در حال حاضر در نواحی ترک نشین ایران نیز تار آذربایجانی کاربرد دارد.
4- موسیقی آذربایجانی در سطح بسیار خوبی در جهان قرار دارد چون موسیقی در آذربایجان جزو واحدهای درسی تدریس میشود.
با این تفاسیر مختصر ، نیازی به جوسازی نیست. البته به دلیل همسایه بودن با کشورهایی مثل آذربایجان ، ارمنستان ، ترکیه بالطبع موسیقی منطقه از هم تاثیر پذیرفته که کاملا طبیعیست.
وقتی این تار ایرانی توسط مسئولین ممنوع التصویر است انتظار داری آنرا ثبت جهانی هم بکنند.