لطفا لینک نظرات را به نام تعریف و تمجید و یا به به و چه چه تغییر دهید .شما که تاب نظرات مخالف را ندارید را چه به دانستن نظرات دیگران.
فایض
|
|
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۰
1
0
پاسخ
با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوارم .
مثل همیشه از مطالب گوهر بارتان استفاده کردم ما همیشه و در همه جا افتخار دانش آموختگی شما را داریم. با تشکر
دانشوی مدیریت
|
|
۲۳:۰۸ - ۱۳۹۱/۰۹/۲۶
1
0
پاسخ
جناب استاد سلام:از تشبیه و قیاس زیبا و هنری شما با ساختاری علمی و طنز گونه بسیار مسرور شدم.
استاد از درد گفتید : ای کاش درمان را نیز از منظر شریفتان می فرمودید.
آیا این خلط مدیریت خواست استعمار نبوده؟
آیا این هیولای مدیریتی مبنی بر نیاز تحمیق گران نبوده؟
آیا خواست فراماسون های حاکم بر جهان نبوده؟
آیا برگرفته از عدم نگاه سیستمی در مدیران نبوده؟
و آیا.........................................
در آخر باید ساخت وسوخت چون نمی شود با مردم جنگید و منتظر گذشت زمان شد یا گریخت.
الف میم
|
|
۱۱:۱۶ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۸
2
0
پاسخ
استاد چرا صورت مسئله را پاک کردید؟!
فرشید
|
|
۲۰:۰۶ - ۱۳۹۱/۱۱/۱۶
1
0
پاسخ
خوب بود
همدرد
|
|
۱۶:۱۶ - ۱۳۹۱/۱۲/۱۱
1
0
پاسخ
بسیار جلب بود دکتر نقش نخبه ها در این اوضاع زرافه وار چیست تا کی باید منتظر ناجی دیگر بود سرنوشت این جامعه مگر به من و تو (ما ) وابسته نیست
حامد آزادی
|
|
۱۲:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۱
1
0
پاسخ
از نظر مدیریت تطبیقی به موضوع نگاه کنیم.
در کشورهای توسعه یافته زرافه نیست یا اینکه زرافه با ویژگی های مثبت شتر گاو و پلنگ وجود دارد؟
بیات
|
|
۱۲:۲۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۷
1
0
پاسخ
باسلام :استاد گرامی با تشکر از دقت و حسن انتخاب شمابسیار عالی بود.
دوستدار بهبود
|
|
۱۰:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۷
1
0
پاسخ
تشکر از مقاله بسیار واضح و روشن دکتر معمارزاده ارحمند
یکی از اساسی ترین مشکلات مدیریت در ایران این است که مدیران ارشد در ایران تخصص
لازم را در اداره امور ندارند . مدیران ارشد در بخش دولت باید متخصص در امور دولت و مدیریت دولتی باشندو اداره را بشناسند و منابع انسانی ، ریشه و تاریخ و گذشته آن را بابد بدانند .
عباس زارع
|
|
۱۸:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۹
2
0
پاسخ
با سلام و درود بر استاد ارجمند دکتر معمارزاده
مقاله ای کوتاه و بسیار نغز و مفید بود. هم در تشبیه نظام مدیریت و دیوانسالاری به موجودی همچون زرافه ( که در تشبیه تنها انتظار برخی مشابهتها را بایدداشت که جهت مقرون به ذهن شدن معنای مراد انجام می پذیرد و لزوما به معنای انطباق کامل و یا تخفیف و تنزیل مشابه یا مشابه الیه نیست) و هم در نقدی که نسبت به تئوریهای نو به نوی مدیریت که همه روزه با انعکاس و سرازیر شدن ترجمانی از آن سوی آبها به این سرزمین ؛ موضوع بحث جدید مشاوران سازمانی و نیز طراحی کارگاههای آموزشی نوین می گردد. انصافا تدبیر در امر این دیوانسالاری پرهیمنه و بی خاصیت و گره گشایی از چنبره این غول بی شاخ و دم، به قوه این تئوری پردازیهای نو به نو که هر روزش روز قبل را اگر نفی نکند ؛ دست کم تایید نمی کند ، بر نخواهد آمد، و باید از اساس ، نگاهی نو به مساله و مساله های برآمده از دیوانسالاری شتر گاو پلنگ ایران نمود و راهی دگر را در پیش گرفت. طبعا رهنمودها و راهنماییهای اساتید اندیشمندی چون آن جناب ، راهگشای دوران جدید خواهد بود. با سپاس، عباس زارع