با سلام به نظر من تركيه با تقليد از يك جامعه دمكراتيك و تقليد از يك جامعه اسلام گرا خواهان الگو كردن خود در منطقه به عنوان يك الگوي جامعه اسلامي و گسترش نفوذ خود در منطقه خاورميانه ميباشد.و از زمان قدرت گرفتن اردوغان تا حالا يك نقش دو پهلو را با ايران و سوريه بازي كرده كه ماهيت خود رو به درستي به جمهوري اسلامي نشان داد به نظر من تركيه يك تيغ دو لبه اي ما بين سوريه و ايران است كه از هر دو طرف براي ايران و سوريه برنده است در واقع تركيه در حال ايجاد كشوري امن و قدرتمند با ايجاد پشتيباني از مخالفان ايران و سوريه مي باشد
نبايد مانند صفويان الت دست مسيحيان وانگلستان شد واشتباه انها را تكرار كرد وبا كشوروملت دوست وبرادرومسلمان درگير شد اين ارزوي كافران است مگر قدرتمندي تركيه چه ضرري دارد كه نگران باشيم
هر کشوری بدنبال منافع ملت خودشه بهتر سیاستمدارای ما هم بجای دل خوش بودن به حمایتهای الکی کشورهایی مانند ترکیه بدنبال منافع کشور خودش باشه و گول بازی اونارو نخوره
جنگهای ایران و عثمانی متجاوز از ده عهدنامۀ پایان جنگ را به همراه دارد. اروپای فعلی بسیار مدیون مبارزات ایران علیه عثمانی است. وارونه سازی در سیاستهای غرب یک ترفند کارآمد است. زمانیکه عثمانیها مرکز اروپا را به اشغال خود در آورده بودند با دسیسه چینی انگلستان و فرانسه ، ایران وارد کارزار جنگ با عثمانی شد زیرا چنین وانمود شده بود که چنانچه عثمانیان از تسخیر کامل اروپا مطمئن بشوند به سراغ ایران خواهند آمد لذا ایران را تحریک کردند تا با حملۀ پیش دستانه به عثمانی ها بتازد البته دلایل دیگری نیز مزید بر علت بود . وقتی عثمانی ها سرزمین مادری خود را از جانب ایران در خطر دیدند از اروپا به قصد دفاع از کشورشان عقب نشینی کردند و به این ترتیب اروپا از چنگ عثمانیها نجات پیدا کرد. اکنون اروپا با همراهی آمریکا قصد تعرض به ایران را دارد ولی با نگرانی از سوی متحدان ایران می خواهد برعکس قرن شانزدهم این بار با وارونه سازی، ترکیه را با یادآوری قدرت زمان عثمانی هویت کاذب ببخشد و حس انتقام گیری را در ترکیه علیه ایران تحریک کند تا زمین بازی را از اروپا و دریای مدیترانه به خاورمیانه تغییر دهد. هراس ترکیه بیشتر از بی هویتی است که در اثر مدرنیزاسیون آتاترک از خط و سابقۀ تاریخی و پیوند فرهنگی و خطی با گذشتۀ نیاکان خود دست شستند تا به امید روزی که اروپایی شوند اما حالا نه اروپایی شده اند و نه مسلمانی دارند و ترسشان بیشتر میشود که می بینند اتحاد ایران ، عراق و سوریه در حال شکل گیری است بنابراین بزودی مزیت سرزمینی خود را نیز از دست خواهند داد. تا حالا ترکیه نقش راه ترانزیت حامل های انرژی و راههای ارتباطی اروپا و آسیا را داشته است چنانچه راه دومی به اروپا از طریق کریدور جدید ایران ، عراق و سوریه ایجاد شود در آن صورت نقش مزیت سرزمینی خود را نیز از دست خواهد داد و احتمالا با این رویه ای که برای جذب دلار اتخاذ کرده است تبدیل به عیاشخانۀ منطقه خواهد شد و خیالات باطل عثمانی بزرگ را برای همیشه باید از ذهن خود بیرون کند. بنابراین ارتباط با اسرائیل را توجیه پذیر میداند و برای تجزیۀ سوریه کاسۀ داغ تر آش میشود. سیاست ایران در قبال ترکیه هر چه باشد نباید جنگ باشد این چیزی است که غرب میخواهد اما بیدار نمودن ترکیه از سوی ایران کاملا امکانپذیر است.
نباید عجولانه وبی فکر عمل کرد باید در این برهه از زمان منافع در نظر گرفت و به صورت غیر علنی به ترکیه فهماند که با ما شوخی نکند و دست به عمل غیر منطق نزند وباسیاست خارجی ما که همانا می دانن چیست بازی نکن و ترکیه سیاستی را که گرفته اصلا به نفع ایران نیست
اگر بپذیریم ایران، عربستان، و ترکیه مثلث با نفوذ اسلامی در منطقه هستند. براحتی میتوانیم بفهمیم هر وقت یکی از این سه کم قدرت میشوند دوتای دیگر یکه تازند! و الان بدلیل سیاست های خارجی ایران که کم مسئله ندارد آندو جولان میدهند. و این مورد تا زمانی که ایران به بازسازی سیاست های خود نپردازد ادامه خواهد داشت. البته نه بد است و نه جای دشمنی است بلکه یک رقابت در منطقه است و فکر میکنم اگر مقداری سیاست ایران از خواب غفلت بیدار شود دوباره به حالت عادی برمیگردد. دنیای امروز دیگر زمان عثمانی گری و پارسی گری نیست و الان فکر و ارتباط و اقتصاد پویا منافع ملت ها را بیمه میکند!