متاسفانه: دروغگو، مردم آزار، جوگیر، باهوش، دزد، کینه توز، مهمان نواز، مرده پرست، حریص، و بی مسوولیت... همه اینها به خاطر جغرافیای ایرانه، نه دولت و نه مردم. اگر ملت آمریکا و اروپا رو بیارن 2 سال در یک کشور خشک و بی نعمت زندگی کنند همین خصوصیات در انها قابل مشاهده خواهد بود. غم نان همیشه با مردمان این دیار همراه بوده. جدا از بخشهایی از ایران که حاصلخیز است، کشور ما عموما در شرایط کم ابی بوده همین امر باعث بوجود امدن خصوصیات فوق شده. درسته که معادن غنی و نفت و گاز فراوان داریم، اما استخراج آنها از زمانی شروع شده که دیگر رذایل اخلاقی مذکور (بدلیل ازدیاد جمعیت و کمبود منابع در دسترس) در جامعه نهادینه شده. برگشت به وضعیت مناسب هم تنها با بالا رفتن رفاه اجتماعی امکان پذیر خواهد بود. همانگونه که در سراسر دنیا، کشورهایی که منابع زیست محیطی مستقیم دارند، همیشه رشد فرهنگی بوده و جایی که منابع نبوده، جنگ (داخلی) و ... وجود داشته و خواهد داشت.
پاسخ ها
ناشناس
||
۲۲:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۸
این تحلیلی که گفتی مال ماکس وبره
ناشناس
||
۱۵:۴۴ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
شما که از ایران دوری نمیدونی الان مردم چه وضعیتی دارن پس نظر نده لطفا
ناشناس
||
۱۶:۲۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۱۹
ژاپني ها همان کلاس اول دبستان اتمام حجت مي کنند با بچه هايشان، مي ترسانند، درس اول هم جغرافيا است؛ نقشه ژاپن را ميگذارند جلوي بچه ها و مي گويند: ببينيد اين ژاپن کوچولوي ماست، ببينيد! ژاپن ما نفت ندارد، گاز ندارد، معدن ندارد، زمينش محدود است و جمعيتش زياد و... ليست «نداشته ها» را به بچه ها گوشزد ميکنند، خيلي خودماني بچه هايشان را مي ترسانند...در ژاپن نظام آموزشي فهرست مشاغل مورد نياز جامعه را از همان اول کار، به «بچه ها»گوشزد ميکند، حتي حجم موضوعات درسي کتابهاي درسي در ژاپن، يک سوم اروپا است، چون ژاپنيها معتقدند «عمق» بهتر از «وسعت» است!حالا اين را مقايسه کنيد با کتابهاي درسي و حتي رسانه هاي مااز هر جناح و طيف، مخالف وموافق- که از همان اول مدام در گوش بچه ها مي خوانند: «اي ايران،اي مرز پرگهر،سنگ کوهت در و گوهر است» و... در دبستان هم، اولين درس ما تاريخ است، نه براي عبرت، بلکه شرح «افتخارات گذشته»، اگر گربه جغرافيايي را هم بگذارند جلوي بچه ها، باغرور ميگويند:« بچه ها ببينيد! ايران همه چيز دارد! ايران نفت دارد، گاز دارد، جنگل دارد، دريا دارد و...»نتيجه اش ميشود احساس «داشتن» و «غناي کامل» وايجاد تلفيقي از تنبلي اجتماعي و حتي طلبکاري که به اشتباه به آن ميگوييم غرور ملي. با اين وصف، کودکان و جوانان و مديران و نسل جديد ما بايد براي چه «چيزي» تلاش کنند؟ اين ميشود که بچه هاي ما فکر و ذکرشان، ميشود دکترشدن، مهندس شدن و خلبان شدن، يعني شغلهاي رويايي و به شدت مادي – که نفع و رفاه «شخص» در آن حرف اول و آخر را ميزند نه نياز کشور
1. به خودمون اجازه می دیم در مورد هر گوشه از زندگی خصوصی مردم سرک بکشیم و نظر بدیم.
2. در جامعه کاریمون رابطه رو خیلی بیشتر از ضابطه می پسندیم و با همون کارمون رو پیش می بریم.