من كتاب جامعه شناسي نخبه كشي، تاليف علي رضا قلي را بارها با دقت مطالعه و يادداشت برداري كرده ام. مقاله مرحوم بازرگان با عنوان ملت ايران چه بايد بكند را در مجله ايران فردا - خدا رحمت كند سحابي را- سازگاري ايراني مهندس بازرگان و مقالاتي از آقاي سيد جواد طباطبايي در خصوص نظريه انحطاط ايران و كتاب قبله عالم دكتر زيبا كلام را نيز مطالعه كرده ام. هميشه به اين موضوع فكر كرده ام كه چرا ايران در هميشه تاريخ حال و روز خوبي نداشته است. همه منابع كه ذكر شد و پيشنهاد مي كنم كساني كه دغدغه پيشرفت ايران را دارند به آنها رجوع كنند خيلي مايوس كننده است. ولي يك سوالي برايم بدون جواب مانده است كه با اين رذايل و پلشتي ها - نگاهي به نظرات بياندازيد 90 درصد منفي است - راز ماندگاري اين سرزمين و ملت در طول تاريخ چيست چرا سرزمين هاي ديگر تكه پاره شده و ملتهاي ديگر هويت شان دگرگون شده ولي ايران همچنان پابرجاست. به نظرم ايران در طول تاريخ يك ايالات متحده قوي مقتدري بوده و امروز نيز كما بيش همين وضعيت را دارد. هرچند كه امروزه برخي مشكلات سياسي، سياسي و فرهنگي ما را بد بين و عصبي كرده بياييم به داشته ها و ارزش هاي در حال افولمان فكر كنيم و آنها احيا كنيم. سخن پاستور را مرور كنيم كه براي آباد كردن جهان ، كشور، استان، شهر، محله و خانواده، ابتدا بايد از خود شروع كنيم و خويشتن خويش كشف و بازسازي كنيم و نااميد نباشيم.
در پايان توصيه مي كنم كه شعر استاد شهريار به انشتين را نيز بخوانيد.
گمان مبر كه به پايان رسيد كار مغان
هزار باده ناخورده در رگ تاك است
بازجوید روزگار وصل خویش