جوانی ما شده همش فکر و فکر و فکر به قول مادرم میگه دلتون مثل پیرمردها شده خیر سرم دانشجو هستم میخوام درس بخونم باید پول داشته باشم می خوام برم کارگری پول در بیارم باید درس رو بزارم کنار
شهریار میگه: جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را نجستم زندگانی را گم کردم جوانی را.
خوشبحال شهریار که حداقل جوانی را پیدا کرده بود
24 سالمه به غیر از دوران کودکی یادم نمیاد یه خاطره خوش از زندگی خودم داشته باشم نمیدونم چی شده ولی دلم از پدر بزرگم هم پیرتره زندگی برام معنی نداره با این وضع مملکت هیچ امیدی به آینده ندام چکار کنم تا آخر عمر که نمیتونم تو خونه پدر زندگی کنم ولی کجا برم با این اجارهها کی میتونه خونه کرایه بکنه با این گرانی چجوری زندگی کنیم چه خوشی چه زندگی اصلا من برا چی دارم اینا را میگم مگه فایده ای هم داره ؟
تابناک جون راستشو بگو واقعا به فکر جوونا افتادی یا فقط یه بهانه ای واسه مشتری جمع کردن آخ داد این جوونا به گوش کی میرسی اصلا نرسه مگه خودشون نمیدونن میدونن خوب هم میدونن
فوق مکانیک دارم و بیکارم. اینهمه درس خوندیم هیچی که هیچی. دانشگاه ازاد اینقد مدرک به همه داده که هر کی تو فامیلش اینقد مهندس داره که اگه استخدامی باشه از فک و فامیل خودش میبره. خوشی تو سرم بخوره دنبال یه لقمه نونم از گشنگی نمیرم.
یه چیز قابل توجه دوستانی که میگن ما بیکاریم ، بنده کارمند قراردادی یک سازمان دولتی با 12 سال سابقه کار و مدرک تحصیلی فوق لیسانس الکترونیک از یک دانشگاه معتبر دولتی هستم.نزدیک یکماه پیش گزینش سازمان منو خواست و یکسری اتهامات جالب اخلاقی بهم چسبوند.بعدش کاشف بعمل اومد که رئیس بنده که با مدرک فوق دیپلم همین رشته(که هرچی از معلومات ایشان بگم باز کمه بطوریکه فرق یک خازن و مقاومت رو نمیتونه تشخیص بده) بالا سرم هست از ترس اینکه من جاشو نگیرم همچین پرونده ای واسم دست و پا کرده و جالبتر از همه اینه که این آقا معتمد گزینش هم هست. شما فکرشو بکن وضعیت چقدر خرابه . فقط باید به خدا پناه برد.
کسی که می گه نیمه پر و خالی ... مسلما شب گشنه نمی خوابه و صبحونه نهار شامش تنها یک بسته بیسکوییت نیست! آقا ما لیوانمون نیمه نداره که بخواد پرو خالی داشته باشه ! کلا خالیه!
شهریار میگه: جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را نجستم زندگانی را گم کردم جوانی را.
خوشبحال شهریار که حداقل جوانی را پیدا کرده بود
24 سالمه به غیر از دوران کودکی یادم نمیاد یه خاطره خوش از زندگی خودم داشته باشم نمیدونم چی شده ولی دلم از پدر بزرگم هم پیرتره زندگی برام معنی نداره با این وضع مملکت هیچ امیدی به آینده ندام چکار کنم تا آخر عمر که نمیتونم تو خونه پدر زندگی کنم ولی کجا برم با این اجارهها کی میتونه خونه کرایه بکنه با این گرانی چجوری زندگی کنیم چه خوشی چه زندگی اصلا من برا چی دارم اینا را میگم مگه فایده ای هم داره ؟
تابناک جون راستشو بگو واقعا به فکر جوونا افتادی یا فقط یه بهانه ای واسه مشتری جمع کردن آخ داد این جوونا به گوش کی میرسی اصلا نرسه مگه خودشون نمیدونن میدونن خوب هم میدونن