نوجوانی با انقلاب شروع شد بعد بستن دانشگاه ، جنک و 28 ماه خدمت سربازی توی جبهه بعد بیکاری و گرانی و حالا نگران فرزندانم هستم که دنبال کار هستند که بار سنگین زندگی من را کم کند
به نظر شما از جوانیم لذت بردم
دیدی نظر من رو فیلتر کردی، دیدی پخش نکردی ، دیدی اینها همه شعاره چون اگه خدایی نکرده یکم گوشه انتقاد ها متوجه شخص یا ارگان خاصی بشه سریع فیلترش میکنید... من ناراحت شدم چون من هم یک جوون هستم ولی صدای من حتی تو سایتی که قول داد نظر من و پخش کنه هم فیلتر شد! ما کی میخوایم روی آزادی رو تو این مملکت ببینیم؟؟؟
باسلام ؛
من متولد سال 1363 هستم یعنی وقتی که بدنیا آمدم تو سال های جنگ و کپن به حساب می آم . وقتی سر کلاس اول ابتدایی نشستم همیشه جا تنگ بود آخه کلاس ما 45 نفر آدم داشت سر هر نیم کت 3 نفر ....
کمی که سن گرفتیم پشت لبمون سبز شد رسیدیم به نظام جدید آموزشی آخرین سال ترمی واحدی بودیم . همیشه تو اون سن استرس ترم و واحد داشتیم
گذشت رسیدیم به کنکور ؛ کنکور ما واقعا" کنکور بود ملت واسه دانشگاه آزاد هم نظر ونیاز می کردن خوب حق داشتن از هر 10 نفر 3 نفر قبول می شد . ما اون سد رو به لطف یزدان و بچه ها سپری کردیم . رسیدیم ارشد کنف شدیم چون همه دیگه تب ارشد گرفته بودشون . رفتیم سربازی همه کسر خدمت داشتن الا ما همه بسیجی شده بودن اونم از نوع فعالش و ما با اینکه سابقه بسیجی نداشتم ولی از سهمیه پدرم استفاده نکردم چون می گفت ما برای یه چیز دیگه رفتیم الا سهمیه و استفاده .
خدمت تموم شد اومدیم تو بازار کار یه مدرک داشتیم و صد در بسته با پارتی بازی و صد تا آشنا 2 سال کار کردم با مدرک لیسانس حقوق کارگر گرفتم . آخرش هم بیکار شدیم الان هم داریم برای شما متن تایپ می کنیم . حالا خودتون بگید ما باید زوق مرگ باشیم ؟