سلام
فک کنم هیچکس به اندازه من با این بیماری دست و پنجه نرم نکرده باشه البته این بیماری علایم دیگه ای هم داره که من تجربیات خودم رو میگم.
افزایش ضربان قلبم تا 200
احساس تهوع و بی اشتهایی
سر گیجه و بعضی موارد کاملا شل شدن پاها
احساس برق گرفتگی بدن و سیخ شدن موهی بدن
گاهی تب داغ و گاهی تب لرز در اتمام حمله
حساس دسشویی داشتن به طور مکرر
احساس درد قلب و تیر کشیدن قلب
من یک نوجوانم فقط 17سالم بود که فهمیدم 3ساله این بیماری رو دارم
تو یک خانواده مذهبی بزرگ شدم، مدام خودمو سرزنش میکردم که "الا بذکر الله تطمئن القلوب" پس من با خدا ارتباط ندارم، پس من غرق در گناهم...
حدودا 9ماه طول کشید که روانپزشک داروهای مناسب من رو پیدا کنه
بعد از حدود 10 جلسه مشاوره های 1 - 1/5 تونستم آرامش از دست رفتم رو بدست بیارم
تو این مدت خیلی چیزا رو یاد گرفتم
خیلی نعمتها رو دیدم
هیچ کس از بیماری خوشش نمیاد ولی من خوشحالم که این بیماریو تجربه کردم! ارتباط با خانوادم رو یاد گرفتم
ارتباط موثر با افرادی که براتون مهمن خیییییییلی مفیده
پیشنهاد میکنم کتاب "تئوری انتخاب" نوشته دکتر ویلیام گلسر و ترجمه دکتر علی صاحبی(بقیه ترجمه هاش مناسب نیستن)رو بخونین، خیلی میتونه مفید باشه
من یک نوجوانم فقط 17سالم بود که فهمیدم 3ساله این بیماری رو دارم
تو یک خانواده مذهبی بزرگ شدم، مدام خودمو سرزنش میکردم که "الا بذکر الله تطمئن القلوب" پس من با خدا ارتباط ندارم، پس من غرق در گناهم...
حدودا 9ماه طول کشید که روانپزشک داروهای مناسب من رو پیدا کنه
بعد از حدود 10 جلسه مشاوره های 1 - 1/5 تونستم آرامش از دست رفتم رو بدست بیارم
تو این مدت خیلی چیزا رو یاد گرفتم
خیلی نعمتها رو دیدم
هیچ کس از بیماری خوشش نمیاد ولی من خوشحالم که این بیماریو تجربه کردم! ارتباط با خانوادم رو یاد گرفتم
ارتباط موثر با افرادی که براتون مهمن خیییییییلی مفیده
پیشنهاد میکنم کتاب "تئوری انتخاب" نوشته دکتر ویلیام گلسر و ترجمه دکتر علی صاحبی(بقیه ترجمه هاش مناسب نیستن)رو بخونین، خیلی میتونه مفید باشه
مالان یک ساله که دارم این بیماری دو .دیشب خیلی تشدید گرفت تا خود صبح بیدار بودم .دیگه کلر دیازپام با نوتروپیل خوردم بهتر شدم .راهنماییم کنید که چه طور نترسم
سلام به همه دوستان همدردم
بچه ها من اولین حمله وحشتناک پانیکو 4شنبه هفته گذشته 6صبح تجربه کردم از اون روز همش سرگیجه دارم پیش بهترین دکترا رفتم قراره فردا بسترشم الانم که دارم تایپ میکنم قبلش داشت شروع میشدآخه تنها زندگی میکنم خیلی...ترسیدم تا ذهنم اومد اینتر سرچ بیشتری کنم که اتفاقی اینجا رو دیدم .امیدوارم خوبشم چون دیگه تحمل ی مشگل جدیدو وواقعا ندارم.راستش قبل حمله امشب خیلی تنهای گریه کردم .از خدا می خوام کمکم کنه
باسلام همه دوستان منم حدود یک سالی هست بیماری پانیک دارم ولی باکمک روان پزشک داروهایی مث سرترالین الپروزلام بوسبیرون هیدروکسین بهترم سرگیجه واحساس عدم وجود خیلی اذیتم میکرد همه علایمی که در بالا اشاره کردید داشتم الان حمله هام خفیف شدن احساس بهبودی دارم راه درمانش سپردن همه چیز به خدا ودارو درمانی ست من اوضام خیلی حاد بود بیقراری داشتم الان بهترم مسجد رفتن خیلی کمکم کرد از هرچی هم میترسید انجام بدید تاترس ازبین بره باتشکر از تابنک
فک کنم هیچکس به اندازه من با این بیماری دست و پنجه نرم نکرده باشه البته این بیماری علایم دیگه ای هم داره که من تجربیات خودم رو میگم.
افزایش ضربان قلبم تا 200
احساس تهوع و بی اشتهایی
سر گیجه و بعضی موارد کاملا شل شدن پاها
احساس برق گرفتگی بدن و سیخ شدن موهی بدن
گاهی تب داغ و گاهی تب لرز در اتمام حمله
حساس دسشویی داشتن به طور مکرر
احساس درد قلب و تیر کشیدن قلب