جناب آقاي دكتر دانشجو!
محاسبه ظرفيت پذيرش دانشجويان دكتري به عوامل بسيار پيچيدهتري از جمع و تقسيم سادهاي كه شما و همكارانتان انجام دادهايد، بستگي دارد. در اين فرصت كوتاه به ذكر چهار نكته ساده اكتفا ميكنم:
1. يكي از مشكلات كنوني تحصيلات تكميلي، عدم تعريف رسالههاي دكتري در راستاي نيازهاي واقعي كشور است. به نظر شما، وقتي دانشگاههاي و صنعت كشور با ورودي حدود 5000 نفر توانايي چنين كاري را ندارند، با وجود 10000 دانشجوي دكتري چه اتفاق مثبتي ممكن است روي دهد؟ آيا غير از اين خواهد بود كه تعداد رسالههاي تئوري صرف افزايش خواهد يافت؟
2. يكي از درد دلهاي قديمي دانشجويان دكتري عدم پرداخت حقوق بر خلاف روال مرسوم در تمام دنياست. به نظر شما، وقتي وزارت علوم و دانشگاههاي كشور با ورودي حدود 5000 نفر توانايي پرداخت حقوق به دانشجويان دكتري را ندارند، با ورود 10000 دانشجوي دكتري چه اتفاق مثبتي ممكن است روي دهد؟ آيا غير از اين است كه تعدادي بيشتري دانشجوي دكتري خواهيم داشت كه به جاي تمركز بر تحقيق و توسعه علم و دانش در كشور به چند شغله بودن روي خواهند آورد؟
3. يكي از مشكلات قديمي سيستم دانشگاهي ايران عدم پرداخت حقوق كافي در قياس با همتايان خارجي به اساتيد دانشگاه است. در چنين شرايطي، ساعت حضور بسياري از اساتيد دانشگاه خصوصاً در رشتههاي فني كه امكان حضور بيشتري در واحدهاي صنعتي و خدماتي دارند، به كمتر از 20 ساعت در هفته (حدود 3 روز) ميرسد. البته بيشتر اين 20 ساعت در هفته نيز به اموري مانند حضور در كلاس درس و جلسات گروه، دانشكده، و دانشگاه ميگذرد و عملاً استادي كه حدود 3 إلي 4 دانشجويان دكتري و حدود 10 دانشجوي كارشناسي ارشد دارد، در هفته در بهترين حالت حدود 30 دقيقه براي هر دانشجوي دكتري خود وقت ميگذارد. آيا در چنين شرايطي دو برابر كردن تعداد دانشجويان دكتري به معنياي غير از كاهش همان زمان محدود 30 دقيقهاي كه به نظر بسيار خوشبينانه است، خواهد بود؟ در نظر داشته باشيد كه كاهش اين زمان رابطه بين استاد و دانشجو يكي از عوامل اصلي افزايش بحث تقلب در انجام پاياننامهها كارشناسي ارشد و رسالههاي دكتري و نيز ارسال مقالههاي تقلبي و ساختگي به مجلات علمي داخلي و خارجي است.
5. در شرايطي كه بسياري از دانشگاههاي كشور، خصوصاً دانشگاههاي شهر تهران، در تأمين حداقل امكانات دانشجويي همچون غذا و مسكن براي دانشجويان ورودي جديد خود مشكل دارند، آيا ورود تعداد بيشتري دانشجو در مقطع دكتري (و چه كارشناسي ارشد كه در مهرماه امسال شاهد آن بوديم) به كاهش اين مشكلات كمك خواهد نمود؟
من به هيچ عنوان منكر مشكلات عديدهاي كه در فرايند قديمي ورود دانشجوي دكتري به دانشگاه در كشور وجود داشت و نيز آزمون ورودي دكتر غير استاندارد امسال، نيستم. ولي آيا راه حل مشكل عدم پذيرفته شدن عدهاي از جوانان اين مرز و بوم در آزمون دكتري، افزودن بر مشكلات بسياري است كه هماكنون با آنها درگير هستيم.
این وسط کی ضرر می کنه؟؟ خب معلومه!دانشجوی بیجاره!چرا؟چون:1-یک سال سردرگمی اون هم تو این سن یعنی ضرر بسیار سنگین 2-با این حجم پذیرش فرداروزی که وارد بازار کار می شه با مشکل بی کاری بعد از 22 سال درس خوندن روبه رو می شه...پس بیچاره دانشجو
خواهش میکنم صدای ما رو به گوش حضرات مسئول در شازمان سنجش برسانید. بنده پذیرفته شده دکترا دانشگاه بوعلی ام ما سهمیه استعدادهای درخاشان بودیم دانشگاه ثبت نامی صوری از ما به عمل آورد ولی انتخاب واحد نکردیم بهانه دانشگاه نرسیدن گزینش ماست حال آنکه دانشجویانی که با آزمون پذیرش شدند با وجود آنکه آنها هم نتیجه گزینششان نیامده انتخاب واحد کردند و سرکلاسهایشان حاضرند.من نمیدانم این تبعیض از کجا حاصل میشه.لطفا صدای ما رو به گوش حضرات برسانید.واقعا بلاتکلیفیم
تعداد زيادي از دانشگاهها كمتر از ظرفيت اوليه اعلام شده دانشجو جذب كرده اند و وجود ظرفيت خالي خود را به سازمان سنجش اعلام نمي كنند. يعني دقيقا عكس مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي عمل شد.نه تنها ظرفيت اضافي اعلام نشد بلكه همان ظرفيت اوليه نيز جذب داوطلبان به صورت كامل صورت نگرفت. از همه بلبشو تر وضع پاسخگويي سازمان سنجش است.
پاسخ ها
اورمو گولو
||
۰۱:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۸/۰۱
ای دانشجویان بیچاره. اینقدر به دنبال افزایش ظرفیت نباشید بابا. تو این مملکت دکتر شدن آسونه ولی بورس و کار پیدا کردن چی؟ دکتر بشی که چی بشه مثلا؟
مسئولین محترم برگزاری اول تکلیف خودشون رومشخص کنند که اصلا صلاحیت برگزاری چنین آزمونی رادارند یا نه ازاین شاخه به اون شاخه پریدن وهرروز یک گزینه برای تکمیل ظرفیت مشخص کردن که نشد کسانی که جزو معرفی شدگان اولیه بودند وبا تبعیض دربرگزاری مصاحبه هایی که نتیجه اش ازقبل مشخص است روبروشدند حالا طبق گفته رییس محترم سازمان سنجش پرونده کنکور 90 هم بسته شد معنی عدالت روهم فهمیدیم بهترهمون که داوطلبان عزیز به فکر پذیرش وویزا باشند لااقل تکلیفشون مشخصه
ما کلی پول دادیم تا در کلاس های آمادگی آزمون شرکت کنیم ولی بدلیل اینکه منابع مشخص نیست هنوز کلاس ها برگزار نشده. خود موسسات هم سرگردونن
این هم یک نمونه از مدیریت جهانی هست حتما آقایون دارن منابع دانشگاه MIT رو مشخص می کنن!!!!
در رشته ما یعنی تاریخ ازمون کلی ایراد داشت دانشجو دروس تاریخ اسلام و تاریخ ایران بعد از اسلام را برای قبولی در دکتری تاریخ ایران باستان امتحان داده.یعنی از گرایشی که قبول شده یک سوال هم نیامده بود!!!!
محاسبه ظرفيت پذيرش دانشجويان دكتري به عوامل بسيار پيچيدهتري از جمع و تقسيم سادهاي كه شما و همكارانتان انجام دادهايد، بستگي دارد. در اين فرصت كوتاه به ذكر چهار نكته ساده اكتفا ميكنم:
1. يكي از مشكلات كنوني تحصيلات تكميلي، عدم تعريف رسالههاي دكتري در راستاي نيازهاي واقعي كشور است. به نظر شما، وقتي دانشگاههاي و صنعت كشور با ورودي حدود 5000 نفر توانايي چنين كاري را ندارند، با وجود 10000 دانشجوي دكتري چه اتفاق مثبتي ممكن است روي دهد؟ آيا غير از اين خواهد بود كه تعداد رسالههاي تئوري صرف افزايش خواهد يافت؟
2. يكي از درد دلهاي قديمي دانشجويان دكتري عدم پرداخت حقوق بر خلاف روال مرسوم در تمام دنياست. به نظر شما، وقتي وزارت علوم و دانشگاههاي كشور با ورودي حدود 5000 نفر توانايي پرداخت حقوق به دانشجويان دكتري را ندارند، با ورود 10000 دانشجوي دكتري چه اتفاق مثبتي ممكن است روي دهد؟ آيا غير از اين است كه تعدادي بيشتري دانشجوي دكتري خواهيم داشت كه به جاي تمركز بر تحقيق و توسعه علم و دانش در كشور به چند شغله بودن روي خواهند آورد؟
3. يكي از مشكلات قديمي سيستم دانشگاهي ايران عدم پرداخت حقوق كافي در قياس با همتايان خارجي به اساتيد دانشگاه است. در چنين شرايطي، ساعت حضور بسياري از اساتيد دانشگاه خصوصاً در رشتههاي فني كه امكان حضور بيشتري در واحدهاي صنعتي و خدماتي دارند، به كمتر از 20 ساعت در هفته (حدود 3 روز) ميرسد. البته بيشتر اين 20 ساعت در هفته نيز به اموري مانند حضور در كلاس درس و جلسات گروه، دانشكده، و دانشگاه ميگذرد و عملاً استادي كه حدود 3 إلي 4 دانشجويان دكتري و حدود 10 دانشجوي كارشناسي ارشد دارد، در هفته در بهترين حالت حدود 30 دقيقه براي هر دانشجوي دكتري خود وقت ميگذارد. آيا در چنين شرايطي دو برابر كردن تعداد دانشجويان دكتري به معنياي غير از كاهش همان زمان محدود 30 دقيقهاي كه به نظر بسيار خوشبينانه است، خواهد بود؟ در نظر داشته باشيد كه كاهش اين زمان رابطه بين استاد و دانشجو يكي از عوامل اصلي افزايش بحث تقلب در انجام پاياننامهها كارشناسي ارشد و رسالههاي دكتري و نيز ارسال مقالههاي تقلبي و ساختگي به مجلات علمي داخلي و خارجي است.
5. در شرايطي كه بسياري از دانشگاههاي كشور، خصوصاً دانشگاههاي شهر تهران، در تأمين حداقل امكانات دانشجويي همچون غذا و مسكن براي دانشجويان ورودي جديد خود مشكل دارند، آيا ورود تعداد بيشتري دانشجو در مقطع دكتري (و چه كارشناسي ارشد كه در مهرماه امسال شاهد آن بوديم) به كاهش اين مشكلات كمك خواهد نمود؟
من به هيچ عنوان منكر مشكلات عديدهاي كه در فرايند قديمي ورود دانشجوي دكتري به دانشگاه در كشور وجود داشت و نيز آزمون ورودي دكتر غير استاندارد امسال، نيستم. ولي آيا راه حل مشكل عدم پذيرفته شدن عدهاي از جوانان اين مرز و بوم در آزمون دكتري، افزودن بر مشكلات بسياري است كه هماكنون با آنها درگير هستيم.