جماعات سنتی ما یعنی مردم روستایی و عشایری همین گونه اند. در زمان جنگ کمک های مردم را برای جبهه جمع می کردیم. در منطقه ی ییلاقی استان فارس به میان عشایر رفتیم و اردوی بزرگی برقرار کردیم. هر کدام از خانوارهای عشایری فارس یک راس دام خود را آوردند و هدیه کردن. دام یعنی سرمیاه و دادن یک راس دام یعنی گذشتن از بخشی از سرمایه. در حالی که من شهری حد اکثر دست در جیب می کردم و رقم مختصری می دادم. حیف از این فرهنگ و هویت و انسانیتی که نفس های آخر را می کشد.
سلام،بعضی ها فقط خودشونو می بینن بالاخره یه روزی هم نوبت خود ماها میشه که محتاج بشیم هر کس که این انسانیت وازخود گذشتگی رو یه جور وقت تلف کنی میبینه آدم نیست.وهیچ بویی از انسانیت نبرده،حیوان هم میخوره ومیخوابه وبا کسی کاری نداره.الهی که این پیرمرد خیر ازدنیا وآخرت ببینه