ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۲۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۳۱
و طبق معمول بار مسئولیت اجازه ی استعفا دادن به وزیر را نمی دهد!!!!!!!
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۲۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۳۱
مگه وقتی بیمارها رو کنار خیابون رها کرده بودن چی کار کردن
جبران پیشکش، هیچ وقت عذرخواهی هم نمیکنند
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۳۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۳۱
لعنت به پزشکان بی اخلاق و بی وجدان
ناشناس
|
Malaysia
|
۱۵:۳۲ - ۱۳۹۰/۰۴/۳۱
صلوات برای بهبودی این جوان شجاع و لعنت بر ضاربین و والدین بی لیاقت شان و آنهایی که با لقمه های حرام فرزند پرورش می دهند و تاسف برای مسئولین بیمارستانها.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۳۴ - ۱۳۹۰/۰۴/۳۱
متاسف از وضعیت این جوان و نگران مسائل بعدی برای این مادر با این افشاگری .
هادی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۳۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۳۱
با خواندن این گزارش و صحبتهای این مادر ، فقط اشک ریختم و دندانهایم را برهم فشردم
اللهم اشف کل مریض
ناشناس
|
Mali
|
۱۵:۴۲ - ۱۳۹۰/۰۴/۳۱
انشاالله که خداوند شفا دهد این عزیز را
خواهر من ( مادر علی ) خوب فهمیدی که فیلم برداری برای چه بوده . من که جوان دارم میفهمم که شما چه حالی داری و کاری هم جز دعا از دستم بر نمی آید . جنابان تابناکیان عزیز میدونم چاپ نمی کنید اما برای رضای خدا حداقل نظارت مردم را به این مادر نگران برسانید باشد که روز رستاخیز بدهکار همین مردم نباشید انشاالله
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۴۴ - ۱۳۹۰/۰۴/۳۱
من فقط نشستم تا یکی از همین اراذل بچه یکی از مسئولین این مملکت رو همینجوری سلاخی کنه تا اینا بدو بدو برن دنبال ریشه کن کردن این قضایا.
محمد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۴۴ - ۱۳۹۰/۰۴/۳۱
خدا از بانيان اين نابساماني ها در كشور نگذرد
نمايندگان مجلس هم كه كماكان در پي مصلحت!
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۳۱
خواهرم - وقتي ديدم سرت روي شانه پسرت است سخت لرزيدم و گريستم - براي پسرت و همه جوانان دعاي عاقبت به خيري مي كنم ولي كو مسئول دلسوز؟شبيه اين جريان هم براي من دربيمارستان 5 آذر گرگان اتفاق افتاد . مادر من سكته مغزي كرده و نمي تواند از پله بالا برود شبي بدحال شد پزشك معالجش دستوراتي دادند و گفتند براي سهولت كار و راحتي بيمار روز بعد به اورژانس بيمارستان 5 آذر مراجعه كنيد تا در بيمارستان ايشان را عيادت كنم . به محض رسيدن مرا پيج كنند تا خودم را براي عيادت برسانم . روز بعد طبق همين برنامه - به محض رسيدن به اورژرانس و شرح ماجرا براي به اصطلاح سوپر وايزر بخش اورژانس ايشان گفتند ما وقت نداريم دكتر را پيدا كنيم - برو از بيرون زنگ بزن - گفتم من بايد مطابق دستور دكتر عمل كنم - شماره تلفن دكتر راهم ندارم - ايشان قبل از شروع هر گونه بحث و درگيري به نگهبان گردن كلفت دستور داد كه من و بيمار سكته مغزي را از اورژانس بيرون كنند . تف به رذالت چنين زناني كه نام خود را پرستارگذاشته اند تف . فكر كنيد در ان لحظه با يك بيمار نيمه جان كه قادر به حركت هم نيست من چه مي توانستم انجام دهم جز اينكه به خداي ناظر و حاضر واگذارش كنم . خانم وزير مادر من هم يك طلبه جوان نبود ناهي منكر هم نبود . در شهرستان گرگان هم بود خيلي دورتر از چشم شما . توان مالي من هم بحمداله آنقدر هست كه بتوانم در بيمارستان خصوصي بيمارم را بستري كنم . ولي چه كسي پيگير كار من شد . من همان روز بيمارم را به خانه برگرداندم ولي تف به چنين پرستاراني .مديريت محترم تابناك خواهش مي كنم حتما پيام مرا در ج كنيد تا مادر اين جوان بفهمد كه ايشان تنها نيستند .
نظرات بیشتر