ده ماهه نامزدم خانمم از من هم یک سال بزرگع ولی من دوسش دارم... اون خیلی مغرور و لج بازه از دوست داشتن من سو استفاده کرده سر کوچکترین چیز قهر میکنه میگه بیا تموم کنیم.... شما بگین چیکار کنم؟؟؟؟؟
محمد
|
|
۱۴:۰۴ - ۱۳۹۶/۱۲/۱۳
0
1
پاسخ
مشکل زن ها هستند که برای خود ارزش قایل نمی شوند و خیلی راحت با مردان متاهل ارتباط برقرار میکنند و باعث فروپاشی خانواده ها می شوند و اجازه نمیدهند مردی به خانواده ی خود باز گردد خانمها برای خود احترام قائل شوید تا شوهر فراوان شود هر چه بی بندوبار تر شوید قحطی شوهر میشود
فائزه نیک فرجام
|
|
۱۲:۴۱ - ۱۳۹۶/۱۲/۱۵
0
5
پاسخ
منو همسرم داریم جدا میشیم مقصرش هم من هستم به تمام اقوامش زنگ زدم بدش رو گفتم پدرم به پدرش که فوت شده فحش داد جلوی خودش مادرمم همینطور خودم هر روز رو اعصابش بودم باید اعتراف کنم نمیذاشتم اب خوش از گلوش بره پایین 1 سال تحملم کرد بعد دورمو خط کشید الان 3 ساله گذاشته رفته ناشزه شدم که هیچ ابروم پیش همه رفت همه به چشم احمق نگام میکنن مهریه هم که بهم نمیده حالا دادخواست طلاق دادم اونم نمیده برگه ازدواج مجددش رو هم از دادگاه گرفته اون داره زن میگیره من موندم زمانی که فهمید ب
اون الان 29 سالشه من 22 میگه تا 40 سالگی نگهت میدارم تا زندگی یکی دیگه رو عین من داغون نکنی حق داشت من خیلی بی شرم و حیا بودم قبول دارم ولی پشیمونی چه سودی داره
لیا
|
|
۱۱:۱۵ - ۱۳۹۷/۰۱/۰۹
1
0
پاسخ
من وهمسرم سال89باهم ازدواج کردیم،ازدواجمون سنتی بود ولی بعدش واقعا عاشقش شدم همدیگه رو دوس داشتیم خیلی هوامو داشت وبهم احترام میزاشت زندگی خوبی داشتیم تا اینکه بخاطر بارداریم مجبور شدم بیام خونه بابام اینا وتوهمین مدت بایکی رابطه برقرار میکنه ونیومد سراغم من بخاطربچم پاشدم رفتم ولی گفت تو رو نمیخوام دیگه طلاقت میدم خیلی تلاش کردم نشد فهمیدم اون چندسال همش نقش بازی کرده ودروغ گفته وگرنه چطور تونست بخاطر هوس از من وبچش بگذره خدالعنتش کنه اه بچم نابودش کنه
ساناز
|
|
۲۳:۰۲ - ۱۳۹۷/۰۱/۱۲
0
0
پاسخ
منم سر دوراهی جدایی از شوهرمم...من تو دوران عقدم دو سال و نیمه تقریبا عقدیم ولی شوهرم کار درست و حسابی و پس انداز نداره با اینحال من همیشه بهش محبت میکنمو نازشو میکشم...خدا میدونه چقد احساس خرجش میکنم اما اون بی توجهه بی تفاوته بود و نبودم فرق نداره براش ....حتی اگه ی هفته ارم بیخبر باشه زنگ نمیزنه یا ی پیام نمیده بهم...همیشه تماسا از طرف منه...وقتی میپرسم ازش دوسم داری؟میگه اره ولی تو رفتارش اثری از عشق نیست...خسته شدم از رابطه ای که با این همه گذشتم دارم یطرفه پیش میبرم...بارها ازش خواستم بهم توجه کنه اما میگه دوست دخترم که نیستی من همینم نمیتونم...کم اوردم واقعادفعه اخری که ازش خواستم محبت کنه گف نمیتونم بریم طلاق بگیریم...ولی چون میدونه من از طلاق میترسم و نمیرم مجبور شدم کوتاه بیام اما حالا یگه سخته ادامه زندگی برام...دلم طلاق میخواد اما میترسم از اینده و جامعه و حرف مردمو
رضا
|
|
۱۷:۰۵ - ۱۳۹۷/۰۱/۲۴
0
1
پاسخ
۱۲۳- پر واضح است که احاطه و اقتدار زن بر مرد بسیار عمیق تر اسفریادِ زن
باران
|
|
۰۵:۳۵ - ۱۳۹۷/۰۳/۱۹
0
0
پاسخ
سلام دوستان من ۳۱سالمه از سال ۸۵عقد بودم تا ۸۸ازدواج کردیم البته به اسرار اطرافیان راضی شد ازدواج بگیریم تا ۹۴بخاطر خیانتهای زیادش ودوری کردن از من وتنهایی تو شهر غریب تصمیم گرفتم پیش خانواده ام برگردم تا راه چاره ایی پیدا کنن شوهرم دوسال بود با خانواده ام قطع ارتباط کرده بود چون رو نداشت بخاطر پولهایی که از داداشم گرفته بود وپسش نداده بود البته این کار همیشه اش بود الان ۴ساله که انتظار نشستم اون هیچ وقت دنبالم نیومد ولی من دوسش دارم یه دختر ۵ساله دارم الان متوجه شدم با یکی از زنهای اطرافش رابطه داره اون زنه مطلقه هست تو این چندسال هیچ اقدامی نکردم فقط گریه کردم والتماس دوبار به نیت اینکه زندگیم درست بشه کربلا رفتم واز امام حسین خواستم دخترم آواره وزیر دست نامادری نره
مهسا
|
|
۱۷:۰۶ - ۱۳۹۷/۰۴/۰۳
0
0
پاسخ
سلام من هم در شرف طلاقم همسرم دو ماه پیش با خانواده من بد رفتاری کرد و بینی من رو شکست که من درخواست طلاق دادم و اون خیلی اصرار میکنه ک برگردم الانم بخاطر ضرب و شتم دو سال حبس براش بریدن بنظرم بعضی وقتا طلاق بهترین راه حله تا ادامه دادن با یک ادم روانی
سیاوش
|
|
۱۷:۲۱ - ۱۳۹۷/۰۴/۱۸
0
0
پاسخ
من و خانومم چهار ساله عقد کردیم و دو ساله زندگی مشترک داریم. من نه سیگاری ام نه رفیق بازم نه الکلی ام نه مواد میکشم نه زنمو خدایی نکرده میزنم و رابطه ام با خونواده هامون بهتر از رابطه خانومم با خونواده هامونه. مشکل مالی هم نداریم. خانومم فوق لیسانس و منم لیسانسم. کمکش کردم مدرکشم گرفت. الان بعد دو سال زندگی مشترک خانومم میگه میخواد تنها زندگی کنه. دلیلشو میپرسم میگه منو خیلی دوس داره و من مرد خوبی هستم ولی ما بدرد هم نمیخوریم!!! موندم چیکار کنم؟! مشاوره بردمش نصفه ول کرده و نمیره. میگه منو طلاق بده میخوام برم. کمکم کنین لطفا.
yalda
|
|
۲۲:۱۶ - ۱۳۹۷/۰۴/۲۶
0
0
پاسخ
سلام.
4ساله ازدواج کردم...شوهرم از نظر عاطفی و احساسی عاشقمه و کاملا متعهده...کارش آزاده و دیپلمست..وضع مالیش خوبه...
حتی کل جهیزیه ام رو خودش برام خرید.اما مدت زیادی نگذشته بود که 8 تا خواهر شوهرام از روی حسودی..شروع کردن به متلک گفتن و فحاشی بمن..افتادن به جوووونم و منو از زندگیم سیر کردن.البته شوهرم جوابشونو داد و جلوشون تا الان ایستاده و به خاطر من باهاشون قطع رابطه کرده...
البته گاه گاهی خواهر شوهرام وقتی شوهرم خونه نیست...میان پشت در و بمن و پدرومادرم فحش میدن...
که منم واقعا ناراحت میشم و دایم گریه میکنم و افسرده شدم...اما متاسفانه شوهرم یه عیب بزرگ داره
و اون اینکه بشدت دچار وسواس فکری هست و اگر به چیزی گیر بده تقریبا 12 ساعت دایم اون چیز رو میزنه توی سرم..و تکرار میکنه و معمولا 12 ساعت پشتسرهم کتکم میزنه تا کاملا بیهوش بشم و سرو بدنم خونی بشه.از حال برم... سر چیزای کوچیک پیش پا افتاده کتکم میزنه..و خواهر شوهرامم ازین قضیه کاملا خوشحالن متاسفانه همسایمون هستن...
چند روزیه بحث طلاق رو بدون گرفتن مهریه پیش کشیدم و البته همسرم میگه راضی نیست ولی اگر من بخوام اشکالی نداره ولی من خودم باید تقاضا بدم...یا توافقی از هم جدا بشیم..
ولی من واقعا دوستش دارم و اینکه زود عصبی میشه در واقع تنها دلیل طلاقم هست..
خودشم قبول داره زود عصبانی میشه و تنها راهکاریکه بمن داده اینه که .."من" نباید عصبانیش کنم که متاسفانه گاها و واقعا نمیتونم تشخیص بدم از چی عصبانی میشه...
برای مثال=دو هفتست که رژیم گرفته..
دیشب تاصبح سر اینکه غذای سرخ کردنی درست کردم کتکم زد در حالیکه همین دو روز قبلش باهم ساندویچ فلافل که سرخکردنی بود رو باهم خوردیم و کلی هم از فروشنده تشکر کردش...
وهرچی گفتم بخدا سرخ نکردم بلکه تفت دادم متاسفانه..بیشترو بیشتر کتکم میزد...