تنها
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۵۴ - ۱۳۹۴/۱۰/۲۱
در استانه جدایی هستم ولی با وجود تمام ازار و اذییت هایی که توسط همسرم و خانوادش بهم رسیده هنوز دوستش دارم من توی این 5سال زندگی مشترم خیلیییی سختی کشیدم و به خاطر فشارهای های روحی به بدترین بیماریها دچار شدم طلاق برای من و اسم خانوادگیم ضربه وحشتناکی هست ولی مجبورم که جدا بشم چون ادامه این زندگی ممکنه به قیمت جونم تمام بشه.الان از دوستان مشورت می خوام ما سر تعدادی سکه توافق کردیم که جدا بشیم زیر صدتا ولی هرکاری میکنم غرورم اجازه نمیده که قبول کنم همش میگم ععنی ارزش جوانی و عشق من همین بود؟؟بهم میگن اگه نگیری پشیمون میشی ولی خودم اینطوری فکر نمیکنم واقعا نمیدونم چیکارکنم کمکم کنید در ضمن از نظر مالی هم لنگ این مهریه نیستم.
احسان
|
Finland
|
۱۹:۵۹ - ۱۳۹۴/۱۰/۲۵
با سلام، من احسان هستم حدود 3 ماه عقد بودیم و بعد از هفت ماه زندگی زیر یک سقف مجبور به طلاق شدیم، خانواده اش، بی رحم تر و نفهم تر از یزید بودن، حتی نذاشتن طفلک بیاد محضر برای طلاق، منم بخاطر شرایط بخشش مهریه و خیلی مسایل دیگه تن دادم به طلاق اما الان بعد از گذشت 9 ماه از طلاق دلم براش میسوزه، نسبت بهش احساس گناه دارم، نگرانشم با داشتن آون خانواده نفهم، و بخاطر بی سرو زبانیش، چکار کنم آرام بشم، تو رو خدا آگه کسی هست راهنمایی کنه من آرام بشم
آتنا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۳۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۲
من 3 ماه از همسرم جدا شدم ما تازه صاحب فرزند شده بودیم من زندگیمو و همسرمو خیلی دوست داشتم اما متوجه شدم به من خیانت کرده بعد از زایمان هم افسردگی گرفته بودم ولی درکم نکرد . خیلی ناراحتم خیلی غصه دارم چون حقم نبود، با زندگی من بازی کرد.
محسن
|
Netherlands (Kingdom of the)
|
۱۱:۵۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۳
منم طئم تلخ طلاق رو چشیدم اشنایی ما اول با پدرخانوممم با دعوا شروع شد در واقع اصلا نمیشناختیم خلاصه گفتن اصل دعوا خیلی طولانیه بعد دعوا من و برادرم تصمیم گرفتیم که یه شکواییه تنظیم کنیم که این اقا چرا این کارو کردن خلاصه بعد اون ماجرا شکایت کشیده شد به دادگاه من و برادرم میخواستیم ببینیم چرا این کارو کردن ایشون تا رسیدن به دادگاه اضهار ندامت کردن و گفتن اشتباه کردم بعد ما هم رضایت دادیم بعد چند روز دیدم تلفنای عجیب و غریبی به خونه میشه بعد چند روز پدرم گفت با همون اقایی که دعوا شده از شما خوششون اومده و میخوان با دخترشون ازدواج کنین
محمود
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۴۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۳
سلام
من پنج سال پیش با همسرم ازدواج کردم زندگی به ظاهر خوبی داشتیم .متاسفانه پدر و مادرش واسه ما بزرگتری نکردن
کوروش
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۴۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۳۰
من و همسرم خیلی همو دوست داریم.نمیدونم شاید فقط من اونو دوست داشته باشم.الان پنج ساله که ازدواج کردیم و هرکاری از دستم براومده کردم تا راضی باشه.ولی خانم من خیلی ایده آل گراست.از همه چی و همه کس ایراد میگیره.کاملا نقطه مقابل من!
امیر
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۰۹ - ۱۳۹۴/۱۲/۰۳
من با زنم سر یک جر و بحث زندگیمون به طلاق کشید
محسن
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۴۳ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
من تازه جدا شدم از همسرم بعد از ۱۵سال زندگی و داشتن یک فرزند پسر
شیوا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۲۶ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۶
سلام دوستان من هم مدتی که طلاق گرفتم ولی بانظر یلداجون موافقم.زندگی جریان داره.محکم بلندشید واینده رابسازید طوری که همسراولتون حسرت یک دقیقه باشمابودن رابخوره.خدااااااااااااااااااااااااهست
حامد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۵۹ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۹
من 43 سالمه و زنم بسیار شلخته و بینظمه اخلاقش هم تنده .... باوجودی که 2 بچه دارم میخام جداشم دیگه خسته شدم
نظرات بیشتر