من بعد از يك سال و نيم عقد كردن مجبورم به خاطره بد بودن خانواده همسرم أزش جداً شم خيلي سخته
احسان
|
|
۰۲:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۴
0
0
پاسخ
سلام
من فقط دوست دارم از تجربم واسه اونایی که به این سایت سری میزنن و. در حال جدایی هستن بگم
مهسا
|
|
۱۲:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۴
0
0
پاسخ
با سلام به همه دوستای عزیزم وضعیت منم مثل شما هاست. واقعا طلاق چیز بدیه
ناشناس
|
|
۲۲:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۴
0
0
پاسخ
يک هفته پيش خانمم مهريه اش را بخشيد و با وجود يک پسر 5 ساله و 12 سال زندگی مشترک طلاق توافقى گرفتيم
شیما
|
|
۲۳:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۰۵
4
14
پاسخ
من چند ماه جداشدم همسرم عصبی بود یکی از بچه های خواهرم عقب مونده ذهنی بود فک میکردیم از دیر بدنیا اومدنش بوده بعد ازدواج بچه دیگه خواهرم مشکوک به همون بیماری شد دکتر با همسرم زیاد رفتم دکترا گفتن با ازمایشات میشه جلوش گرفت اما همسرم قبول نکرد گفقت باید تعهد بدن بچم سالمه .و همه اعضای خانوادت برن ازمایش بدن .رفتیم روانشناسای متعدد گفتن همسرت وسواس فکری داره جدا شو .همسرم گفت بچه تو ناسالمه نمیخوام ادامه بدم چند ماه توافقی جداشدیم.دلم گرفته اما خدا هست و جای حق نشسته
ناشناس
|
|
۱۲:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۱۴
0
2
پاسخ
من هم بعد از ده ماه شوهرم میگه دوسم نداره وپشیمونه .دوتامون ی جا کار میکنیم .من واقعا دوسش داشتم اما از وقتی فهمیدم که 3 ماه یعد عقد پشیمون شده به روم نیورده که من خودم پشیمون بشم و حلال کنم خیلی ازش ناراحتم
نادر
|
|
۱۱:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۱۵
0
3
پاسخ
سلام. از سال 85 كه با همسرم آشنا شدم تا پايان سال 91 خيلي خوب و خوش با هم زندگي كرديم توي اين مدت احساس ميكردم كه همسرم موضوعي رو از من مخفي ميكنه البته ميدونستم كه در خفا سيگار ميكشه و احتمالا" حتي مواد ولي هيچ وقت به روش نياوردم با چند تا مشاور صحبت كردم و كارهايي رو كه توصيه ميكردن انجام دادم ولي هيچ فايده اي نداشت به شدت لاغر و نحيف شده بود و با تمام دوستان و آشنايانمون هم قطع رابطه كرديم. تا اينكه دو هفته پيش فهميدم چند ماهيه كه با فرد ديگري در تماسه دنيا روي سرم خراب شد اون تموم زندگي من بود و حالا از من ميخواست كه از زندگيش برم بيرون.