چند سال پيش در هفته نيروي انتظامي در يكي از اين نمايشگاههاي اين نيرو من به مسئول غرفاي كه يك سرهنگ بود گفتم زماني من مي توانم به شما اين هفته را تبريك بگويم كه هر وقت توانستيد فقط و فقط و فقط موتورسوارهاي تقاطع خيابانهاي وحدت اسلامي و مولوي را مهار كنيد (نه همه تهران) كه از چراغ قرمز عبور نكنند آنوقت من هم اين موفقيت بزرگ را به شما تبريك مي گويم و هم اين هفته را . براي من جاي پرسش هست كه چگونه هر از گاهي نيروي انتظامي مانور باصطلاح اقتدار و نامهاي ديگر برگزار مي كند اما از پس چند موتور سوار بر نمي ايد . به خدا رانندگي ما وحشتناك است وحشتناك است وحشتناك است و اصلاح آن از هدفمندي يارانه ها اولي تر 
فكر كنم ديگه از اصلاح شدن ماها گذشته، تا كلا نابود نشيم ، آيندگان عبرت نخواهند گرفت، ما ايرانيهاي پر توقع و توجيه گر، هميشه ديگران رو محكوم مي كنيم، انگار يه عده از يك كره ديگه ميان تهران ،رانندگي ديوانه وار مي كنند و مي روند، با هركي صحبت مي كني ميگه من كه خوب رانندگي مي كنم ، بعد بهش ميگي آخرين بار كه راهنما زدي كي بوده، اصلا يادش نمياد، تا وقتي كلمه اي مثل زرنگي و فرزي توي فرهنگ نداشته ما وجود داره ، همينه، يه عده هم كه صبحها انگار كه كشتيهاشون غرق شده، سرشونو تكيه ميدن به شيشه سمت راننده و داره آه از نهادشون برمياد، بعد داره توي خط سرعت با سرعت 40 ، به حساب خودش مديتيشن مي كنه، پشت سريهاشم هر چقدر قانونمند باشند! ، مجبور ميشن زرنگي! كنند و لايي بكشند، پليس محترم هم كه ساعت 7 صبح نه حضور داره و نه ميتونه ونه ميبينه و نه ديگه حالشو داره !!!رانندگي توي جاده هراز ، اونم تعطيلات و قانون دست راست و شونه خاكي هم نگيد كه دلم خونه!
كاشكي يه سازماني همه متخلفها رو از كوچيك تا بزرگ بازداشت و زنداني و تبعيد كنه!
من كه بعيد ميدانم كه تا وقتي زنده هستيم؛ روزي را ببينم كه درست رانندگي كنيم. من هر روز مسافتي را در خيابان طالقاني پياده طي ميكنم كه از چندين تقاطع عبور مي كنم. اگر از نحوه رانندگي موتور ها و بعضي از رانندگان فيلم تهيه كنم به قدري خواهد شد كه بتوان يك شبكه شبانه روزي در سيما ايجاد كرد. ولي برام سوال هست كه چرا صدا و سيما و آموزش و پرورش در خواب ناز هستند. 
ای کاش دیگر سایت ها نیز بجای درج انواع تحلیل های پوچ سیاسی و اقتصادی کمی اینگونه مسائل را به مردم آموزش می دادند. مشکل از خودخواهی ما ایرانیاست. هر کسی فقط به فکر خودشه. وقتی راننده تاکسی برای این که مسافر سوار کنه و پول در بیاره همون وسط خیابان توقف می کنه و مسافر سوار می کنه و اصلا براش مهم نیست که برای بفیه ماشینا ایجاد مزاحمت میکنه یا وقتی خانم یا آقایی رو می بینی که اومده خرید کنه و چون جلوی مغازه جای پارک نیست همون جا دوبله پارک میکنه و حاضر نیست به خودش زحمت بده و 50 متر جلوتر که جا هست پارک کنه اینا همش یک دلیل داره اون هم اینه که هرکسی با خودش میگه کار خودم رو انجام بده بقیه به جهنم!!
تا وقتی بچه ها توی خانواده یاد می گیرند که فقط گلیم خودشون رو از آب بیرون بکشن و بقیه هیچ اهمیتی ندارن، وضع بهمین صورت میمونه.
بابا هي ميگن آموزش، ما بديهي ترين اصول رو كه تو كتاب آئين نامه نوشته مثل راهنما زدن رعايت نمي كنيم. آموزش چيه بايد زور باشه تا درست بشه. يكي از تاسفبار ترين جلوه هاي زندگي مدرن در ايران روش رانندگي و مقولات مرتبط با اين امر ميباشد. اصولا" نبايد فراموش كرد كه دولتها و متوليان جامعه بصورت مستقيم و غير مستقيم مسئول كليه مسائل يك جامعه هستند زيرا تك تك آحاد اقراد يك جامعه فارق از نوع بينش يا روش زندگي قابل بررسي نبوده بلكه در رابطه با هر موضوعي بصورت كلي و در باره جامعه اي كه تحط راهبري يك دولت و حكومت ميباشند بررسي و قضاوت صورت ميگيرد. چه آنكه در خصوص فاجعه بار بودن رانندگي اين امر به ايرانيان به طور عام اطلاق ميگردد. حال بايد به دلايل بروز اين مسائل توجه كرد . بنده بعنوان كسي كه داراي اقلا" 27 سال تجربه رانندگي در اين جامعه ميباشم بايد به مسائل ذيل اشاره داشته باشم:1-عدم اقتدار و اجراي قانون توسط پليس بطور نمونه موارد ذكر شده در مقاله در خصوص فاصله مجاز و يا حركت مارپيچي و عدم حركت در بين خطوط و غيره
2-ناقص بودن و عدم استاندارد جاده ها بشكلي كه طي مسافت مبدا به مقصدي كه بطور نمونه 400 كيلومتر ميباشد و در 90% مسير سرعت مجاز 110 كيلومتر است حتي در طي زمان 5 يا 6 ساعت (با متوسط سرعت حدود 60 كيلومتر) هم اكثرا" نا ممكن ميباشد. يكي از دلايا عمده ايم مشكل رشد بي رويه و بدون كنترل مراكز سكونت افراد در حريم جاده هاي كشور ميباشد كه هيچ عزم جدي براي كنترل آن ديده نمي شود. بديهي است راننده اي كه مسافت طولاني را در ترافيك شهرها و مراكز جمعيتي بين راهي سپري كرده و دچار اتلاف وقت گشته است در ادامه مسير در قسمتهاي خلوت تر ناخودآگاه بر سرعت افزوده تا جبران زمان از داده را بنمايد.
3- عدم فراگيري افراد بطور كلي چه مسئولين و چه مردم به صبر و بردباري يكي از دلايل مهم اين نابسامانيها ميباشد. بنده در طول زنگي در يك كشور اروپايي شاهد بوده ام اگر رانندهاي نيم ساعت پشت ترافيك منتظر بماند محال است از لاين خود خارج و خور را بصورت خلاف از آن ترافيك رها كند.
4- اقداماتي كه بعضا" انسان به عمد بودن آنها براي اجبار افراد به تخلف شك ميكند!!! از نظر قانوني چراغ قرمز چه در طول روز چه شب و چه نيمه شب مهم بوده و رعايت قوانين الزامي ميباشد. حال تصور كنيد در ساعت 2 نيمه شب به چراغ قرمزي رسيده ايد كه عليرغم عدم تردد يك وسيله براي زمان طولاني بيش از 2 دقيقه چراغ قرمز و بعد از شمارش و رسيده بخ عدد 7 يا هفت هم تازه در آن عدد متوقف ميگردد!! به نظر بنده اين عمل بجز ترغيب رانندگان به تخلف هيچ انگيزه ديگري نميتواند داشته باشد. رفع اين مشكل با نصب يك سنسور تشخيص ميزان ترافيك و تنظيم زمان بر مبناي آن قابل حل است.
5- يكي از مسائل مهم ديگر در بروز اين مسائل نحوه برخور پليس با رانندگان ميباشد. براي ورود و پلاك كردن يك وسيله نقليه بطور كامل ساخته شدن خريدار ميبايد مبالغ هنگفتي بيش از 110% ارزش آن وسيله نقليه بدولت ماليات و عوارض پرداخت نمايد. اينگونه اتومبيلها اكثرا" از بالاترين استانداردها در دنيا بهره ميبرند و با توجه به قيمت آنها و ماليات پرداختي سهم بسزاي ماليات پرداختي در شكوفايي اقتصاد در صورت هزينه كرد بجاي در آمدها بر هيچكس پوشيده نيست. حال سئال اين است دولت در ازاي دريافت اين مبالغ هنگفت از وارد كنندگان چه خدماتي به آنها ارائه ميدارد؟ وقتي حتي از اختصاص سهميه بنزين به آنها نيز خودداري مينمايد. و يا در حالي كه ميني بوسها و اتوبوسهاي 30 20 40 ساله با موتورهاي ديزلي با آلوده كنندگي فراوان در خيابانها تردد ميكنند بدون هيچ ممانعتي از اتومبيلهاي با 2/3 سال عم درخواست معاينه فني مينمايد!! يكي از موارد ديگر در كوتاهي پليس راهنمايي به تردد كاميونها در شب مرتبط ميباشد! كافي است براي يك بار در يكي از اتوبانهاي اصلي شهر مانند شهيد بابايي تردد نماييد تا با بي قانوني و توحش حاكم بر آنجا در نيمه هاي شب مواجه گرديد! كاميونهايي كه با بار نخاله ساختماني به خارج شهر و مصالح ساختماني مانند ماسه و آجر و ساير اقلام به داخل شهر تردد نموده بدون استفاده از پوشش درحالي كه در پشت سر خود باراني از نخاله و ماسه بر سر و روي ماشينهاي ديگر ريخته و بي توجه طي مسير مينمايند و البته كسي كه جايش هميشه خالي است پليس محترم ميباشد. بنده كرارا" موضوع را به پليس راهنمايي منعكس ولي در جواب كمبود نيرو پاسخ آنها جهت عدم برخورد با اين مسايل ذكر گرديده است كه از نطر بنده قابل قبول نميباشد.
در هر حال مسائل بسياري در بروز اين شرايط حاكم بر رانندگي اين كشور موثر ميباشند كه بررسي و تحقيق در خصوص آنها از توان مقالاتي اينچنين خارج ولي در توجه دادن مردم و مسئولين بي تاثير نميباشد. يكي از بديهيات اين امر واگذاري كار به افراد كاردان ميباشد. تجربه 30 ساله ثابت كرده است صرف داشتن تقوي جهت اداره اموري كه به تخصص نياز دارند نتيجه مطلوبي به همراه نخواهد داشت!!
والسلام- از تهران
بنده چندی پیش پس از مدتها زندگی در خارج از کشور به تهران آمدم و طبق عادت تمام اصول رانندگی را رعایت می کردم اما متوجه شدم با اینکار خود موجب ایجاد درد سر و تصادف برای دیگران می شوم. درسته که ما ایرانی هستیم و با همه دنیا فرق داریم ولی قرار نیست از کل دنیا عقب باشیم بلکه باید جلو بزنیم
بنده به کسانی که نظرات منفی میدهند و ناآگانه به این مردم نجیبی که مطمنا قانون پذیرندعرض میکنم چرا این همه خودمان به جسارت کننم؟ من خواهش میکنم با فکر مثبت از کار مثبت حمایت نمایید اگرچه شخصا گلایه های دیگری داریم مسایل را خلط مبحث نفرمایید بگذارید همه باهم ایران عزیزمان قانونمند شود بازهم از تابناک برای توجه باین امر مهم تشکر میکنم ای کاش رسانه های ملی ما هم چنین کنند چه اشکال دارد رادیو پیام ما مرتب بین برنامه های خود تذکرات راهنمایی و رانندگی بدهد یا روزنامه هایمان یک صفحه به این امور اختصاص دهند یا شبکه های سیما مرتبا یادآوری و آموزش قوانین رانندگی بدهند موفق باشید