در محفلی شنیدم علمای بزرگ اسلام وقتی گره کور به کارشان می افتاد متوسل به حضرت علی اصغر باب الحوائج می شدند من اولین بار که نعمت گریستن بر مصیبت امام حسین نصیبم شد در مجلس روضه حضرت علی اصغر بودم و هیچگاه این معجزه و لطف حضرت علی اصغر را فراموش نخواهم کرد.
جانم فدای اصغر شش ماهه حسین من این مصیبت را خوب درک می کنم چون خودم یک پسر شش ماهه دارم و می دانم که گرسنگی و تشنگی طفل شیرخواره چیست بمیرم برای مادر علی اصغر چه کشید در آن وقت که فرزندش را غرق خون دید .
زبان حال امام حسین علیه السلام ، تقدیم به روح بلند حضرت آقای حق شناس :
من ماندم تنهای تنها
من ماندم تنها میان سیل غمها
آخر مرا شرمنده کردی
آبی نخوردی و به رویم خنده کردی پسرم
ای حرمله آتش بگیری
کردی مرا اینسان دچار سر به زیری
من ماندم تنهای تنها
من ماندم تنها میان سیل غمها مادرم
سیل غمها
یک گل کجا این همه لشکر بی مروت بی مروت
اصغر کجا تیر سه شعبه بی مروت بی مروت
ای حرمله آتش بگیری ، کردی مرا اینسان دچار سربه زیری ...