بدبخت نتونست زیر فشار سلطنت طلبان اونور آبی دوام بیاره و روی حرف هاش ایستادگی کنه. تفاوت این رو ببینید با اون بچه 12 ساله که در اسارت صدام به خبرنگار زن هندی گفت اول روسری سرت کن تا مصاحبه کنم. این است تفاوت در اصالت و پایمردی و روح آزادگی.
حالا آقای ضیا بیا جواب بده
قربون دلش بری حالا جواب نادونیتو بده آقای ضیا
اینها حزب بادن
رو هیچیشون نمیشه حساب وا کرد
یک عمر خوشگذرونی یک عمر آزادی بی حد و اندازi داشتن
اضطراب از صورت این بابا موج می زند او به شدت از عناصر موساد و آمریکا ترسیده است بیچاره حرف دلش را با علی ضیاء زد، الان هم مجبور است بگوید من شاهی هستم...
بخدا او ایران را دوست دارد روحش پر می زند برگردد به میهن و با نظام هم مشکلی ندارد .