مسایل مالی، اختلافات فرهنگی، اختلافات شخصیتی، عدم بلوغ شخصیت در روز ازدواج، ضعف اعتماد به نفس، شبکه های اجتماعی، اختلافات زیاد تحصیلی و شغلی زوجین، دخالت اطرافیان، رقابت و حسادت، ناآشنایی با وظایف زناشویی، اعتیاد، عدم رعایت اخلاق در خانواده و ...
علت طلاق این است که وفا و صداقت و تفکر جایش را داده است به معامله و تجارت، وقتی مهریه ها میلیاردی است و یک شبه میشه ره هزارساله را رفت و میلیاردر شد، دیگه انتظاری از وفاداری نباید داشت. برای گرفتن مهریه، بهانه ی کافی هم میشه جور کرد. هرچند که نقش برخی از مردان در طلاق هم نمیشه نادیده گرفت.
ضعف در آموزش مهارتهای زندگی مشترک، تعهدهای اخلاقی و نگرش افراد به ازدواج ریشه اصلی این مشکل است. از طرف دیگر قوانین در ایران بر خلاف تبلیعات و ادعاها در عمل کاملا یک طرفه و به نفع زنان است. مرد بعد از ازدواج محکوم به پرداخت مهریه، نفقه، تهیه مسکن است و اگر بخواهد زندگی کند هیچ شانسی برای اعمال حقوق قانونی خود مثل اجازه تحصیل و اشتغال و ... در عمل ندارد. نتیجه آن که با بروز ناملایمات و سختیها زن می تواند شوهر را به خاک سیاه بنشاند و تازه پشتوانه مالی و حقوقی مناسبی هم خواهد داشت. چاره کار در بهبود آموزش مهارتها و پس از آن تصلاح قوانین مالی و حق طلاق و ... است.
نویسنده محترم الان وضعیت فاجعه بار اقتصادی باعث و بانی طلاقه ، علی با شغل ساده وجود نداره که شبها پای تلویزیون لم بده و پول عمل جراحی های لیلا رو داشته باشه ، به دهم ماه نرسیده جقوق تمامه ، شبم باید بری مسافر کشی
نوشته شما شاید تو یک کشور دیگه بتونه اتفاق بیوفته یا تو 10 سال پیش
درست است که به زنان تا حدودی ظلم میشد ولی در عوض بنیان خانواده وجود داشت که در آن زن تعریف شود