ديدگاه بنده در مورد اين قسمت از سريال مختارنامه اين است که مختار شايد بهتر بود قبلا با آن طراحي و ظرافت سياسي و جنگ آوريش به جاي حرکت به سمت کوفه به سمت امام حرکت مي کرد ولي آن زمان که مقابل نيروهاي بن حريث قرار گرفت عاقلانه و عاشقانه ترين کار را کرد چرا که او امام يا ابن رسول الله و يا در وسط شهر و در جماعت مردم(چون ميثم) نبود که بخواهد نقشي ايفا کند بلکه با مقايسه دو سپاه هر چه هم از مردان بن حريث مي کشت آخر يا کشته و يا اسير مي شد و لذا به کربلا نمي رسيد؛ پس با اين سياست آنچنان که مشاهده مي کنيم جناب مسلم هم آن زمان که ديد شهادتش در اين جمع فايده اي ندارد به ظاهر به وعده امان اعتماد کرد ا پرده اي از ظاهر ابن زياد بردارد. در کل بجاست مراقب فردا باشيم و در مورد تاريخ قوي تر فکر کنيم شايد تحليل هاي امروز ما زمينه ساز مشق فردايمان باشد.
حالا كه همه چيز پس از 1400 سال روشن شده است نظردادن خيلي راحت است .
خدايا از تو مي خواهيم يك لحظه ما را به خودمان وا مگذاري . آمين يا رب العالمين . با تشكر از تجزيه و تحليل شما و خوانند گان ارجنمد تابناك . انشا ء ا...كه خودمان سعي و تلاش نمائيم به موقع به تكليف عمل نمائيم
من تخطئة مختار را در نوشتار فوق نمي پذيرم ، زيرا عشق مختار به اهل بيت قطعي است و قطعا اقدام مختار به دليل ترس ، فرار ، بي وفايي و ... نبوده ، بلكه تدبيرش بر اين قرار گرفته بود كه جنگيدن و كشته شدن او و يارانش در آن مقطع كمكي به امام نمي كند و به نفع حضرت اباعبدلله الحسين نيست ، زيرا امام در راه بود و مختار و ... فكر نمي كردند كه ممكن است آنگونه با امام برخورد مي كنند. علي ايحال احيانا اگر مشكلي هم در كار مختار وجود داشته ، صرفا اشتباه در محاسبات و پيش بيني ها و برنامه ريزي هاي وي بوده ، نه عدم وفاي به عهد و نامردي و خيانت و ... و قطعاً شرايط و موقعيت زماني و مكاني مختار در آن مقطع براي ما كاملاً روشن و ملموس نيست و تدبير وي حتما براساس سنجش اوضاع و احوال بوده ، هرچند كه شايد در سنجيدن و محاسباتش دچار اشتباه شده باشد.
اين كه واضح است مختار يك ولايي تام و كامل نبود ... و هربار در صحنه هاي اصلي ابتلا جا زده و حتي در موقع قيام هم با حمايت جعلي ابوحنيفه برادر امام حسين اقدام به اينكار ميكنه ... قيام مختار همينقدر عزيزه كه حضرت زينب از ان به عنوان رسيدن به يك تسكين ياد مي فرمايند ... قطعا مختار قابل قياس با ياران حسين در كربلا نبوده و نيست
سلام و اما نظر من حقير يه روزي از روزا وقتي دلم براي امام حسين ع و خاندانش شكسته بود و با پدر بزرگ مرحومم درد دل ميكردم ككه آخه خدا چطور دلش آمد كه همچين بلايي سر حسين بياره گفت اگر ان اتفاقات ان روز نيفتاده بود امام حسين امروز اينقدر عزيز دلها نبود كه با شنيدن نامش حتي دل مسحي ميلرزه چه برسه به مسلمان و به نظر من مختار با ميل و اراده شخصي كار نميكرد همه چيز به خواست خداي لا يزال بود و بس اين هم نظر من حقير