موافق 14 سکه مهریه هستیم. از طرف اکثریت مردم و جوانان

حذف مجازات حبس منطقیه. اما راه حل قاطع اینه که مهریه به جای عندالمطالبه ( بخوانید عندالمجادله) باید عند المعاهده ( در زمان جاری شدن خطبه ) و نقدا پرداخت شود. اینگونه داماد صداقت خود را با داشته هایش نه با وعده به طرف مقابل اثبات می کند . این روند در برخی کشورهای اسلامی اجرا می شود

به همین قانون مهریه (پول زور) ادامه بدید که کلا آمار ازدواج صفر بشه. این قانون متناسب با جامعه امروز نیست، مربوط به همان قرن ها پیشه.

حق برابر به زنان بدهید برای طلاق و سایر موارد و کلا مهریه را صفر کنید

با سلام
امیدوارم این‌پیام به گوش مسئولین محترم تصمیم گیر برسد که در قانون مهریه بازنگری اساسی داشته باشند:

1.با توجه به آنکه مهریه در عرف یک پیشکش و هدیه از طرف مرد به زن است و متاسفانه در دهه های اخیر ،بصورت سکه های طلا در بین خانواده ها رایج شده است (با طرح عنوان اینکه کی داده و کی گرفته)،نبایست میزان آن متاثر و وابسته به مسائل سیاسی و اقتصادی کشور باشد که یک انسان( مرد ) نقشی در ان نداشته و بایست تاوان صرفا یک عدم اگاهی را به شکل بسیار بد بدهد..چرا یک مرد بایست تاوان مسائل مختلف کشور بر قیمت طلا را در این پیوند معنوی زناشویی بدهد. صرف یک عدم اطلاع و آگاهی؟!!!مگر تجارتی انجام شده است؟!!ا در این خصوص یک پیشنهاد می تواند تعیین سقف معین مهریه سکه مثل طرح جدید در مجلس یعنی ۱۴ سکه (هر چند که بایست امکان پرداخت آن برای یک جوان در شرایط کاری متوسط جامعه در ابتدای زندگی وجود داشته باشد) و همچنین محاسبه ارزش سکه ها در زمان عقد و افزایش ریالی ان در زمان پرداخت، متناظر با نرخ تورم اعلامی از سوی نهاد های مربوطه نظیر بانک مرکزی و بر اساس پول رایج کشور باشد .
همه این مشکلات بابت تعیین مهریه بصورت سکه بوده،چرا که ارزش ریالی آن در طول سال بسیار جلوتر از ارزش پول و درآمد فرد است و این همواره مشکلاتی را در پی خواهد داشت. همین ۱۴ سکه در حال حاضر دارای ارزشی بیش از یک میلیارد تومان می باشد که پرداخت آن برای یک جوان اصلا ساده نیست!!

۲. موضوع بسیار و بسیار مهم دیگر مرتبط با خانم هایی با مهریه های سکه است که در همان دوران عقد و بصورت دوشیزه جدا می شوند (با نصف مهریه) و مجدد ازدواج و تشکیل خانواده دیگری می دهند و همچنان دنبال کاسبی مهریه از همسر اول هستند.قانونگذار لازم است در چنین مواردی فکر اساسی داشته باشند . مگر چه اتفاقی افتاده که یک مرد فقط بابت یک عدم آگاهی و بدون هیچ اتفاقی ،بایست تاوان نصف مهریه را تا آخر عمر خودش بدهد؟!!
آیا تاوان صرفا یک عدم آگاهی کافی مرد در تعیین مهریه ، برای خانم هایی که با شرایط فوق جدا می شوند و ازدواج دیگری داشته و دارای فرزند است این است که مرد بایست تا آخر عمر تاوان این ازدواج را بدهد ؟!
مگر مهریه پیشکش و هدیه ای به زن و یا کمک حال او و عدم ایجاد عسر و حرج و تامین زندگی بعد طلاق نبوده؟اینکه خانمی بصورت دوشیزه جدا و بعد ازدواج دیگری کند و بعد آن خانم از همسر اول خود مهریه بگیرد جای فکر اساسی دارد؟این یک تجارت و یا کاسبی نیست؟؟!!

آیا واقعا این عدالت است که بدون اتفاقی و صرفا به علت عدم آگاهی کافی ،یک مرد تا ابد درگیر مهریه ای باشد آنهم برای خانمی با شرایط فوق؟!!! .


با تشکر

طرف تمام عمرش 14 سکه نمیتونه ببینه بعد موقع تعیین مهریه مدعی 1000 سکه میشه اینهم از سبک زندگی ایران امروز

تعیین مهریه برای ازدواج در قدیم ، سنتی مفید و عقلایی برای تشکیل زندگی بوده است. مهریه یا به تعبیر قرآنی آن  «صداق»، به عنوان نشانه ای از عزم و اراده  و صداقت مرد در پیشنهاد ازدواج مطرح بوده و لذا به عنوان هدیه به صورت نقد یا  عندالمطالبه در هنگام خواستگاری  تعیین می شده است . در حال حاضر مهریه کارکرد سنتی خود را از دست داده است و حتی به عنوان عاملی برای برخی مشکلات اجتماعی معرفی شده و  لذا عده ای از نمایندگان با طرح تعیین سقف برای مهریه، به دنبال راه حلی برای این مشکل برآمده اند. البته در این پیشنهاد، حقوق زنان نادیده گرفته شده و فقط تمرکز بر حل مشکل زندانیان ناتوان از پرداخت مهریه بوده است.
پیشنهاد من برای این مساله، لزوم اعتبارسنجی مالی مردان، برای ثبت مهریه در سند ازدواج است به گونه ای که افراد حداقل 70 درصد مبلغ مهریه، دارایی ثبت شده و مستند داشته باشند . این موضوع را میتوان به این صورت توضیح داد که وقتی فردی در یک سند رسمی (سند ازدواج) به طور مثال قبول میکند که 100‪ سکه را به عنوان مهریه و به صورت عندالمطالبه به زن پرداخت کند، پس باید اثبات ادعای خود دلیل ارائه کند و از آنجا که عدم توانایی مرد در پرداخت مهریه، باعث مشکلات اجتماعی میشود، لذا دولت به عنوان نماینده خیر جمعی، حق راستی آزمایی چنین مدعایی را دارد.
الزام اعتبارسنجی مالی افراد و لزوم ادعای مهریه متناسب با وضعیت مالی فرد، به واقعی شدن مهریه می انجامد بدون آنکه سقفي برای مهریه تعین گردد.
البته راه حل اصلی این موضوع تصویب قانونی در مورد تنصیف اموال در صورت طلاق است.خصوصا اینکه در قانون حق طلاق با مرد است و  «تنصیف اموال در صورت طلاق» به عنوان یک اهرم متعادل کننده در حقوق زن و مرد عمل می‌کند.  

هم مهریه باید حذف بشود و هم جهیزیه اینطوری تعادل برقرار می شود موقع طلاق هم دارایی ها زن و شوهر با هم جمع و به دو قسمت تقسیم بشود با این وضعیت مهریه ترمز ازدواج در کشور کشیده شده است تا دیر نشده باید کاری کرد

با تغییر نگاه جوانان به زندگی ، تغییر باور آنها نسبت مقدس بودن نهاد خانواده و تمایل به وجه مادی زندگی که ثمره رسوخ فرهنگ منحط غیر انسانی به جامعه ایرانی است متناسب و متناظر بر این واقعیات در مسایل مربوط به نهاد خانواده باید باز نگری های جدی صورت گیرد که مسیله مهریه نیز یکی از آنهاست

کاملاموافقیم