واقعاً سکته کرد؟!
هاشمی همه کاره بود، بسیار زیرک و تأثیر گذار.
نوجه کردین صدا و سیما در تمام برنامه هاش به ویژه در هفته دفاع مقدس به گونه ای خبرسازی و تهیه گزارش می کنه که انگار نه انگار ایشون در جنگ و در مملکت همه کاره بودند.! برای همینه که مردم به صدا و سیما باور ندارن. وقتی آنچه ما شاهد بودیم صدا و سیما تاریخ را به وضوح تحریف میکنه،
بدبختی ملت ها از اشخاص سیاسی است که دو زار از سیاست نمیدونن ولی خودشون رو خیلی زرنگ و سیاس میدونن کثلا نمیدونن که وقتی صحبت از تجمیع ر منصب با پول هست دیگه حتی فرزند پدر و مادر و برادر برادر رو نمیشناسه
یادداشت منتشر شده با عنوان "او اکبر هاشمی رفسنجانی بود..." در سایت تابناک، تصویری جامع و تحلیلی از شخصیت و تأثیرات اکبر هاشمی رفسنجانی در تاریخ جمهوری اسلامی ایران ارائه میدهد. در این یادداشت، چندین بعد از زندگی، سیاست و شخصیت هاشمی رفسنجانی مورد بررسی قرار گرفته است. نقد و بررسی این مقاله را میتوان از جنبههای مختلفی انجام داد:
1. توصیف دقیق و جامع از شخصیت هاشمی رفسنجانی
نویسنده مقاله به خوبی توانسته است ابعاد مختلف زندگی هاشمی رفسنجانی را تحلیل کند. او نه تنها به سوابق انقلابی هاشمی اشاره کرده، بلکه به جنبههای شخصیتی او نیز پرداخته است. از جمله موارد جالبی که در این یادداشت آمده، تأکید بر حساسیتهای هاشمی و برخی ویژگیهای شخصیتی اوست، مانند توجه به یادآوری خاطرات تلخ و نکتهای که اشاره به "لباس کهنهای" که آیتالله بروجردی به او داده بود، نشاندهنده حساسیتهای عاطفی و اجتماعی هاشمی است.
2. گذر از موفقیتهای سیاسی و نظامی به ویژگیهای شخصی
یکی از نقاط قوت این مقاله، پرداختن به موفقیتهای سیاسی و نظامی هاشمی است. این که هاشمی رفسنجانی از افرادی بود که توانست به عنوان یک "فرمانده جنگ" و "سردار سازندگی" در دو عرصه متفاوت نقشآفرینی کند، تصویر دقیقی از اهمیت و کارکردهای او در تاریخ جمهوری اسلامی ایران به دست میدهد. همچنین، توصیف هاشمی به عنوان یکی از "سه معمار اصلی جمهوری اسلامی" و داشتن روابط نزدیک با امام خمینی، به خوبی اهمیت این شخصیت را در تاریخ معاصر ایران روشن میکند.
3. نقد ثروت و سبک زندگی هاشمی
این یادداشت از جنبهای دیگر به جنجالها و انتقاداتی که پیرامون سبک زندگی ثروتمندانه هاشمی در دوران پس از انقلاب مطرح بود، پرداخته است. هاشمی در زمان خود یکی از معدود "ثروتمندان" در رأس جمهوری اسلامی بود که این تناقض به نوعی نشاندهنده تفاوت میان شعارهای انقلاب اسلامی و واقعیتهای اجرایی آن در سطح مسئولان بود. این بخش از یادداشت، نقدی به درک نادرست هاشمی از فقیران و تضادهایی که در سبک زندگیاش مشاهده میشد دارد. این نکته نقدی مؤثر و قابل توجه است که بهویژه در دوران پس از جنگ و سازندگی مطرح شد.
4. دوران پس از جنگ و نقش هاشمی در سیاست خارجی
نویسنده مقاله به درستی به دوران پس از جنگ و نقش هاشمی در پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و نیز توافق هستهای (برجام) اشاره کرده است. این دو اتفاق نمادهای مهم از سیاستهای هاشمی در دوران بعد از جنگ بودند که در آنها تأکید بر دیپلماسی و تعامل با غرب جایگزین گزینههای نظامی و انقلابی شد. این ویژگی هاشمی به عنوان یک سیاستمدار "زیرک" که توانست در عین حفظ منافع ملی، زمینههای مصالحه و تعامل را ایجاد کند، بهطور شایستهای در مقاله مطرح شده است.
5. تأثیرات طولانیمدت و تنشهای سیاسی
در بخشهایی از یادداشت به تأثیرات بلندمدت هاشمی در عرصه سیاست داخلی نیز اشاره شده است. رابطه پیچیدهاش با جناحهای مختلف سیاسی، بهویژه با محمود احمدینژاد، یکی از نکات برجسته است. تقابلهای سیاسی میان هاشمی و احمدینژاد که به بحرانهای سیاسی و حتی حوادث بعد از انتخابات ۸۸ منجر شد، یکی از مقاطع بحرانی تاریخ جمهوری اسلامی ایران بود که بهطور مفصل در یادداشت به آن پرداخته شده است.
6. استفاده از طنز در تحلیلهای سیاسی
یکی از ویژگیهای این مقاله، استفاده از طنز و شیوههای روایت غیررسمی برای توصیف شخصیت هاشمی است. نویسنده از لحن و شوخیهای خاص او برای نشان دادن عمق شخصیتش بهره برده و به این ترتیب توانسته است، چهرهای انسانیتر و صمیمیتر از هاشمی رفسنجانی ارائه دهد. این بخش از یادداشت، بهویژه وقتی به داستانهایی از صدای خاص هاشمی و طنزهای مرتبط با آن اشاره میشود، جذابیت خاصی دارد.
7. محتوای احساسی و تأثیرگذار
یادداشت با بیانی احساساتی در پایان به ذکر لحظات خاصی از زندگی هاشمی، مانند ورود آزادگان به ایران، پرداخته است. این انتخاب نویسنده برای پایان دادن به مقاله با یک لحظه احساسی، عمق انسانی شخصیت هاشمی را به نمایش میگذارد. این دست از لحظات، نقش هاشمی رفسنجانی را نه فقط به عنوان یک سیاستمدار بلکه به عنوان فردی که در قلب مردم ایران جا داشته، برجسته میکند.
نقد کلی:
این یادداشت بهطور کلی تصویری جامع از هاشمی رفسنجانی به دست میدهد که هم جنبههای مثبت و هم منفی زندگی و کارنامه او را مورد توجه قرار میدهد. نوشتار به شکلی متوازن بین تاریخنگاری و تحلیل شخصیتی پیش میرود و بهویژه تأثیرات هاشمی در دوران پس از جنگ، سیاست داخلی و روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران را به دقت بررسی میکند.
در عین حال، این نقدها و تحلیلها، چند نکته قابل توجه نیز دارند:
- یادداشت به بخشهای خاصی از تاریخ هاشمی مانند دوران سازندگی و بحرانهای سیاسی بعد از آن پرداخته، اما ممکن است برخی جنبهها مانند اشتباهات احتمالی یا تردیدهای سیاسی در برخی تصمیمات هاشمی کمتر بررسی شده باشد.
- تعابیر عاطفی در مقاله، هرچند که ابعاد انسانی هاشمی را برجسته میکند، ممکن است به نظر برخی افراد بیش از حد احساسی و دور از تحلیلهای منطقی به نظر برسد.
در نهایت، این یادداشت بدون شک نگاهی عمیق به شخصیت پیچیده هاشمی رفسنجانی دارد و میتواند برای کسانی که به تاریخ معاصر ایران و شخصیتهای برجسته آن علاقهمندند، مفید و جذاب باشد.
انتقادات فنی به یادداشت منتشر شده درباره اکبر هاشمی رفسنجانی
اگر بخواهیم انتقادات فنی به یادداشت ارائهشده وارد کنیم، میتوانیم از چندین زاویه مختلف به تحلیل آن بپردازیم. در اینجا برخی از جنبههای فنی که میتوان به آنها توجه کرد، بیان شده است:
1. عدم عمق در تحلیل منابع تاریخی
یادداشت بیشتر بر توصیف زندگی و شخصیت هاشمی رفسنجانی تمرکز دارد و کمتر به تحلیل منابع تاریخی معتبر و مستند اشاره میکند. برای یک تحلیل جامع و علمی از یک شخصیت سیاسی، استفاده از اسناد و منابع تاریخی معتبر (کتابها، مقالات علمی، مصاحبهها و گزارشهای رسمی) بسیار اهمیت دارد. در این یادداشت، به نظر میرسد بیشتر بر خاطرات و روایتهای غیررسمی تکیه شده است تا بر دادهها و اسناد مستند. این ممکن است اعتبار تحلیل را کاهش دهد و آن را به یک روایت شخصی یا احساسی تبدیل کند که کمتر از جنبههای علمی برخوردار است.
2. تعادل ناکافی در بررسی نقاط ضعف و قوت
در حالی که یادداشت به جنبههای مثبت و موفقیتهای هاشمی رفسنجانی پرداخته، جنبههای منفی و انتقاداتی که در مورد او وجود دارد، تا حدی به شکلی سطحی و بدون تحلیل عمیقتر مطرح شده است. برای مثال، نقدهایی که به ثروتمند بودن هاشمی در دوران جمهوری اسلامی وارد بود یا مشکلاتی که در سیاستهای اقتصادی و اجتماعی او به وجود آمد، به صورت پراکنده ذکر شده است، اما نیاز به تجزیه و تحلیل عمیقتری دارد. بررسی چالشهای هاشمی در دورههای مختلف میتوانست تصویر دقیقتری از نقاط ضعف و قوت او ارائه دهد. بهویژه مسائل مربوط به دوره سازندگی و نحوه اداره اقتصاد پس از جنگ و مدیریت بحرانها، نیاز به تحلیل دقیقتری دارد.
3. عدم توجه به مباحث نظری و فکری
یکی از نقاط ضعف این یادداشت، عدم پرداخت به مباحث نظری و فکریای است که هاشمی رفسنجانی در طول دوران فعالیت سیاسیاش بر آن تأکید داشت. هاشمی رفسنجانی به عنوان یک شخصیت سیاسی و دینی، علاوه بر اینکه در عمل و در سیاستهای اجرایی نقش داشت، در عرصههای فکری و نظری نیز بسیار فعال بود. بهویژه در زمینههایی چون وحدت اصولگرایان و اصلاحطلبان، رویکردهای اقتصادی جدید، و حتی گفتمانهای سیاسی و اجتماعی در جمهوری اسلامی، هاشمی دیدگاههای مشخصی داشت که در این یادداشت به آنها پرداخته نشده است. تحلیل این ابعاد فکری میتواند ابعاد جدیدتری از شخصیت هاشمی را روشن کند.
4. نبود تحلیل عمیق در خصوص روابط بینالمللی
یادداشت به برخی مسائل سیاست خارجی هاشمی رفسنجانی اشاره کرده است، مانند پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و توافق هستهای (برجام). اما این موارد به صورت سطحی و بدون تحلیل عمیق در خصوص چالشها و منافع ملی مطرح شدهاند. برای مثال، تأثیرات پذیرش قطعنامه ۵۹۸ بر آینده جنگ و دیپلماسی ایران، یا چگونگی مدیریت بحرانهای بینالمللی در دوران هاشمی، نیاز به بررسی دقیقتری دارد. همچنین، در خصوص برجام و مذاکره با غرب، اشاره به تحلیلهای مخالفان و حامیان این توافق میتوانست عمق بیشتری به تحلیل بدهد.
5. عدم استفاده از منابع و نقلقولهای مستند
در این یادداشت، به نظر میرسد بیشتر از یک روایت شخصی و غیررسمی برای توضیح شخصیت هاشمی استفاده شده است. برای یک تحلیل مستند و علمیتر، استفاده از نقلقولها، اسناد تاریخی، مصاحبههای معتبر و منابع اولیه میتواند اعتبار مقاله را افزایش دهد. بهویژه وقتی درباره یک شخصیت به این پیچیدگی و تأثیرگذاری مانند هاشمی رفسنجانی صحبت میکنیم، بهرهگیری از منابع معتبر به تحلیل عینیتر و مستندتر کمک خواهد کرد.
6. پرداخت ضعیف به ابعاد اجتماعی و فرهنگی دوران هاشمی
هرچند که یادداشت به جنبههای مختلف سیاسی و اقتصادی دوران هاشمی پرداخته است، اما پرداخت به تأثیرات اجتماعی و فرهنگی سیاستهای هاشمی در دورههای مختلف نسبتاً کمرنگ است. در دوره سازندگی، سیاستهای اقتصادی هاشمی که به نفع طبقات متوسط و بالای جامعه بود، تأثیرات عمیقی بر ساختار اجتماعی ایران داشت. همچنین، تحولات فرهنگی و اجتماعی که در این دوران رخ داد، مانند تغییرات در نحوه برخورد با زنان، آزادیهای اجتماعی، و همچنین گسترش فضای رسانهای، به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است.
7. عدم تحلیل در مورد تقابلها و تضادهای داخلی
یادداشت بهطور کلی به روابط هاشمی با شخصیتهایی مانند محمود احمدینژاد اشاره دارد، اما این تقابل و تضادها تنها به صورت سطحی ذکر شدهاند. برای درک بهتر تأثیر هاشمی بر سیاست داخلی ایران، تحلیل دقیقتر از نحوه تعامل او با جناحهای مختلف سیاسی، به ویژه در دورانهای بحرانی مانند انتخابات ۸۸ یا دوران ریاست جمهوری احمدینژاد، ضروری است.
چگونگی تعامل هاشمی با جناحهای مختلف، مانند اصولگرایان، اصلاحطلبان، و حتی بخشی از جریانهای تندرو، میتواند ابعاد جدیدی از سیاست داخلی جمهوری اسلامی را روشن کند.
8. سبک نوشتاری و لحن احساسی
یکی دیگر از انتقادات فنی به یادداشت، لحن احساسی آن است. استفاده از لحن کمتر رسمی و احساسی ممکن است به جذابیت مقاله افزوده باشد، اما از نظر فنی، چنین رویکردی میتواند به ضعف علمی مقاله منجر شود. برای یک تحلیل سیاسی و تاریخی معتبر، نیاز به لحن عینیتر و مستندتر است که کمتر به احساسات و بیشتر به استدلالهای منطقی و مستندات اتکا داشته باشد.
جمعبندی
یادداشت درباره هاشمی رفسنجانی یک تحلیل کلی و جذاب از زندگی و شخصیت این سیاستمدار است، اما در برخی جنبهها به عمق کمتری رسیده است. نقاط قوت آن شامل توصیف شخصیت هاشمی، موفقیتها و تأثیرات بزرگ او در تاریخ جمهوری اسلامی است، اما در مواردی مانند تحلیل دقیقتر منابع تاریخی، نقد جامعتر سیاستهای داخلی و خارجی، و استفاده از مستندات بیشتر، جای کار بیشتری وجود دارد.