فرض کنید یک طلا فروش 10 گرم طلا بافیمت هر گرم 2میلیون تومان خریده کل قیمت 20 میلیون تومان وبا قیمت هر گرم سه میلیون تومان فروخته، ارزش کل فروش 30 میلیون تومان می شود و اختلاف خرید فروش برای 10 گرم حدود 10 میلیون تومان می شود که به آن 25 در صد مالیات تعلق می گیرد وباید 2.5 میلیون تومان مالیات بدهد حلا همین طلا فروش با پول باقیمانده پولش که 27/5 میلیون تومان هست دیگر نمی تواند 10 گرم اولیه را بخرد و حدود 9 گرم طلا می تواند بخرد یعنی ارزش سرمایه اولیه اش به هر خرید و فروش کاهش پیدا می کند

من یک سوالی پیش آمد برایم این سودی که بهش مالیات می خورد برای چه مدتی است ،آخر سرعت تورم را نمی توان از آن مالیات گرفت .اگر گرفته شود که فاجعه است .یعنی کی خواهم بدانم تورم دقیقا کجای قصه است؟

خدا رحمت کنه یکی از بستگان اوایل انقلاب میگفت چند سال دیگه دهن ملت کنتور وصل میکنن و حتی بابت اکسیژن مصرفی پول میگیرن......الان همون شده

تیمهای دولتی استقلال و پرسپولیس بلای جان بیت المال

شحاع ترین اشخاص کسانی هستند که به ندانستن و نتوانستن اعتراف کنند......مرز اعتراف کجاست؟؟

طبق قانون مالیات بر عایدی سرمایه کسی که مثلا"سکه یا خانه خریده و بعد میخواهد بفروشد و به زخمی بزند یا خانه را عوض کند و به دلیل تورم گران شده دولت افزایش قیمت تورمی را سود حساب می کند و ازش مالیات میگیرد در صورتی که قیمتها افزیش پیدا کرده و این بنده خدا سودی نکرده

تراکتور جریمه میشه وطرفدارانش هتک حرمت میشن و کتک میخورند و تراکتور به بخاطر طرفداران با غیرتش جریمه مشود و در یکی قدمی قهرمانی بازی درمیآورند و این سریال ادامه دارد تا کجا این بازیها ادامه پیدا خوتهد کرد؟

القصه طلا فروش هم زر دارد و هم زور و تزویر هم که بلد است پس دولتها هم حساب میبرند ولی کارمند هیچ کدام از این سه خصلت راندارد وباید مالیات بدهد