دو نفر همدست داشته احتمالا آن روز یکی از همدستانش پشت پنجره آمده و اینکه یا قفل در را عوض نکرده بودند کلید داشته که با وجود تهدیدها غیر منطقی هست و اگر قفل را عوض کرده بودند احتمالا باعبان خودش امده با داریوش مهرجویی صحبت کند در را رویش باز کردند چون فکر نمی کردند چنین چنایتی انجام دهد یا اینکه چون منتظر دخترشان بودند وقتی قاتل زنگ در را زده در را رویش باز کردند فکر
کردند دخترشان است یا اینکه یک جوری کلید خانه را به دست آورده بود
کلید انداخته و می گویند داریوش مهرجویی کمپین اخراج افغانهای غیر
قانونی را راه انداخته بوده

صددرصد. آفرین

این یکی از قاتلین هست، مشخص نیست دقیقا اونی که خانم گفته بودن با چاقو تهدیدشون کرده همین یکی بوده باشه. و اون بار هم تو تاریکی و از پشت شیشه نتونسته تشخیص بد .که اون فرد کی و چه شکلیه.

در مورد باز بودن در هم آقا و خانم مهرجویی داشتن یه شب عادی رو تو باغشون میگذروندن. کی خبر داشتن که امشب قراره کشته بشن؟

یه وقتی که یه اتفاقی قراره بیافته همه چی دست به دست هم میده. حالا هم که اون دو نفر دیگه در قید حیات نیستن یه چیزایی تو این اتفاق برای همیشه پنهان باقی می مونه.