خیلی جالبه. اصلا فکر نمیکردم این همه آدم به اصحاب کهف و غار و اینطور چیزها باور داشته باشند. حالا تازه اینها باسواد و اینترنت باز هستند. وای به حال کم سواد ها.
پاسخ ها
ناشناس
||
۲۲:۳۹ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۴
داستان اصحاب کهف در قرآن آمده و قرآن حقیقت محض است
سلام غار اصحاب کهف جای فیزیکی ندارد. مثل بهشت.
هر کجا فقط و فقط یاد خدا و بخاطر خدا باشد و نور حق در آن تجلی داشته باشد متعلق به اصحاب کهف و محل زندگی آنهاست.
بسم الله الرحمان الرحیم
ام حسب ان اصحاب الکهف و الرقیم کانو
امن آیاتنا عجبا
با سلا همانا خداوند به جا و مکان آنان آگاه تر است اما شواهد دقیق تر بر این است در اردن پایتخت شهر عمان کوهی بنام آنجلس وجود دارد منتسب به روستای رقیم که آن روستا منتسب به شهر فیلادلفیا که توسط دیکله تیانوس یا دقیانوس_دقیوس فرماندار ظالم و بت پرست اداره میشده است.
امپراطور خدایگان : هادریانوس یا هادریان که از آنتی گان ها بوده که به این شهر سفر میکند که بعد سفر به این شهر در راه فلسطین از دنیا میرود
دیکله تیانوس از بزرگان شهر و قصر خود میخواهد طی مهمانی که عبوبیت خود را نسب به خدایگان هادریانوس نشان دهند ولی آن جوانمردان که ۶ نفر بودند از این کار امتنا میکنند و به زندان انداخته میشوند و شکنجه میشوند ولی توسط یک افسر رومی به نام فیلیانس فراری داده میشوند فیلیانس در همان شب در زندان به شهادت میرسد توسط سربازان ژولیوس فرمانده ارتش فیلادلفیا ژولویوس عاشق هلن دختر فرماندار فیلادلفیا میباشد که او همسر ماکسی میلیانوس است اودارای یک پسر بنام ارکمیل است قالوس نیز نوکر با وفای آنان است ژولیوس توسط یکی از دوستان مکسی میلیانوس که یک گلادیاتور نامی و تربیت کننده گلادیاتور است کشته میشود قبر بانو هلن هنگام رفتن به سوی کوه دفن شده است .نام مردان اصهاب کهف: ماکسیمیلیانوس.یه وانیس. سودینانوس.مارتینوس.دیناسیوس تلمیخا و آنتونیوس چوپان و سگ وفادارش کمتریو یا کنتریو که بعدا به آنها ملحق شدن که جمعا میشوند ۷نفر انسان و ۱حیوان:سگ مدت زمان خواب آن قدیسان: ۳۰۰ الی ۳۰۹ سال تخمین زده شده آنان پس بیداری احساس گرسنگی میکنند و ماکسیمیلیانوس با یک سکه بسوی شهر میرود تا نان بخرد و شاهد تفاوت ها مردمان آن روز کلیسا میشود هنگام خرید نان فروشنده نان سکه را میبیند و میگوید این مرد گنج پیدا کرده و او دستگیر میشود و حقیقت را بازگو میکند بعد یک شب او خانه منتسب به خود را پیدا میکند با نشان دادن دریچه مخفی خانه که از آن فرار کرده بودن همه باورشان شد که شهدای مخوف کوه آنجلس که کسی جرئت فرود به آن را نداشته زنده شده ان این غار بسیار مخوف بوده و حتی زمانی که دیکله تیانوس و ژولیوس با سربازان آنجارا پیدا میکند و داخل غار میشوند غار آنها را به بیرون پرتاب کرده چهرشان بسیار مخوف بوده زنده شده اند و همه شهر به سوی غار حرکت میکنند سپس مردان آنجلس شروع به نصیحت و پند دادن میشوند . آنان آگاه میشوند که مردم برای رونق شهرشان وکسب و کار و کلیسا یشان بسیار خوشحالند پس آنان دوباره به غار برمیگردند و از خدا میخواهد: اگر ما طالب دنیا بودیم که دنیایمان ۳۰۰ سال پیش بود ما خواستگار رسیدن به تو هستم و سپس همگی آنها میمرند حتی سگشان.
همانا ۳۰۰ سال خواب و ۱ شب بیداری بسیار تأمل انگیز است. با تشکر