سال ۹۱ سر ظهر ت خیابون پیروزی از بیمارستان فجر با حال گرفته و داغون و تیپ بسیااار ساده بدون آرایش و موهام تو فقط شلوارم چسب بود و مشکی ،بهم گفتن بیا یه لحظه شماره ملی تو بده چک کنیم و منو با کلک بردن تو ون وقتی سوار شدم شروع به حرکت کرد وقتی اعتراض کردم گف یه دور میزنیم طول میکشه چک کردن شماره ملی ات ،و ننو به همراه بقیه بردن وزرا و نثل مجرما با یه تابلو که شماره روش بود از تمام ابعاد ازمون عکس گرفتن و خواهرم چادر آورد برام و رفتم ،ولی خیلیییییی خیلییی ترسیدم،چن بار بهشون گفتم از بیمارستان دارم میام و دفترچه مو نشون دادم ولی با خونسردی فقط دروغ و کلک که الان تموم میشه و تو همین جاها دور میزنیم و.....

در دین هیچ اجباری نیست در حجاب اگر اجتماعی چشم ودل سیر نباشد چه حجاب وچه بی حجاب فرقی ندارد

در دین هیچ اجباری نیست

خداقوت دلاورها

خدایا ی شرایطی جور کن تا از ایران بریم دیگه ایران شده کشتارگاه

باعرض سلام ارشاد یعنی چه

فقط دزدها راحت دزدی میکنند.....

با تک تک صحبتهای خانم دوم موافقم ، منم بردن وزرا ، عین همین اتفاقها برام افتاد .

دمشون.باچنین دخترایی بایدهمین رفتاربشه

نیازی به شهادت گواهان نیست.