که چی مثلا روز زن زنها با مردها مسابقه بدن بعد مردها ببرن که چی ثابت بشه یا به مردها بگن انقدر صعیف بازی کنید که زنها ببرن
مسخره بازی
ناشناس
|
|
۰۷:۰۹ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۹
1
2
پاسخ
از اسلام فقط حجاب مانده اگر این رابردارن دیگر اسلامی در ایران نیست چون آنچه الان میبینیم ریا دزدی چاپلوسی و تملق در ایران باب شده است
مجید پاتال
|
|
۰۷:۲۶ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۹
0
2
پاسخ
اینم شد خبر که تیتر میزنید.!!!خوب چه ربطی بما داره حالا اون تو تیم مختلط شرکت نمی کرد دلار ارزون میشد؟ گوشت گوسفند کلیو ۱۰تومان میشد؟ برنج ایرانی گیر ما میامد؟خودرو ساز آدم میشد؟ بانکها وام میدادند، ؟
ناشناس
|
|
۰۷:۳۴ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۹
4
1
پاسخ
در جامعه خیلی اتفاق ها توسط آدم های عادی و ناشناس رقم زده می شود . اما بعضی اتفاق ها اگر توسط افراد معروف و مشهور رقم زده شود تاثیر دیگری بر جامعه دارد. مثلا یک فرد عادی در منزل شراب مصرف می کند، این کار خلاف است ولی کسی با او کاری ندارد، ولی اگر همین فرد، خلبان هواپیما باشد و مثلا همین کار را در کاپیت هواپیما انجام دهد در حالی که مسافر حمل می کند، کار او دیگر یک مسئله خصوصی نیست حتی اگر فعل او هم دیده نشود، چون عملش بر جان دیگران تاثیر دارد حتما با او برخورد می شود، بنابر این تاثیرعمل کرد هر فرد تا جاییکه به کس دیگری تاثیر نگذارد به خود او مربوط است ولی وقتی جامعه از عملکرد او تحت تاثیر قرار میگیرد، باید یک سری موازین را رعایت کرد
ناشناس
|
|
۰۷:۴۱ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۹
1
5
پاسخ
مگر نمیگید زن و مرد با هم برابرند پس چرا با هم والیبال بازی نکنن
ناشناس
|
|
۰۷:۵۶ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۹
2
4
پاسخ
اخه براچی چرت و پرت میگید.اگ اسلام اونقد ضعیفه ک با دست دادن ب خطر میفته میخام نباشه
ناشناس
|
|
۰۸:۰۴ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۹
4
0
پاسخ
در هرجا اسمی از ایران و ایرانی میاد مایه آبروریزیه
اون از سجاد غریبی که الکی قوپی اومد
اینم از رفتار بازیکنان والیبالی
ناشناس
|
|
۰۸:۰۴ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۹
0
5
پاسخ
خوب به ما چه الان چرا انقدر توی زندگی مردم دخالت میکنید اصلا دوست دارن برن مسیحی شن خودشون میدونن
مهدی
|
|
۰۸:۰۵ - ۱۴۰۰/۱۲/۱۹
0
2
پاسخ
دو راهب در مسیر زیارت خود ، به قسمت کم عمق رودخانه ای رسیدند.
لب رودخانه ، دختر زیبائی را دیدند که لباس گرانقیمتی به تن داشت.
از آنجائی که ساحل رودخانه مرتفع بود و آن دختر خانم هم نمیخواست هنگام عبور لباسش آسیب ببیند ، منتظر ایستاده بود .
یکی از راهبها بدون مقدمه رفت و خانوم را سوارکولش کرد.
سپس او را از عرض رودخانه عبور داد و طرف دیگر روی قسمت خشک ساحل پائین گذاشت .
راهبها به راهشان ادامه دادند.
اما راهب دومی یک ساعت میشد که هی شکایت میکرد : ” مطمئنا این کار درستی نبود ، تو با یه خانم تماس داشتی ، نمیدونی که در حال عبادت و زیارت هستیم ؟ این عملت درست بر عکس دستورات بود ؟ “
و ادامه داد : ” تو چطور بخودت این اجازه رو دادی که بر خلاف قوانین رفتار کنی ؟ “
راهبی که خانم رو به این طرف رودخونه آورده بود ، سکوت میکرد ، اما دیگر تحملش طاق شد
و جواب داد:” من اون خانوم رو یه ساعت میشه زمین گذاشتم اما تو چرا هنوز داری اون رو تو ذهنت حمل میکنی ؟! “
مسخره بازی