خیلی راحت:
1. از جیب ملت خرج نکنه(پول چاپ نکنه)
2. حجم قابل قبولی از پول های چاپ شده رو(قرض از بانک مرکزی) جمع آوری کنه
3. کم کم به حجم ذخیره طلای بانک مرکزی اضافه کنه
همه اینها هم با کوچک کردن بخض هزینه ها و بزل و بخشش در بودجه به سازمان ها و ارگانهای خصوصی و غیر خصوصی غیر مولد که اثر بخشی قابل قبولی ندارن هست.
در شرایط فعلی فقط عرضه مسکن و خودرو در بورس راهگشاست و میتونه حجم نقدینگی و سفته بازی رو یه حداقل برسونه همان اتفاقی که در رابطه با سیمان افتاد و قیمتش تحت یه هفته به ثبات رسید اون موقع دیگه هیچ عقل سلیمی دنبال خرید دلار نیست و میاد تو بروس سهم مسکن متری یا خودرو میخره اینجوری میشه جلوی شتاب تورم رو گرفت از طرفی هم کسب و کار رو در حوزه ساخت و ساز فعال کرد و از طرفی هم قطعه ساز ها رو شارژ کردکه بتونن قطعه ی با کیفیت جهت صادرات تولید کنن
برای کاهش واقعی نرخ ارز ،باید تولید واقعی شکل بگیرد و در تجارت خارجی صادرات بر واردات پیشی بگیرد . پیشنیاز اینها هم ،حاکم شدن تفکر درست اقتصادیست. برای حاکم شدن تفکر درست اقتصادی ، دانشمندان با سواد و کار آزمودۀ اقتصاددان و کار کشتۀ صنعت و کشاورزی و تجارت خارجی باید جمع شوند و تئوریهای اقتصادی لازم را تعریف و گامهای عملی در بازه های زمانی کوتاه و بلند را برای رسیدن به مقصد پیش گفته تعیین نمایند و بر اجرای درست آن در همان مدت معین شده،نظارت و گره های کار را در طی اجرا باز نمایند. همۀ این کارها ممکن نیست مگر اینکه ایتدا حاکمیت ، اقتصاد را از قید سیاست باز رهاند. سیاست باید در خدمت اقتصاد باشد نه اقتصاد در خدمت سیاست. یعنی همۀ هم و غم و سیاست یک کشور باید این باشد که اقتصاد و رفاه عامه رونق بگیرد و نه اینکه برای رسیدن به پاره ای اهداف سیاسی ، از اقتصاد مایه بگذارد.
مطالب پیش گفته مربوط به بازۀ میان مدت است.از نظر بنده با توجه به آشفتگیهایی که در اقتصادکشور هست، برای کاهش واقعی نرخ ارز راه حل کوتاه مدت وجود ندارد مگر تحریمهای آمریکا یکدفعه کن فیکن بشود. که فرض محالی به نظر می یاد.با اقدامات سلبی و زوری شاید نرخ اسمی و رسمی تثبیت و یا کاهش یابد ولی نرخ واقعی کاهش نخواهد یافت . اینجا دیگه مدرکهای قلابی یا گذاشتن این پسر خاله و اون پسر خاله در مصادر امور نمی تواند کاری از پیش ببرد.اقتصاد قانون خودش را دارد و با فریب و ماست مالی و تبانی فقط جیب عده ای به قیمت ضربه های سهمگین به پیکر کل اقتصاد پر می گردد.
البته این نکته هم مهم است که اساس کار در رونق اقتصادی محترم شمردن مالکیت و سرمایه وحاصل دسترنج مردم است . مالکیت نباید هر از گاهی به فراخور احوال حاکمان در معرض تند باد های مختلف باشد . از مال و دارایی مردم که از راه درست بدست آمده و مالیات آن پرداخت شده مانند یک حصن حصین توسط حکومت محافظت شود. قانون مالیاتها هم هی بالا و پایین نشود یکبار برای همیشه یک قانون ثابت وصع و درست و دقیق اجرا گردد.(اجرای دقیق چون مالیات ستانی مستعد فساد است).تبانیها و رانت بازیها و اهمال کاری ها و تقلب ها و رشوه و پارتی بازیها باید ریشه کن گردد که البته این بخش به نظر خیلیها غیر ممکن است . در هر کشوری بخش نظارت خیلی مهم است . ناظران همیشه باید زیر نظر باشند
ثابت نگه داشتن قیمت همه چیز و نه قیمت دلار ،فقط یک راه حل دارد .
انضباط مالی دولت یا به تعبیر دیگر ، جلوگیری از خلق پول .
این هم با این مدیران ! امکان پذیر نیست.
دولت های ما در این 40 سال ، کشور را با خلق پول اداره کرده اند .
اصلا با مفهومی به نام بدهی مالی آشنا نیستند ! البته ببخشید !! یکی را می شناسند : اوراق قرضه !!
کاهش که نه ولی برای حفظ ارزش پول ملی چاپ نکردن پول تنها راهه و برای این باید دولت هزینه هاش رو کم کنه که یعنی حذف یارانه ها و حذف دستگاه های بی خاصیت و حذف کارمندان اضافی و... است
مثلا چرا باید باشگاه فوتبال دولتی داشته باشیم؟
چرا کلن باشگاه ورزشی و تیم دولتی داریم؟ دولت فقط خرج زیرساخت و تیم ملی باید بده نه بیشتر
اینهمه بودجه فرهنگی و پژوهشی و... بازگشتش کجاست؟
چرا یک دستگاه که با ده تا کارمند مارش راه میفته 100 نفز استخدام کرده؟
1. از جیب ملت خرج نکنه(پول چاپ نکنه)
2. حجم قابل قبولی از پول های چاپ شده رو(قرض از بانک مرکزی) جمع آوری کنه
3. کم کم به حجم ذخیره طلای بانک مرکزی اضافه کنه
همه اینها هم با کوچک کردن بخض هزینه ها و بزل و بخشش در بودجه به سازمان ها و ارگانهای خصوصی و غیر خصوصی غیر مولد که اثر بخشی قابل قبولی ندارن هست.