فقط و فقط مذاكره منطقي و بدور از تندروي با كشورهاي غربي و تلاش براي حذف تحريمها. در دنياي امروز نمي توان بصورت يك جزيره جدا افتاده كشور را اداره كرد. چين و روسيه هم دلشان براي كسي نسوخته. به فكر منافع خودشان هستند. در غياب رابطه اقتصادي با كشورهاي غربي حتي با چين و روسيه هم قدرت چانه زني نخواهيم داشت و فقط بايد امتياز بديم.
1- در درجه اول حفــــــــــظ ارزش پول و سپس افزایش پایه پولی
2- مقابله با بنگاه داری بانـــــــــــــک ها (چرا باید بانک ها زمین و مسکن بخرند؟؟ و باعث بهم ریختن بازار مسکن شوند و سپس ایجاد تورم کنند؟)
3- افزایش صادرات
4- ارتباط با موثر با کشـــــورهای دنیـــــا بخصوص امریــــــکا به عنوان اقتصــــــاد اول جــــــــهان
5- مدیــــــــران ناکارآمد و فاســـــــد اقتــــــــصادی یک دهـــــــه گذشته باید محـــــــاکمه شوند تا مدیـــــران آینده بفهمند سرنوشـــــــت مردم بازیـــــــچه دســـــــت آنـان نیســـــت
6- دســـــــــــت برداشـــــــتن از شــــــــرکت های دانـــــش بنیـــــــان که به جز ایجاد رانت برای آقازاده ها اندوخته ای برای کشـــــــور ندارد . شرکت های دانش بنیان فعلی با این ساختار، توانایی تولید انبوه و رفع نیاز 80 میلیونی را ندارند!
(چرا باید یک سازمان خاص و یک عده آقازاده خاص بتوانند در عرصه های استراتژیک در عرض چند ماه بیش از 20 شرکت به ثبت برسانند(اعضای هیئت مدیره برای تمامی این 20 شرکت یکسان و همه آقازاده هستند) و وام های کلان بگیرند و در آخر هم چهارتا محصول مونتاژ کنند (دقت کنید مونتاژ کنند نه تولید!) که هیچ گاه آن محصولات به تولید انبــــــوه نرسیده اند و تنها مشتری آن شرکت ها هم هــــمان ســـــازمان خاص است. به عبارتی آن سازمان هم وام میگیرد برای مدیرزاده هایشان و سپس دوباره به بهانه حمایت از تولید همان یک عدد محصول خاص را با قیمت های میلیاردی از آن شرکت ها می خرد، این شرکت ها دردی از اقتصاد مملکت دوا نخواهد کرد. لطفا معایب شرکت های دانش بنیان فعلی را ببینید، از مالیات هم که ماشالله معاف هستند!)