سرو قامتان، آسمانخراش ها، یوزهای ایرانی، پرشورها، با غیرتها و هزار عبارت دیگر که وقتی آنها را میگوییم فکر نمیکنیم اگر نتیجه نگرفتیم چه؟ اگر باختیم یعنی کوتوله ایم؟ بی غیرتیم؟ بچه گربهایم؟
این را مطالعه کرده و نمونه خارجی دیده عرض میکنم که هیییچ جای این کره خاکی ورزشکارانشان سربازانشان نیستند. اگر رقیبی در سیاست دارند، در ورزش نمیگویند مقابل ما زانو زد یا سر تعظیم فرود آورد. هیییچ جای این زمین پهناور تا یک مدال میگیرند سرودهایی پخش نمیکنند که آدم خیال کند مرکز دنیاست و دلش بخواهد برود یک سلاحی چیزی بردارد همه دنیا را زیر یوغ خود بیاورد! هیییچ جای دنیا در ترانههایشان رقیب ورزشی را “اهریمن” خطاب نمیکنند.
و خلاصه اینکه هییییچ جا، زیر این گنبد کبود، آدمها در این خیال نیستند که “خدا هوامونو داره”. چرا که ( لَیسَ لِلانسانَ اِلّا ما سَعی )
میگویند شخصی بسیار زشت روبروی آینه نشسته بود و بخاطر چشم و ابروی زیبا و قد رعنایش خدا را شکر میکرد. کسی در زد. غلام او رفت در را باز کند. شخص پشت در پرسید:
خواجه کجاست؟ غلام گفت: در اتاق نشسته و بر خدای، دروغ میبندد! حالا حکایت ماست. هی بر خدای، دروغ میبندیم.
آخر چرا خدا باید هوای ما را داشته باشد؟ خوشگلیم؟! خدای یزدانی خدای تیلور هم هست.
آقا با این کشتی میخواست قهرمان هم بشه !! آحه چکار کرد؟ امتیازهاش را از خطای حریف گرفت و حتی یک فن هم نزد. فقط بپر بپر کرد. حریفش دوبار اراده کرد امتیاز بگیره و هر بار هم 2 امتیاز گرفت.
بعد ناراحت شده که چرا طلا نگرفته. تازه با این رفتار و کردار خودش را با جهان پهلوان تختی هم مقایسه میکنه.