همه اینا ازدست تعصب بیجا وخشکه مقدسی امثال شما فرار کرده آند.

فقط یکم به رفتار خودتون با مدال آورانی که کنار خیابان دست فروشی میکنن برای امرار معاش بکنید .متوجه نیت وهدف کیمیاها خواهید شد ..من الله توقیف

امروز در یک جایی چشمم به روش زندگی یک قهرمان دو میدانی که چهل کیلو مدال طلا و نقره را داشت و خیلی پشیمان بود ودر شهر رامسر کفش دست دوم می‌فروخت یک گفت چرا دکان نمی‌گیری گفت اگر داشتم خانه می‌خریدم. علت فرار اینجور انسانها شاید فراموش شدن آنها باشد این آقا که کفش دست دوم از کشور سوییس میخرد میتواند در آن کشور مربی شود که زندگی راحتی داشته باشد

صحت خواب جناب سردارقلم....

آقای شریعتمداری کیهان اگر نخبگان در کشور حاکم بودن آدمایی مثل تو کجا بودند ....

جریانی در کار نیست لطفا بیدار شو آقای شریعتمداری.شما نمیتونی اب وبرق واینترنت رو قطع کنی وحجاب رو اجباری کنی وبعد بگی مهاجرت نکنین

اقای جوهر حروم کن منم اگه پول داشتم و امکاناتشو می رفتم.این حرف دل خیلی هاس .بفهم اگه میتونی

یک ایرانی بیشتر تو المپیک شرکت کرده. هرجا هرکس دوست داره بر به کسی ربط نداره ولی فقط وقتی پناهنده میشن نظام باید ی تجدید نظر بکنه. تازه اگر ایران بود چی میشد هیچی افسرده. خاوری جان کانادا اگر چیزی کم داری بی تعارف بگو، کیفهای دلار کجایید سوریه یمن .... قضاوت با شماست

کسی که از طریق بیت المال کشور بجایی برسه و به کشور خیانت بکند باید ر اون دنیا پاسخگو باشه

حالا از صد تا ورزشکار یکی دو تا هم فریب خورده و پناهنده شدند چه میشود کرد البته رفتن کیمیا ربطی به رویا رویی با اسراییلی ها نداشته و شاید یک دختر تنها و ساده که احیاننا توجیه هم نشده بوده است دور از ذهن نبوده است و شاید همین حالا هم اگر با او صحبت کنی از کرده اش پشیمان است اخر میدانید وطن و زادگاه انسانها حتی اگر در بدترین و سخت ترین جای جهان هم باشد اما اگر ساکن این مناطق بد اب و هوا و .ووو را به بهشت موصوف هم ببرید بعد از مدتی فیلش یاد هندوستان کرده و یاد و نام وطن فکر و ذهن اش را مشغول کرده میکند معروف است که پرنده ای زیبا را از طرف سلطان یک کشوری برای پادشاهی هدیه اوردند و شاه هم قفس این پرنده را در یکی از بهترین و زیبا ترین جای کاخ نصب نمودند اما پس از مدتی دیدند که پرنده دیگه ان شادابی و فعالیت های قبلی را ندارد و نه اواز میخونه و روز به روز لاغر تر و ضعیف تر میشود بیطاری را خبر گ
کردند ......دامپزشک دستور داد که او را رها کرده و در تعقیب اش باشند که چه میکند و به کجا میرود و اما پرنده قصصه ما رفت و رفت تا به خرابه ای رسید و پس از اسکان در ان ویرانه سر حال و شاداب و شروع به خواندن کرده و تغییر حالت را بوضوح میشد در او دید و مشخص شد که وطن او خرابه ای بیش نبوده است و پرنده ان ویرانه را به کاخ و پذیرایی و فضای شاداب در داخل کاخ ترجیح داده است حالا عزیزانم کسانی که گاهی به اجبار و یا با خواسته خود مجبور به ترک وطنشان میشوند اما اگر در بهترین مناطق جهان هم باشند با ناراحت و به وطن خود و کشورشان میاندیشند ....... این بحث در مورد افراد سیاسی کار هم که به نوعی مجبور به ترک وطن شده اند صدق میکند و اگر فرصت بود سرگذشت یکی از فرماندهان ارشد ارتش در رژیم شاه را برایتان مینوشتم تا حب الوطن و زادگاه و وووو موجب علاقه زیادی در افراد میشود که با هیچ چیزی قابل تعویض و قابل مقایسه نیست