کارشون عیب وعار نیست ، دارن روزی حلال ذرمیارن اما ازش میخوام مراقب باشن ، و نگذارن اتفاق بدی براشون بیفته ، ازشون میخوام ازشرکت بخواین ازلحاظ امنیتی هرکاری ازدستشون برمیاد براتون انجام بدن ، خودتونذهم مراقب باشید ،امیدوارم همه موفق باشن و ممنون که کمک به پیشرفت مباحث فرهنگی در کشور ینی کتابخوانی میکنید چون سرانه مطالعاتی کتاب به شدت درکشورموت پایین هست امیدواریم که پیشرفت کنید درکاراتون
این دیگه چه مقاله مضخرفی بود .. این بدبخت که کار بدی نمیکنه کتاب میفروشه ..... بابا یه چیزی بنویسین و وقت مردم رو بگیرین که یه جو ارزش داشته باشه یا حداقل یه اسم بهتری روش بزارین نه عابرزنی!!!!!!!
سلام وعرض ادب احترام خدمت شما
خیلی متئسفم واسه نویسنده که ازعبارت عابرزنی وغیره استفاده کرده ..خیلی راحت میتونستی بنویسید شیوه جدیدکتاب فروشی اتفاقا خیلی مثبته کاری که انجام میدن منتهی درنهایت قضاوت نهایی خریدارمیکنه که چه دیدی داشته باشه مثلا یکی ازسردلسوزی خریدمیکنه دیگری برای تشویق کردن به کارمثبت خریدمازادبرنیازمیکنه دیگری برای نزدیک شدن وسواستفاده خرید میکنه ودراین میان شایدبعضی خواننده واقعی کتاب باشندونهایتا هدف مریم مهمتره کسب درآمدوتامین هزینه به دونیت اول فشارمالی به خانوادش نیادواسه ادامه تحصیلش ودومی ورودبه دانشگاه وادامه تحصیل که هردومثبت هستندوامیدوارم تودام کسی نیفته ازهدف منحرف بشه وامیدوارم یک روز بعنوان مدیرموفق شهروندموفق ازهرلحاظ کارآفرین باشه محقق نویسنددکترویاهرقشرموفق دیگرگزارشی ازموفقیتش ببینیم .ضمن اینکه کتاب فروشی به مراتب ازهرنوع فروشندگی بهتره ولطفا با موادفروشی هرزگری وووقیاس ندید دوستان
سلام.قصدنظردادن نداشتم امابعضی نظرات راکه خوندم ترجیح دادم نظرخودراازروی تجربه بیان کنم شایدمثمرثمرواقع شود .۵۸سال سن دارم وکمابیش انواع کارکردن خانمهارابه چشم ذیدم وگاهاخودمذمشتری بعضی انهابودم .متاسفامه دیدنسل جوان امروزبا انزمان تفاوت خیلی زیادی دارد .باتوجه به اینکه عرض کردم مشتری بودم قبل از انقلاب راننده کرایه کش .فروشنده کتاب بصورت سیارووووووبااکثرخانمهای جوان فروشنده روبروشدم .خانم راننده با لباس دامن کوتاه ورکابی پشت فرمان وخودم که ۱۸سالذداشتم درصندلیذجلوکناردستش نشیستم وتامقصدصحبت میکردیم به جرات میگویم که ان خانم راننده که زیبایی خاصی هم داشت نه بنده را ونهذهرشخص دیگرکه مسافرش میشدونه ان خانم محترم که باخودروی جمع وجورفولکس واگن مسافرکشی میکردفکراینکه جنس مخالف باشرایطی که توزیع دادم درکنارماهست ویا حتی فکرسواستفاده وووبه ذهنمان خطورنمیکرد.وبازهمذبه جرات قسم میخورم ضمنذاینکه برایم مرد وزن بودن اوچیزمهمی به شمارنمیامدحتی اگرازجانب شخصی ناخوش ..منظور ادم مست مورد اذیت واذارقرارمیگرفت شخصا ویا هرکسی که جای من بودبا ان ادم برخوردی میکرد که هیچگاه فراموشش نمیشد .البته عرض کنم زمان ما چنین ادم های بیمارفکرکم یافت میشد این تجربهذحقیربودکه بااخلاص تقدیم جوانانذکشورم کردم تا باکمی تفکر واینکه جایگاه وارزش وکرامت انسانی ماایرانیان پی برده وبدانند پوشش اجباری حتی میتواندنتیجه عکس حاصل کند
واقعا متاسفم که زنان و خانم های ایرانی باید به خاطره چندر غاز که تو مملکتمون غنی از همه چی هست تن بدن،بعضی راننده ها فکر نمیکنید،به طرف میگن عزیزم بیا بالا سه تا کتاب میخرم مخوان براشون مزاحمت ایجاد کنن.واقعا متاسفم،
به نظر من هم خیلی عجیبه که روزی ۱۰ کتاب و در ماه جمعا ۳۰۰ کتاب بفروشند و ۳ و سیصد حقوق بگیرند !
برای ناشران سودی نخواهد داشت !
البته کار کردن عار نیست ولی برای جامعه ای که خودش را اسلامی می داند ، ننگ است که دختر ۱۹ ساله مجبور بشه برای گذران زندگیش اینقدر سختی بکشه ....