کلیات
امام مهدی (علیهالسلام)، دوازدهمین امام شیعیان، فرزند امام حسن عسکری (علیهالسلام)، در صبح گاه جمعه، پانزدهم شعبان سال ۲۵۵هجری قمری، در شهر سامرا، چشم به جهان گشود.
تدابیر امام حسن عسگری در مورد حفظ جان امام مهدی
درباره اینکه از صلب امام حسن عسکری (علیهالسلام) فرزندی به دنیا خواهد آمد که برپا دارنده عدل و قسط و نابود کننده بساط ظلم و جور ستمکاران خواهند بود، دستگاه خلافت عباسی بر آن شدند تا با هدف جلوگیری از چنین رخدادی، امام عسکری (علیهالسلام) و بیت ایشان را مدتها تحت مراقبت شدید قرار دهد، تا در صورت آگاهی از تولد چنین فرزندی، او را بکشد، اما اراده حکیمانه الهی چنین بود که امام مهدی (علیهالسلام) همانند حضرت موسی (علیهالسلام) به طور معجزه آسا، دوران حملش نامحسوس و قضیه ولادتش از آگاهی و دید دشمنان، پنهان بماند.
در چنین شرایطی امام عسکری (علیهالسلام) با تدبیر خاصی، تلاش مخالفان را بی نتیجه گذاشت و ضمن حفظ جان فرزندش، وی را به تعدادی از خواص شیعیان و یاران خود نشان داد و معرفی کرد تا شیعیان در مورد امام دوازدهم، دچار تردید و انحراف نشوند.
معرفی امام مهدی به شیعیان خاص
احمد بن اسحاق قمی، ابوهاشم بن جعفر، معاویة بن حکم، محمد بن ایوب بن نوح، محمد بن عثمان عمری و... از جمله کسانیاند که در زمان حیات امام عسکری (علیهالسلام)، موفق به دیدار و گفتگو با فرزندش مهدی شده اند.
آنان گزارش کردهاند که: ما چهل تن از شیعیان، حضور امام حسن عسکری (علیهالسلام) رسیدیم تا در مورد امام بعد از وی، از حضرت سؤال کنیم. حضرت فرزندش مهدی (علیهالسلام) را به ما نشان داد و فرمود: این، امام شما بعد از من و خلیفه من بر شماست، از او اطاعت کنید و از گرد او پراکنده نشوید که هلاک میگردید و دین تان را تباه میکنید، آگاه باشید از این به بعد او را نخواهید دید.
همچنین، حکیمه عمه امام عسکری (علیهالسلام) شاهد و لادت حضرت مهدی (علیهالسلام) بوده و جریان ولادت حضرت را بازگو نموده است .
دلایل ولادت امام مهدی
موضوع ولادت حضرت مهدی (علیهالسلام) نه تنها در میان شیعیان یک امر مسلم و قطعی است، بلکه بیش از یکصد و سی نفر از علمای تاریخ، فقه، حدیث، انساب و برخی از علمای اهل سنت در کتابهای خود نیز به ولادت حضرت مهدی (علیهالسلام) در سال ۲۵۵ اذعان و یا تصریح کرده اند؛ و بیش از ۶۵نفر از آنان در خصوص زندگی حضرت مهدی (علیهالسلام)، کتابهای مستقلی نگاشته اند.
نام حضرت مهدی
نام حضرت مهدی (علیهالسلام)، همنام جدش رسول اللّه است. این نام گذاری از قبل، توسط خود پیامبر اکرم
اعلام شده است.
در برخی روایات از تصریح به نام حضرت منع شده است. به همین جهت علمای شیعه غالباً از تصریح به نام مبارک ایشان خودداری میورزند. القاب معروف حضرت عبارتاند از: مهدی، قائم، منتظر، حجت، خلف صالح، ابوالقاسم، صاحب الأمر و بقیة اللّه.
مادر حضرت مهدی
مادر حضرت، کنیزی است از تبار حواریون عیسی (علیهالسلام)، موسوم به نرجس خاتون. در برخی نقلها از وی با نامهایی چون: ریحانه، سوسن و صیقل نیز یاد شده است، اما در روایت معروف جناب حکیمه، امام عسکری (علیهالسلام) ایشان را با نام نرجس یاد نموده است.
دلایل امامت امام مهدی
دلایل فراوانی از طریق نقل و عقل، بر اثبات امامت امام مهدی (علیهالسلام) وجود دارد و در منابع کلامی و حدیثی، تفصیلاً بیان شده است.
احادیث دال بر ضرورت امام
فریقین از پیامبر اکرم به طور متواتر احادیث دال بر ضرورت وجود امام و خلیفه بعد از پیامبر را نقل کرده اند، نظیر حدیث: «من مات و لیس له امام مات میتة الجاهلیة»،
«من مات ولم یکن فی عنقه بیعة مات میتة الجاهلیة هر کس بمیرد در حالی که امامی ندارد و یا بیعتی از امام حقی در گردن نداشته باشد، او با مرگ جاهلیت از دنیا رفته است».
بر اساس این احادیث، اصل ضروری بودن امام و جانشین پیامبر در هر دوره و زمانی، مورد اتفاق همه فرق اسلامی اعم از شیعه و سنی است.
در احادیث دیگر، پیامبر از بیان مصادیق امامت و خلافت سخن به میان آورده و در موارد فراوانی امامان و جانشینان بعد از خود را معرفی کرده است.
در این نوع احادیث، تعداد امامان و جانشینان پیامبر دوازده نفر و آخرین آنان امام مهدی (علیهالسلام) ذکر شده است، نظیر حدیث: «الأئمة بعدی اثنا عشر أوّلهم علی بن ابوطالب وآخرهم القائم، هم خلفائی وأوصیائی وأولیائی وحجج اللّه علی امّتی بعدی المقّر لهم مؤمن والمنکر لهم کافر امامان بعد از من دوازده نفرند نخستین آنان علی بن ابوطالب و آخرین آنان قائم امام مهدی (علیهالسلام) است، اینها جانشینان و اوصیای من و حجتهای الهی بر امت من بعد از من اند. هر کس به امامت آنان اعتراف کند مؤمن است و هر کس امامت آنان را انکار نماید کافر است».
در برخی موارد، تک تک امامان دوازده گانه با خصوصیات اسمی آنان ذکر شده است و در بیشتر موارد این گونه آمده است: «الأئمة بعدی اثناعشر تسعة من صلب الحسین تاسعهم قائمهم». در تعداد دیگری از این نوع احادیث، عصمت و طهارت امامان و جانشینان پیامبر نیز بیان شده است، مثل حدیث نبوی: «یخرج من صلب الحسین تسعة من الأئمة معصومون مطهرون ومنهم مهدی هذه الأُمّة الذی یقوم بالدین فی آخر الزمان».
در این احادیث نبوی، ضمن اینکه تعداد امامان و اوصاف آنان، مورد اشاره قرار گرفته، امام مهدی (علیهالسلام) به عنوان آخرین امام و جانشین پیامبر ذکر شده است.
قاعده سبر و قاعده تقسیم
با روش عقلی استفاده از قاعده سبر و تقسیم نیز ثابت میشود که مقتضای ادله امامت و ویژگیهای آن، صرفاً با دیدگاه شیعه امامیه اثناعشری که معتقد به امامت بالفعل امام مهدی (علیهالسلام) به عنوان آخرین امام هستند قابل تطبیق است و در هیچیک از فرق اسلامی دیگر اعم از اهل سنت و فرق شیعی دیگر، مصداق دیگری پیدا نمیشود، زیرا دیدگاه اهل سنت به دلیل عدم اعتقاد به عصمت امام و خلیفه پیامبر،
نمیتواند خاستگاه دلایل عقلی و نقلی امامت را که در علم کلام در باب امامت عامه از آن بحث شده است برآورده سازد، به همین جهت این دیدگاه غیر قابل پذیرش و مردود است.
افزون بر اینکه اهل سنت در شرایط کنونی نمیتوانند کسی را به عنوان امام و خلیفه پیامبر
معرفی کنند، در حالی که دلایل عقلی و نقلی لزوم وجود امام و خلیفه عام است و شامل همه زمانها میشود.
ادله امامت و مهدویت
همچنین ادله امامت و مهدویت، دیدگاه سایر فرق شیعی نظیر: کیسانیه، زیدیه، اسماعیلیه، واقفیه و... ـ. را باطل میسازد، زیرا اولاً، افرادی مثل: محمد حنفیه که فرقه کیسانیه مدعی امامت ایشاناند و زید بن علی (علیهالسلام) که فرقه زیدیه وی را امام میدانند و اسماعیل بن جعفر (علیهالسلام) که فرقه اسماعیلیه قائل به امامت ویاند هیچکدام خود ادعای امامت نکردهاند و همچنین دلیلی بر عصمت آنان وجود ندارد، بلکه فرقههای یاد شده چنین نسبتی را به آنان داده اند.
ثانیاً، هیچ دلیلی بر حیات کنونی آنان وجود ندارد.
ثالثاً، ادعای فرقههای یاد شده و نیز ادعای کسانی که بر امامت یکی از ائمه دیگر توقف کرده اند، مثل: ناووسیه، که امام صادق (علیهالسلام) را آخرین امام میپندارند و واقفیه که قائل به مهدویت امام کاظماند و... با احادیث متواتر نبوی در مورد امامان بعد از خود، سازگار نمیباشد.
احادیث پیامبر
در این احادیث، پیامبر با تأکید بر دوازده نفر از امامان بعد از خود، امام مهدی (علیهالسلام) را آخرین آنان ذکر کرده است که پیش از این اشاره شد. در چندین مورد دیگر نیز پیامبر ضمن اشاره به دوازده نفر بودن امامان بعد از خود، نه نفر آنان را از نسل حسین (علیهالسلام) ذکر نموده است، که نهمین آنان مهدی است، مثل حدیث: «الأئمة بعدی اثنا عشر تسعة من صلب الحسین تاسعهم قائمهم ألا أنّ مثلهم فیکم مثل سفینة نوح من رکبها نجی و مَن تخلف عنها هلک» و احادیث دیگری مشابه آنکه همگی با دیدگاه امامیه اثنا عشری قابل تطبیق اند، چون فقط امامیه معتقد به امامت امامان دوازده گانهاند و امام مهدی (علیهالسلام) را دوازدهمین امام میدانند که هم اکنون زنده و حاضر است و در پرده غیبت به سر میبرد، تا زمانی که اراده الهی بر ظهورش تعلق گیرد.
احادیث اهل بیت
علاوه بر احادیث نبوی، احادیث زیادی از امیرمؤمنان (علیهالسلام) و سایر امامان معصوم (علیهمالسلام نقل شده است که هر کدام در موارد متعددی امام مهدی را به عنوان دوازدهمین امام و آخرین وصی پیامبر معرفی کرده اند
از جمله خود امام حسن عسکری (علیهالسلام) بارها فرزندش مهدی (علیهالسلام) را آخرین امام و جانشین بعد از خود ذکر کرده است.
عثمان بن سعید عمری، نماینده ویژه امام عسکری (علیهالسلام) نقل میکند که ما در حضور امام حسن عسکری (علیهالسلام) بودیم، از حضرت سؤال شد که یابن رسول اللّه! چه کسی بعد از شما امام و حجت الهی است؟ حضرت پاسخ داد: «ابنی محمد هو الإمام والحجة بعدی من مات ولم یعرفه مات میتة الجاهلیة
فرزندم محمد ـ. نام اصلی حضرت حجت ـ. او امام و حجت بعد از من است، هر کس بمیرد، در حالی که او را به عنوان امام نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است».
توقیعات
امام مهدی (علیهالسلام)، گرچه به دلیل خوف و خفقان به وجود آمده از سوی دستگاه خلافت وقت که منجر به پنهان زیستی و غیبت حضرت از انظار عمومی شد، جلسات مباحثه و مناظره علمی با کسی نداشته است، با این حال، بعد از شهادت امام حسن عسکری (علیهالسلام) شیعیان از طریق نواب خاص امام عصر (عج)، پرسشهای شرعی و شبهات اعتقادی خود را از محضر امام (علیهالسلام) استفتا مینموده و پاسخ خود را کتباً از ناحیه حضرت دریافت میکرده اند، که اصطلاحاً به آن توقیع گفته میشود.
در برخی از این توقیعات پرسشهای اعتقادی و کلامی شیعیان پاسخ داده شده است، مسائلی چون: توحید در خالقیت، تأکید بر مقام عبودیت ائمه (علیهمالسلام) و نفی غلو در مورد امامان معصوم،
ضرورت وجود حجت الهی در زمین، قضا و قدر، انتصابی بودن مقام امامت، نقش امام در عالم خلقت،
جایگاه امامت و اوصاف و ویژگیهای امام، رد منکران امامت امام عصر (عج)، فلسفه غیبت، فواید امام غائب و... از جمله موضوعاتی است که در این توقیعات، حضرت به آن پرداخته است.