ننه علی کیست؟ +تصاویر
اگر گذرتان به گلزار شهدای بهشت زهرا (س) افتاده باشد، نام این مادر را لااقل برای یک بار شنیده‌اید.
به گزارش جهان یکی از شخصیت‌های مشهور بهشت زهرای تهران ننه علی است. زن ریز نقش رنج دیده‌ای که خانه کوچک و محقرش کنار مزار فرزندانش موجب حیرت و تغییر احوال بسیاری از مراجعین بهشت زهرا شده است.
ننه علی لقب معروف و مشهور مادری است که مدت ۲۰ سال بصورت شبانه روز در این خانه و در کنار مزار فرزند شهیدش زندگی کرد.
او که فرزندش به دست نوکران حلقه بگوش خاندان منحوس پهلوی (ساواک) به شهادت رسیده است، بعد از اینکه با خبر می‌شود فرزندش به شهادت رسیده و در شهر اهواز دفن گردیده است. راهی شهر اهواز می‌شود و در کنار مزار فرزندش بیتوته می‌کند.
بعد از پیروزی انقلاب به حضرت امام اطلاع می‌دهند که مادری از تهران به اهواز آمده و در کنار مزار فرزند شهیدش زندگی می‌کند، البته بدون هیچ سرپناهی که او را در مقابل گرمای طاقت فرسای جنوب محافظت نماید. به دستور امام (ره) پیکر این شهید از اهواز به بهشت زهرا (س) در تهران منتقل می‌شود.
از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۷۸ننه علی تک و تنها در این اتاقک فلزی زندگی کرد، به گفته دوستان خانه شهید بهشت زهرا (س) تا مدتها این اتاقک، برق نداشت وسیله گرمایشی و سرمایشی نداشت. بعد از سال ۷۸ به دلیل کهولت سن و بیماری جسمی، تنها دخترش او را به خانه خود می‌برد و از آن به بعد هرچند ماه یک بار به زیارت مزار فرزندش می‌آید.
اگر به قطعه ۲۴، نزدیک مزار شهید ۱۳ ساله حسین فهمیده رفته باشید احتمالا اتاقکی کوچک با دیوار‌های فلزی توجهتان را جلب می‌کند.
این مادر بزرگوار در قید حیات می‌باشند و هر چند ماه یکبار برای زیارت به گلزار شهدا می‌آیند، و اگر روزی به رحمت خدا بروند در کناز مزار فرزندش دفن خواهد شد.
به گزارش جهان یکی از شخصیت‌های مشهور بهشت زهرای تهران ننه علی است. زن ریز نقش رنج دیده‌ای که خانه کوچک و محقرش کنار مزار فرزندانش موجب حیرت و تغییر احوال بسیاری از مراجعین بهشت زهرا شده است.
او که فرزندش به دست نوکران حلقه بگوش خاندان منحوس پهلوی (ساواک) به شهادت رسیده است، بعد از اینکه با خبر می‌شود فرزندش به شهادت رسیده و در شهر اهواز دفن گردیده است. راهی شهر اهواز می‌شود و در کنار مزار فرزندش بیتوته می‌کند.
بعد از پیروزی انقلاب به حضرت امام اطلاع می‌دهند که مادری از تهران به اهواز آمده و در کنار مزار فرزند شهیدش زندگی می‌کند، البته بدون هیچ سرپناهی که او را در مقابل گرمای طاقت فرسای جنوب محافظت نماید. به دستور امام (ره) پیکر این شهید از اهواز به بهشت زهرا (س) در تهران منتقل می‌شود.
اگر به قطعه ۲۴، نزدیک مزار شهید ۱۳ ساله حسین فهمیده رفته باشید احتمالا اتاقکی کوچک با دیوار‌های فلزی توجهتان را جلب می‌کند.
در میان این اتاقک مزار فرزند شهیدش قرار گرفته که بر روی سنگ آن نوشته شده «شهید قربانعلی رخشانی مهماندوست».
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱۴۰
انتشار یافته: ۰
تازنده ایم رزمنده ایماز روی مادرهای شهیدان ماهمه شرمنده ایم..
یک همچین شهید بزرگواری باید هم چنین مادر با احساسی داشته باشد. خدا همه مادران شهیدان ایران زمین را صبر دهد. عشق مادری یعنی این خوش به حال آنانكه از خدا بودند و به او پيوستند.رحمت خدا بر آنان یاد شعر مادر ایرج میرزا افتادم. پسر بزرگوارش در ره آرمانهایش به شهادت رسید و مادر را تنها گذاشت . اما مادر تحمل این همه دوری را نداشت . و برای اینکه مرحمی به زخمش بنشاند در جوار قبرش به زندگی معنایی دگر بخشید . نديده اند مردم نگاه مادر شهيدي كه به يك سو خيره شدهاغلبشان به امتداد نگاهش خيره مي شوند
اما بايد به عمق نگاهش خيره شد
جوابشان را چه بايد داد
دركت مي كنم مادربزرگ
خیلی متاثر کننده بود خدا صبرش دهد از خودم خجالت می کشم با خون این شهیدان این مقامات کشوری چه ها که نکردند؟از این نامه متاسفانه اتفاده یتبلیغاتی می کنیم در صورتی که این شهیدان برای ایران و اسلامند نه هیچ حکومتی و نه هیچ شخصی
زنده باشی مادرم.تو رو خدا ما را هم دعاکن، اشكمونو درآوردي. شخصيت و حجاب برخي افراد جامعه به اصطلاح اسلامي ما تا ابد شرمنده حجاب و عفت چنين مادراني خواهد ماندشهدا شرمنده ايم
مبادا از شهيدان دور گرديم
تاسرشكسته رهسپار گور گرديم
یا زهرا (س) تو مرهم مادران دلسوخته ای بميرم تا اشكت نبينم مادر خداحفظش كند. ماهمه مدیون این مادران هستیم خداوند انان را از ماراضی گرداند آيا واقعاً مسئولي وجود نداشت كه برا اين مادر شهيد سرپناهي آبرومند بر سر مزار شهيدش و به خاطر دل شكسته اش بسازند؟؟؟؟؟ آيا اين قدر و منزلت يك شهد است؟؟؟؟؟؟؟؟ قابل توجه دانه درشتها.ببینند بلکه بیشتر رشد کنند ودرشتترشوند. سلام شرمنده من شنیده بودم ایشان فوت کردند وکنار مزار پسر بزرگوارشان دفن شدند امیدوارم ما را بیشتر در جریان حیاتشان قرار دهید در ضمن خواهشی از شما عزیزان وکاربران گرامی داشتم برای پسر یکی از شهدای مفقود الاسر دعا کنید چون مبتلا به سرطان خون شدند ... یه جورایی خاطره حضرت ام البنین مادر حضرت اباالفضل(ع) را در ذهن تداعی می کند که به یاد فرزندان شهیدش در قبرستان بقیع صورت چند قبر را ایجاد و در کنار آنها به عزاداری می پرداخته است. مادرم این بغض رابه کجاببریم که ماوماها قدرشما وگلهای پرپرتان راندانستیم باورکن اشکم راجاری کردی lمتولیان امرحواسشان جمع باشددرقیامت یقیشان دردستان ننه علی هاگیر نکند انجا اینجا نیست انسان وقتی به بهشت زهرا می رود، مخصوصا قطعه شهدا، واقعا حال و هوای معنوی پیدا می کند و پست بودن این دنیا را به راحتی می فهمد. انسان وقتی چنین عشق پاک و روحانی این مادر نمونه را که در تمامی مادران ایرانی نیز وجود دارد، می ببیند از خود شرمنده می شود. واقعا از درج چنین خبر نابی از شما سپاسگذارم. در پایان امیدوارم که مسئولین مربوطه برای این مادر و سایر مادران مشابه که کم نیستند، امکانات مناسب فراهم کنند. خدایا ...خیلی التماس دعا
گریم گرفت خداوند انشاءالله درآخرت با حضرت زهراي اطهر (س)محشورش كند.در اين دنيا هم حقش هست يك مقام ارشد بطور نمادين تجليل خاصي از اين مادر عزيز مان بكنند. شهدا را یاد کنید با یک صلوات البته بنده جایی خواندم که ایشان به درخواست رهبری حاضر شدند که به منزل مراجعت کنند. نمي دانم بگويم عشق مادري؟ يا نمي دانم بگويم كوه صبر ؟ نميدانم بگويم ما چرا باور نمي كنيم كه هست فقط مي توانم بگويم خدايا عظمتت را شكر بنده اي را كه تو خلق كردي دل بندگانت را چنين چنين بدست آورد پس چقدر خودت بزرگي كه چنين بنده اي خلق كردي سلامواقعا بعضی ها خون جوانان وطن را به هیچ انگاشتند ومشغول پست ومقام وثروت اندوزی شدند به خدا دنیادارفانی
است ای دیده ها عبرت بگیرید ماهم جزخون دل خوردن چه کاری ازدست مان برآمی آید.جگرم کباب می شود وقتی به گلزارشهدا می روم نسل من هرگزاین اسوه های شجاعت وایمان را
فراموش نمی کند ای زمین مارا ببلع که طاقت مان طاق شده.
بغض گلوم رو گرفت... خدا شهدای این انقلاب رو با اهل بیت محشور فرماید..آمین سلطان عشقها مادر است بخدا گريه كردم بخاطر اين همه عشق مادري .........وشهید قلب تاریخ است. بزن خنجربه چشمانم ولي هرگز نمير مادركاش ماهم مادرداشتيم
خداوند او را با حضرت فاطمه (س)محشور گرداند.کاش میتوانستم به او خدمتی نماییم.دست مریزاد بنیاد شهید!!!!!!!!! اینست عشق واقعی مادر. بمیرم تا اشکت نبینم مادر