رضا رحیمی/ انگار همین دیروز بود که تصویر مربوط به لحظات شهادت شهید محسن حججی در رسانهها منتشر شد و خیلی سریع با موجی از احساسات و عواطف مردم شهید پرور ایران اسلامی گره خورد؛ تصویری ناب و در عین حال آتش افروز که روح و جسم میلیونها ایرانی را آزرد و دوباره حکایتی تازه از رشادتهای جوانان این آب و خاک را ترسیم کرد.
به گزارش «تابناک»، همانند بسیاری از روزهای مهم تاریخ که به واسطه تحولات منحصر بفردشان معروف شده و در خاطر انسانها باقی مانده اند، از سال ۱۳۹۶ به بعد روز هیجدهم مرداد ماه نیز با نام و خاطره یکی از شهدای گرانقدر مدافع حرم پیوند خورد و همه خاطرات مرتبط با شهادت مظلومانه هزاران شهید ایرانی را از ابتدای انقلاب اسلامی دوباره زنده کرد.
با اینکه از روزها قبل در بسیاری از رسانهها دوباره سخن گفتن در مورد این شهید والامقام آغاز شده و امروز نیز افکار عمومی و رسانهها بیشتر متأثر از شهادت شهید حججی است، به نظر میرسد با این بهانه پرداختن دوباره به زندگی نامه و اطلاعات مختصری از چند شهید شاخص مدافع حرم، خالی از لطف نباشد.
اگرچه برخی آمار و اطلاعات مستند که مسئولان ارشد بنیاد شهید و امور ایثارگران نیز آن را تأیید میکنند، حکایت از شهادت بیش از ۲۱۰۰ شهید مدافع حرم در سالهای گذشته دارد، اما در این مجال و به علت محدودیت فضا و زمان تنها به معرفی چندتن از شاخصترین شهدای مدافع حرم پرداخته میشود.
* شهید محسن حججی
شهید محسن حججی در تاریخ ۲۱ تیرماه ۱۳۷۰ در شهرستان نجفآباد به دنیا آمد. او از سال ۱۳۸۵ وارد فعالیتهای فرهنگی شد و در سال ۱۳۹۱ ازدواج کرد، ثمره ازدواج محسن پسری به نام علی است.
شهید حججی از نیروهای لشکر زرهی ۸ نجف اشرف و از نیروهای فعال مؤسسه شهید احمد کاظمی بود. این شهید والامقام ۲۵ ساله بود که در روز دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۶ در منطقه مرزی عراق و سوریه طی یورش داعش، اسیر و دو روز بعد از اسارت (چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶) در سوریه به درجه رفیع شهادت نائل شد.
پیکر مطهر شهید حججی پس از گذشت بیش از ۵۰ روز از شهادتش وارد میهن اسلامی شد.
-بخشی از وصیت نامه شهید محسن حججی
از همهی خواهران عزیزم و از همهی زنان امت رسول الله میخواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنید، مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند؛ مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود؛ مبادا چادر را کنار بگذارید... همیشه الگوی خود را حضرت زهرا و زنان اهل بیت قرار دهید.
از همهی مردان امت رسول الله میخواهم فریب فرهنگ و مدهای غربی را نخورید؛ همواره علی ابن ابی طالب امیرالمومنین را الگو و پیشوای خود قرار دهید و از شهداء درس بگیرید...
خودتان را برای ظهورامام زمان روحی لک الفدا و جنگ با کفار به خصوص اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است.
همیشه برای خدا بنده باشید که اگر این چنین شد بدانید عاقبت همهی شما به خیر ختم میشود...
*شهید محرم ترک
شهید محرم ترک در اول دی ماه ۱۳۵۷ در تهران به دنیا آمد. یکی از نظامیان و فرماندهان برجسته تخریب بود که در همان ماههای ابتدایی نبرد سوریه، به این کشور اعزام شد. محرم ترک از فرماندهان توانمندی بود که از اوایل جنگ سوریه مسئولیت آموزش رزمندگان مدافع سوری را بر عهده داشت؛ و در سازماندهی نیروهای مردمی برای انهدام نیروهای تکفیری داعشی نقش پر رنگی داشت. شهید محرم ترک در ۲۸ دی ۱۳۹۰، زمانی که هنوز کسی اسم مدافعان حرم را نشنیده بود، در سوریه به شهادت رسید.
نظر همسر شهید در مورد وی
-همسر شهید محرم ترک درباره ایشان میگوید: آقا محرم کاری داشتند و قرار بود که در همین دو هفته انجام شود. قبلا شاید برای سه ماه هم رفته بودند، ولی این بار رفتند برای کاری که دوهفتهای برگردند. قضیهی شهادتشان هم درست روز آخر اتفاق افتاد. موقع اعزام چیزی گفتند که در ذهنم مانده و همیشه بخاطر دارم. محرم گفت: «هرکجا ظلمی باشد وظیفه ماست که حضور داشته باشیم».
*شهید سجاد عفتی سجاد عفتی ۳۰ تیر سال ۱۳۶۴ به دنیا آمد. پدرش در دو مرحله یکی به دست منافقین در درگیری چالوس در سال ۶۰ و یکی عملیات محرم در جبهه جانباز شد همسر شهید عفتی او را ورزشکار، مربی کشتی و بسیار مهربان معرفی میکند و معرفت را بارزترین ویژگی ایشان که زبانزد عام و خاص بود عنوان میکند.
بخشی از وصیت نامه شهید سجاد عفتی:
مرگ پلی است به سوی جهان ابدیت و انشالله این پل با شهادت رقم بخورد، صبر در مصیبت اجر عظیم الهی را دارد، در مصیبتها، فقط برای امام حسین (ع) گریه کنید.
* شهید محمدحسن (رسول) خلیلی شهید محمدحسن خلیلی معروف به «رسول»، در بیستم آذرماه سال هزار و سیصدو شصت و پنج به دنیا آمد.
دانشجوی کارشناسی ارشد در رشته ادبیات بود. داوطلبانه به عنوان مدافع حرم حضرت زینب (س) به سوریه رفت و ۴ مرتبه به آنجا اعزام شد و هر بار حدود دو ماه در منطقه عملیاتی بود. هنوز بیست و هفت سالش تمام نشده بود که در روز ۲۷ آبان سال ۹۲ خبر شهادتش را از جبهه سوریه آوردند.
-بخشی از وصیت نامه شهید رسول خلیلی
این دنیا با تمامی زیباییها و انسانهای خوب و نیکوی آن، محل گذر است نه وقوف و ماندن! و تمامی ما باید برویم و راه این است. دیر یا زود فرقی نمیکند؛ اما چه بهتر که زیبا برویم....
شما همگی میدانید من راه خود را انتخاب کردم و این راه را دوست داشته و دارم...
مرغ بال ملکوتم نیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم
پناه میبرم به خداوند مهربان و از او میخواهم که بر من سخت نگیرد.
* شهید مرتضی کریمی
شهید مرتضی کریمی شالی متولد ۲۵ دی ماه ۱۳۶۰ است. شهید مفقودالاثر مدافع حرم «مرتضی کریمی شالی»، جانشین فرمانده گردان امام حسن مجتبی (علیه السلام) ۲۱ دی ماه سال ۹۴ در سوریه آسمانی شد.
نظر همسر شهید در مورد وی
-فاطمه سادات موسوی، همسر شهید کریمی درباره وی میگوید:صبر آقا مرتضی و شوخطبعیاش نکته بارز خلقیاتش بود که باعث میشد حتی در بدترین شرایط از کسی نرنجد و قهر نکند. گاهی موقعیتهایی پیش میآمد که تعجب میکردم چطور عصبانی نمیشود و از کوره در نمیرود. آقا مرتضی خیلی از مسائل به ظاهر جدی برای دیگران را به شوخی میگرفت و با خنده از کنارشان عبور میکرد.
* شهید محمودرضا بیضایی
محمودرضا بیضایی در هجدهم آذرماه سال هزار و سیصد و شصت در خانوادهای مذهبی و دارای ریشه روحانیت در تبریز متولد شد. صاحب موضع بود و در بحثها بهخوبی استدلال میکرد. به زبان عربی تسلط کامل داشت.
در آخرین اعزام خود در دیماه ۹۲ به یکی از یاران نزدیک خود اعلام کرد که این سفر برای او بیبازگشت است و از دو ماه پیش از اعزام به دنبال هماهنگی برای محل تدفین خود بود. سرانجام، بعد از دو سال حضور در جبهه سوریه، در بعد از ظهر ۲۹ دیماه ۹۲ در اثنای درگیری با مزدوران تکفیری استکبار درحالیکه فرماندهی محور عملیاتی در منطقه «قاسمیة» در جنوب شرقی دمشق را بر عهده داشت، در اثر اصابت ترکشهای یک تله انفجاری به ناحیه سر و سینه، به فیض شهادت نائل آمد.
-بخشی از وصیت نامه محمودرضا بیضایی:
باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان به دنیا آمدهایم و شیعه هم به دنیا آمدهایم که مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم و این همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختیها، غربتها و دوریهاست و جز با فدا شدن محقق نمیشود حقیقتاً....
مسئولیت سنگینی بر دوشمان گذاشته شده است و اگر نتوانیم از پسش برآییم، شرمنده و خجل باید به حضور خداوند و نبیاش و، ولی اش برسیم چرا که مقصریم.
کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا و بقول سید مرتضی آوینی این یعنی اینکه همه ما شب انتخابی خواهیم داشت که به صف عاشورائیان بپیوندیم و یا از معرکه جهاد بگریزیم و در خون، ولی خدا شریک باشیم. انشاء الله در پناه حق و تا (تحقق) وعده الهی و یاری دولت ایشان خواهیم جنگید.
* شهید هادی باغبانی شهید هادی باغبانی در سال هزار و سیصد و شصت و دو در بابلسر متولد شد. مدرک کارشناسی در رشته ارتباطات اجتماعی را از دانشگاه بوعلی تهران اخذ کرد. سابقه چند سال فعالیت مستندسازی در حوزه هنری، روایت فتح و صداوسیما داشت و این سالها با اتحادیه رادیو تلویزیونهای اسلامی همکاری میکرد.
شهید هادی باغبانی، خبرنگار و مستندسازی بود که از ابتدای نبرد سوریه به همراه یک گروه از مستندسازان ایرانی برای ثبت دقیق جنایات سلفیها و تکفیریها در این کشور حضور پیدا کرده بود، در تاریخ ۲۸/۵/۱۳۹۲ در آخرین جنایت گروههای تروریستی مخالفان حکومت بشار در درگیریهای مناطق حاشیهای دمشق توسط تروریستهای تکفیری جبهه النصره به شهادت رسید.
نظر همسر شهید در مورد وی
-همسر شهید باغبانی درباره بی تابیهای دخترش میگوید: روزی خانواده یکی از دوستانِ هادی مهمان ما بودند و آنها هم بچههای همسن و سال رضوانه داشتند.
رضوانه مثل پدرش آدم توداری است؛ ولی فردای آن شب تب کرد و برای اولین بار فقط گریه میکرد.
میگفت: "من بابایم را میخواهم! دلم برای بابایم تنگ شده. اگر بابایم الان اینجا بود دستمال روی سرم میگذاشت تا تب من کم شود... "
*شهید عبدالله باقری
عبدالله باقری متولد ۲۹ فروردین سال ۱۳۶۱ است. خانواده باقری خانوادهای مقید و مذهبی بودند به طوری که در نمازهای جماعت و دیگر مراسمات مجلس محل حضور مستمر داشتند و عبدالله در چنین خانوادهای با عشق به اهل بیت پرورش یافت. از پاسداران سپاه انصارالمهدی (ع) و اعضای تیم حفاظت بود که داوطلبانه برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم به سوریه رفته و در شب تاسوعا به دست تروریستهای تکفیری در حومه شهر حلب به شهادت رسید.
نظر همسر شهید در مورد وی
فاطمه شانجانی، همسر شهید عبدالله باقری درباره مراسم ازدواجشان میگوید:درست وقت اذان بود که به سالن عروسی رسیدیم. عبدالله از مسئولین سالن خواست که صدای اذان در سالن پخش شود و بعد از پخش اذان، نماز جماعت را همان جا برپا کرد.
* شهید مصطفی صدرزاده
شهید مصطفی صدر زاده با نام جهادی سید ابراهیم در ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ در شهرستان شوشتر استان خوزستان در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. پدرش پاسدار و جانباز جنگ تحمیلی و مادرش از خاندان جلیله سادات هستند. مصطفی صدر زاده در سال ۹۲ برای دفاع از دین و حرم بیبی زینب (س)، داوطلبانه به سوریه عزیمت و به علت رشادت در جنگ با دشمنان دین، فرماندهی گردان عمار و جانشین تیپ فاطمیون شد، سرانجام پس از چندین بار زخمی شدن در درگیری با داعش، ظهر روز تاسوعا مقارن با ۱ آبان ۹۴ در عملیات محرم در حومه حلب سوریه به آرزوی خود، یعنی شهادت در راه خدا رسید.
-بخشی از وصیت نامه شهید مصطفی صدرزاده
سپاس خدایی را که بر سر ما منت نهاد و از میان این همه مخلوق ما را انسان خلق کرد....
دوستان با معرفت، همرزمای بسیجیم! چند نکته را به حسب وظیفه به شما سفارش میکنم:
۱- وقتی کار فرهنگی را شروع میکنید با اولین چیزی که باید بجنگیم خودمان هستیم. اولین مشکل، مشکل تنبلی و سهلانگاری است.
۲- وقتی که کارتان میگیرد و دورتان شلوغ میشود تازه اول مبارزه است، زیرا شیطان به سراغتان میآید اگر فکر کرده اید که شیطان میگذارد شما به راحتی برای حزب الله نیرو جذب کنید، هرگز...
۳-تا جای که میتوانید از تفرقه فرار کنید. عامل تفرقه غیبت و خبرچینی [ناخوانا]است.
۳- اگر میخواهید کارتان برکت پیدا کند به خانواده شهدا سر بزنید، زندگی نامه شهدا را بخوانید سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید ...
۴- سخنان مقام معظم رهبری را حتما گوش کنید، قلب شما را بیدار میکند و راه درست را نشانتان میدهد.
۵- دعای ندبه و هیئت چهارشنبه را محکم بچسبید.
۶- خودسازی دغدغه اصلی شما باشد.
* شهید علی اصغر شیردل مهندس علی اصغر شیردل در سوم خرداد ماه هزار سیصدو پنجاه و هفت به دنیا آمد. از جمله مهندسانی بود که برای کمک به رزمندگان و دفاع از مردم مظلوم به سوریه رفت و در نهایت بعد از سقوط شهر «تدمر» در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۴ در سن ۳۷ سالگی به شهادت رسید. اما پیکر این شهید یکسال بعد تفحص شد و به آغوش میهن بازگشت.
-بخشی از وصیت نامه شهید علی اصغر شیردل:
این نکته را لازم به یادآوری میدانم که این انتخاب کاملا از روی عقل و بر اساس باورهای دینی من شکلگرفته و هیچ شخص و یا عامل دیگری در تصمیمگیری من دخیل نبوده است.
همیشه و در تمام اوقات صبر پیشه کنید و با ذکر نام و یاد خدا به آرامش قلبی و روحی برسید و هرگاه عرصه بر شما تنگ شد همیشه یاد این مطلب باشید که "لایوم کیومک یا اباعبدالله (ص) ". همیشه عاشورا و وقایع آن را به یاد داشته باشید، آن وقت خواهید دید که هیچ روزی مانند عاشورا نیست و هیچ مصائبی بالاتر از مصائب عاشورا نیست.
*شهید مهدی صابری
مهدی صابری متولد چهاردهم فروردین هزار و سیصت و شصت و هشت، افغانستانی مدافع حرم است. بیست و پنج سال بیشتر نداشت، اما فرمانده توانای گردان حضرت علیاکبر (ع) نیروی مخصوص تیپ فاطمیون بود، تیپی که امروز تبدیل به لشکر شده است.. برایش فرقی نداشت کجا کار میکند، با کدام تیم شریک است یا کاری که میکند چه چیزی است. هرجایی که بود بهترین بود. بعد از شهادت او، سنگینی جای خالیاش روی دوش خیلیها حس شد.
رفته بود که برای ایام فاطمیه برگردد، همین هم شد. روز شهادت حضرت زهرا (س) خبر شهادتش را آوردند. در ماجرای گرفتن «تل قرین» که اهمیت فوقالعادهای در از بین بردن کمربند حائل رژیم صهیونیستی در بلندیهای جولان داشت، سیزدهم اسفند سال ۹۳ به شهادت رسید.
-بخشی از وصیت نامه شهید مهدی صابری:
خدای من! خدای خوب و مهربانم... خیلی خیلی قشنگتر و زیباتر از آن چیزی هستی که من با این سطح پائین معرفت و شناخت که اصلا نداشته محسوب میشود، فکر میکنم. روسیاهم. روسیاهم که با ۲۵ سال سن نتوانستم در رابطه عبد و معبودی آن طور که باید و شاید وظیفه عبد رو به نحو شایسته و بایسته انجام دهم.
ازت ممنونم؛ ممنونم که من را انسان آفریدی؛ انسانی مثلا مسلمان و لایق شکر، فراوانتر محب امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه وآله السلام...
الهی؛ أنت رب الجلیل و أنا عبدک الذلیل... "خدایا! من رو بپذیر"
*شهید محمدعلی الله دادی سردار محمدعلی اللهدادی سال ۱۳۴۱ در روستای پاریز از توابع شهرستان سیرجان به دنیا آمد. با شروع انقلاب وارد نهادهای انقلابی شد و در سال ۱۳۶۲ برای خدمت به مناطق محروم به شهرستان کهنوج رفت. در دوران دفاع مقدس در لشکر ۴۱ لشکر ثارالله به عضویت در تیپ ادوات درآمد و مسئولیت فرماندهی تیپ ادوات لشکر را برعهده گرفت. جانشینی لشکر ۳۸ ذوالفقار نیروی زمینی، فرماندهی تیپ رمضان لشکر ۲۷ حضرت رسول (صلیالله علیه و آله و سلم) و فرماندهی سپاه الغدیر یزد و...
از مسئولیتهای وی پس از دوران دفاع مقدس است. سردار شهیدمحمدعلی الله دادی روز یک شنبه ۱۳۹۳/۱۰/۲۸ در حالی که برای بازدید از استان قُنیطره سوریه عازم این منطقه گردیده بود، مورد حمله بالگردهای توپدار رژیم صهیونیستی واقع شد و به همراه شش تن از همرزمانش که جزو اعضای حزب الله لبنان بودند، به شهادت رسید.
-قسمتی از نوشتهای که در آن شهید برای پیوستن به دوستان شهیدش ابراز دلتنگی میکند:
اگر میخواهیم که بهار روزهای عظمت به سراغمان آید؛ هر چند یاران بهاریمان رفته اند، هم آنان که بهاری بودن را به ما آموزش دادند. به ما یاد دادند سربرزانوی زمستان ننهیم، حتی اگر خزان فتنهها بر جغرافیای اذهان هجوم آورد و تندباد حوادث و بلاها، تنهای خسته را دربرگیرد. آموختند اگر آه آدمی از جنس نیاز باشد میتوان دروازههای پیروزی را گشود و تا شهر جاودانگی سفر کرد.
هیهات اگر یاد و خاطرهی یاران حماسه ساز صحنههای دفاع از کیان و شرف، از خاطرمان محو شود. یاد آنان که در تاریکی شبهای جبهههای غرب و جنوب زنگ دلشان به صدا درآمد، چلچلهها در بی قراری نوایشان پرواز آموختند، روزهایشان بهانهای برای عاشقی بود و شب هایشان وسعت بودن. آنها خواهند ماند. اگر چه امروز ما در حسرت عطرهای گم شدهی حضورشان دست و پا میزنیم، میدانیم روی تپههای صبح ظفر اثری جز رد پای آنان نیست و روزهای بودنشان در برابر ما به زیبایی حک شده، اگر چه مه هجرانشان تمام تنمان را گرفته، اما ما را میبینند، صدایمان میزنند و طنین نوایشان تا ابدیت جاری است.
*شهید رضا فرزانه
سردار رضا فرزانه متولد سال ۱۳۴۳ و از فرماندهان سابق لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) بود. شهید فرزانه معاون بازرسی ستاد مرکزی راهیان نور و فرمانده قرارگاه مشترک راهیان نور بود. رضا فرزانه داوطلبانه راهی سوریه شد و در روز پنج شنبه ۲۲ بهمن ماه ۹۴ طی عملیات مستشاری توسط تروریستهای تکفیری به شهادت رسید.
-یکی از همرزمان شهید فرزانه تعریف میکند:
ساعت سی دقیقه روز بیست ودوم بهمن ماه ۱۳۹۴ بود. یک لحظه وارد اتاق شدم حاج رضارو در حال خواندن قرآن با آرامش خاصی بود. هنگام خارج شدن از اتاق گفتم حاجی برا منم دعا کن شهادت قسمتم بشه حاج رضا گفت: بشین، نزد ایشون نشستم وگفت یاد داشته باش ما حقی نداریم برای خدا امرونهی کنیم بلکه آنچه برای ما در نظر گرفته شده آن خواهد شد و ما کجا شهادت کجا.
*شهید امیر سیاوشی شهید امیر سیاوشی در پانزدهم خرداد ماه سال هزار و سیصد و شصت و هفت در تهران به دنیا آمد. امیر سیاوشی تکاور نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود؛ و در بیست و نهم آذرماه سال هزار و سیصد و نود و چهار مصادف با شهادت امام حسن عسگری «ع» در حلب سوریه به شهادت رسید. پیکر شهید امیر سیاوشی در آستان مقدس امامزاده علی اکبر چیذر به خاک سپرده شد.
نظر همسر شهید در مورد وی
-همسر شهید سیاوشی در باره او میگوید:امیر عاشق اهل بیت (ع) بود و همین ارادتش در نهایت او را به شهادت نزدیک کرد. بهترین تفریح ما رفتن به گلزار شهدا بود و امیر همیشه در مراسم و روزهای خاص به آنجا میرفت. همسرم خیلی اهل کار خیر بود. به تمام معنا امام حسینی بود. بعضیها گمان میکنند لازمه یک شغل نظامی، داشتن یک روحیه خشن و سخت است، اما امیر اینطور نبود. رفتارش با ملاطفت، آرام و پر از احساس بود. صلابت داشت ولی تحکم نه. امیرم عاطفی، صبور، خانواده دوست و مردمی بود و روابط اجتماعیاش فوقالعاده بود.
با گذشت بود، چه درمسائل مادی که تعلقی به مادیات نداشت چه در برخورد با دیگران. اگر دلخور هم میشد جواب شخص را با محبت میداد و کینه به دل نمیگرفت. همسرم دست و دلباز بود و عاشق تفریح. امروز من شاید جسم امیر را در کنار خود نداشته باشم ولی قدرت، صلابت و مردانگیاش را در کنار خودم حس میکنم.
*شهید دادالله شیبانی شهید بزرگوار سردار داداالله شیبانی در سحرگاه روز شنبه اول تیرماه سال ۱۳۴۷در شهر شیراز وخانوادهای مذهبی، دیده به جهان گشود. پس از فارغ التحصیلی، در معاونت فاوای ستاد کل سپاه به فعالیتهای شبانه روزی خود ادامه داد. همزمانی تحصیلات عالیه با کار، از او دانش آموختهای زبده و مجرب ساخته بود، به طوریکه درانجام فعالیتهای سازمانی سر از پا نمیشناخت و بنا به اذعان همکاران گرامی او، تمامی نقاط کشور اسلامی، شاهد حضور وخدمات منحصر به فرد آن عزیز بوده است. همیشه درانجام امور، ابتدا، خودش پیش مقدم میشد، و با فرماندهی اعتقادی که برقلوب نیروهای تحت امر خود داشت، امور را راهبری و مدیریت میکرد.
هرگاه درمقام و موقعیت فرماندهی هریک ازقسمت ها، مورد تشویق مادی قرار میگرفت، پاداش خود را بین تمامی نیروهای تحت امر تقسیم میکرد و معتقد بود، کاری که مستحق تشویق تشخیص داده شده، با همکاری تمامی نیروها، محقق شده است. با وجود این که از موقعیت کاری بسیار خوبی برخوردار بود با دیدن ظلم به مسلمانان سوریه عازم آنجا شد و به عنوان فرمانده مدافعین حرم عقیله بنی هاشم (س) از اولین پیش تازان اعزام به آن سرزمین مظلوم بود که سرانجام دوم تیر ماه سال هزار و سیصد و نود و سه به جرگه شهدا پیوست.
نظر مادر شهید در مورد وی
-مادر سردار شهید دادالله شیبانی درباره وی میگوید: پسرم خیلی مهربان و دلسوز بود. محبت خاصی به همه خانواده داشت و با بقیه بچه هایم فرق میکرد. با این که در تهران ساکن بـود و کمتر وقت میکرد به شیراز بیاید، اما هر فرصتی پیش میآمد، به شیراز میآمـد و همه کارهای عقب مانده ما را انجام میداد.
*شهید حمید تقوی فر (ابومریم)
حمید تقوی فر معروف به ابومریم در سال ۱۳۳۳ در اهواز متولد شد. نظامی و سیاستمدار ایرانی و از فرماندهان نیروی قدس سپاه پاسداران بود، که گروه مردمی سرایای خراسانی را تأسیس نمود. از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خلال جنگ ایران و عراق بود. پس از جنگ به عضویت نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و سالها فرماندهی قرارگاه رمضان را برعهده داشت. ابومریم در پی مداخله ایران در عراق در جهت دفاع از این کشور در برابر حمله داعش در سال ۱۳۹۳ در شهر سامرا به شهادت رسید.
-بخشی از وصیت نامه شهید حمید تقوی فر (ابومریم):
انقلاب اسلامی که آرزوی انبیاء الهی، ائمه طاهرین و مومنین و مومنات و مستضعفین عالم به رهبری امام خمینی (ره) و ایثار و فداکاری شهدا و خانواده آنها، جانبازان و خانواده محترم و امت شریف و مقاوم ایران اسلامی محقق شد فراموش نشود از مساعدت و همکاری و رهبری عزیز دست بر ندارید.
در ثانی وحدت خودتان را فراموش نکنید. دنبال اجرای دستورات خداوند متعال و انبیاء و ائمه طاهرین باشید. بهانه برای تفرقه زیاد است و راحت میشود پیدا کرد که از یکدیگر فاصله بگیرید و رضایت شیطان و غضب الهی را فراهم نمایید. هنر این است که دنبال بهانه برای وصل و ارتباط باشید.
*شهید حمید اسدالهی
حمید اسدالهی در پانزدهم بهمن ماه سال هزار و سیصد و شصت و سه در تهران به دنیا آمد. قاری برجسته قرآن کریم، محقق و پژوهشگر قرآنی، بسیجی جهادگر، نخبه و فعال بین المللی، دانشجوی کارشناسی ارشد مترجمی زبان عربی دانشگاه تهران و خادم الشهدا بود. یکی از اعضای اصلی مرکز مطالعات راهبردی تربیت اسلامی به شمار میرفت که تاکنون اقدامات و فعالیتهای گستردهای را در عرصههای تربیتی و فرهنگی در کشورهایی، چون پاکستان، عراق و لبنان ساماندهی و مدیریت کرده بود. شهید حاج حمید رضا اسداللهی معروف به ابو محمد اذان ظهر روز ۲۹ آذر ماه ۱۳۹۴ در شهر حلب سوریه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به گردن به شهادت رسید.
-بخشی از وصیت نامه شهید حمید اسدالهی:
برادران و خواهران!
انقلاب اسلامی یک پدیده تاریخی و یک اتفاق اجتماعی نیست! این انقلاب یک انقلاب الهی و نورانی است و این انقلاب متعلق به یک قشر خاص و یک ملت فقط نیست. نه! انقلاب اسلامی موهبتی الهی است که خداوند در این دوران به بشریت و همه انسانهای آزاد ارزانی داشته است. انقلاب اسلامی مقدمه همان حیات طیبهای است که انبیاء و رسولان و همه ادیان توحیدی به دنبال آن بودهاند.
ما اجازه نداریم هر کس و هر فکری را در جریان تربیتی خود قرار دهیم. باید تربیت ما در نظام ولایی قرار بگیرد تا نتیجه آن سربازی امام زمان (عج) باشد. امروز میزان و فصلالخطاب، بعد از قرآن و عترت، ولی فقیه است.
وظیفه ما بهعنوان مربی یا متربی این است که دائما نظرات مربی جامعه را رصد کنیم و خود را مأمور به انجام آن بدانیم؛ حتی در مسائل بسیار جزئی.
*شهید محمدحسین محمدخانی شهید محمدحسین محمدخانی معروف به عمار در نهم تیرماه سال هزار و سیصد و شصت و چهار در تهران متولد شد. مهندس عمران و کارشناس ارشد مدیریت بود. پدرش رزمنده و ایثارگر دفاع مقدس بود. محمدحسین از بچگی علاقه خاصی به اهل بیت به خصوص امام حسین (ع) داشت و مسئول و مداح هیات علمدار حسین (ع) یزد و از فعالان ستاد تدفین شهدای گمنام در دانشگاه آزاد بود.
قبل از ازدواج به همسرش میگوید که هرجای دنیا که فریاد مظلومی را بشنوم برای کمک خواهم رفت. در شب عروسی نیز همراه با همسرش به دیدار تمام شهدای گمنام یزد میرود. مادرش میگوید: مدافع به دنیا آمده بود. با شنیدن صدای ظلم در سوریه به آنجا میرود و در ۱۶ آبان سال ۱۳۹۴ به شهادت میرسد. حاج قاسم سلیمانی، درباره محمدحسین میگوید: رشادتها و شجاعتهای شهید عمار مانند همت بود...
بخشی از وصیت نامه شهید محمدحسین محمدخانی:
سلام بر شما (ائمه معصومین) که بندگان خاص خدایند و از هرچه که داشتید در راه خداوند و معبود و معشوق خویش گذشتید. سلام بر شما که متقیان راه اﷲ هستید. با الها! از این که به بنده حقیرت توفیق دادی که در راهت گام بردارد. تو را سپاس میگویم و از این که توفیقم دادی که در جبهه در کنار خالصان و مخلصان راهت قدم بر دارم، تو را شکر و سپاس میگویم. در این راه، دیدار خودت را هم نصیبم گردان!
*شهید حسین همدانی حاج حسین همدانی معروف به ابووهب در بیست و چهارم آذرماه سال هزار و سیصد و بیست و نه در آبادان متولد شد سردار شهید حسین همدانی از اعضا و بنیانگذاران سپاه همدان و کردستان بود و از سال ۱۳۵۹ در دفاع مقدس شرکت داشت. وی همچنین از فرماندهان منطقه عملیاتی «بازی دراز» در جبهه کرمانشاه بود.
مدتی فرمانده لشکر انصار الحسین (ع) همدان شد. شهید همدانی همچنین جانشین قرارگاه امام حسین (ع) و مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران و فرمانده سپاه محمد رسولالله (ص) تهران بوده است. روزنامه وال استریت ژورنال درباره سردار همدانی نوشت: ژنرال همدانی یکی از فرماندهان نخبه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوده و او به عنوان افسر سپاه پاسداران اعلام خدمت داشته است. شهید همدانی یک متخصص در نحوه رزم عملیات نیروهای منظم با شبه نظامیان است. سردار همدانی در ۱۶/۷/۱۳۹۴ در سوریه (حلب) به شهادت رسید.
-بخشی از وصیت نامه سردار همدانی:
سپاس خدای را که نعمتها فراوان بر ما ارزانی داشت و فراوان شکر که در عصر خمینی (ره) حیاتمان قرار داد، همه پدران و مادران ما در آرزوی این دوران بودند و ندیدند، اما ما دیدیم.
دوران احیای اسلام عزیز و عزتمندی ملتهای مسلمان، مقاومت مجاهدان سپاه اسلام، عصر تحول و شکوه و عظمت در جهان اسلام، عصر بیداری ملتها، عصر زوال طاغوتها، عصر فروپاشی قدرتهای استکباری و عصر برگشتن به خویشتن....
چه افتخاری بالاتر از آنکه آزادگان ما و جانبازان ما و خانواده مقاومشان صبر را شرمنده کردند و ۱۰ سال در اردوگاههای حزب بعث صفحه زرین بر تاریخ این ملت نگاشتند. جانبازان ما با تحمل دردهای فراوان حجت را بر ما تمام کردند که باید مقاومت را ادامه داد.
* شهید سعید سیاح طاهری شهید حاج سعید سیاح طاهری در سال ۱۳۳۶ در شهرستان آبادان به دنیا آمد. دوران نوجوانی او مصادف با اوجگیری مبارزات حقطلبانه مردم ایران علیه حکومت رژیم پهلوی بود. روح بزرگ شهید سیاح طاهری، مجاهدت در راه ریشهکن کردن نظام طاغوتی و برپایی حکومت اسلامی بهرهبری امام خمینی (ره) را بر اخذ بورسیه و تحصیل در آمریکا ترجیح داد. پس از انقلاب در عرصههای مختلف دفاع از کشور، از جمله غائله ضدانقلاب در کردستان، خط التقاط و فتنه منافقین و بنیصدر مشارکتی فعال داشت، با شروع تجاوز دشمن بعثی، بههمراه پدر و دو برادرش داوطلبانه به دفاع از کشور پرداخت. شهید سیاح طاهری در طول هشت سال دفاع مقدس، همواره در جبهههای مختلف حضور داشت، بارها در عملیاتهای مختلف مجروح شد و با از دست دادن قسمت زیادی از سلامتی و اهدای یک چشم خود به افتخار جانبازی ۷۰ درصد نائل آمد.
شهید سیاح طاهری پس از دوران دفاع مقدس در عرصههای مختلف فرهنگی در ترویج فرهنگ غنی دفاع مقدس کوشید و اقدامات مؤثری را در این راه، از جمله ایجاد موزه دفاع مقدس آبادان و برگزاری یادوارههای شهدا و عملیاتهای جنگ تحمیلی به انجام رسانید. هم چنین به لبنان رفت و در جمع رزمندگان حزب الله حضور پیدا کرد. در دهه هفتاد نیز به بازسازی و احیا گردان مقداد آبادان پرداخت. در دهه هشتاد بنیانگذار جشنواره دفاع مقدس برای کودکان شد و هزاران دانش آموز از مناطق محروم و زلزله زده در این جشنوارهها شرکت میکردند و از دیگر فعالیتهای فرهنگی وی اجرای مسابقات کتابخوانی در زندان دورود بود. با مورد تهدید قرار گرفتن حرم اهلبیت (ع) در سوریه، به صف جهاد علیه گروههای تکفیری و ضداسلام در مسئولیت مستشاری پیوست. سرانجام شهید سیاح طاهری در دیماه سال ۹۴ به خیل کاروان شهدا پیوست.
-علی سیاح طاهری، برادر شهید طاهری در مورد ویژگیهای اخلاقی شهید مدافع حرم سعید سیاح طاهری میگوید: از مهمترین خصوصیات اخلاقی ایشان صبر و بردباری و استمرار در حرکت رو به جلو بود. ایشان مرد زمان خود بود و در لحظه بهترین تصمیمات را میگرفت.
وی عنوان کرد: ایشان جا مانده از کاروان شهدا و آرزویش شهادت در راه اهل بیت بود و به همین دلیل بهترین راه را برای رسیدن به هدفش حضور در سوریه و دفاع از حرم میدانست.
*شهید عبدالله اسکندری
شهید عبدالله اسکندری در تمام هشت سال دفاع مقدس در جبهه حضور داشت. در مدت حضور در جبههها تکتیرانداز، تیربارچی، نیروی اطلاعات شناسایی و... بود. در عملیات خیبر فرمانده سپاه لار بود. در عملیات بدر جانشین فرمانده گردان، در والفجر ۸ جانشین رئیس ستاد تیپ الهادی بود و در عملیاتهای کربلای ۱، ۳، ۴، ۵ و ۸ رئیس ستاد تیپ الهادی بود. شهید در عملیات والفجر ۱۰ جانشین تیپ مهندسی و در عملیات بیتالمقدس۴ فرماندهی تیپ مهندسی را بر عهده داشت. از دیگر مسئولیتهای وی فرماندهی مهندسی رزمی ۴۶ امام هادی (ع)، فرماندهی تیپ ۴۶ امام هادی (ع)، فرماندهی مهندسی رزمی قرارگاه مدینه منوره، فرماندهی مهندسی تیپ ۴۲ قدر و فرماندهی مهندسی رزمی جبهه مقاومت بود.
او در عرصههای سازندگی هم فعالیت داشت که در احداث سد کرخه احداث جاده نیریز در استان فارس، طرح توسعه نیشکر، اجرای طرحهای سد و بسیاری دیگر از فعالیتهای جهادی سهم ویژهای داشت. بعد از پایان جنگ سردار دو سالی در منطقه فعالیت داشت، اما بعد به شیراز آمد و در مدت پنج سال مدیریت بنیاد شهید و امور ایثارگران شیراز را بر عهده داشت. شهید خیلی با خانواده شهدا و جانبازان مأنوس شده بود تا آنجا که میتوانست در رفع مشکلات و مسائل آنها کوشش میکرد. صبر، خوشرویی و متانت ایشان زبانزد بود خیلی تحمل داشت.
سردار اسکندری در نهایت پس از سالها مبارزه و مجاهدت به آرزوی قلبیاش رسید و در دفاع از حرم حضرت زینب کبری (س) در سوم ر. خردادماه سال ۹۳ به شهادت رسید. «سر» این سردار را پس از شهادت از تنش جدا کردند و در مقابل دوربینها قرار دادند.
نظر فرزند شهید در مورد وی
فرزند شهید عبدالله اسکندری درباره پیکر پدرش میگوید: بعد از شهادت پدر پیکر ایشان به ما بازگردانده نشد. اما صحبتهایی بود که با مبادله اسیر، یا پرداخت هزینهای بتوانیم پیکر پدر را بازپس بگیریم. اما ما به مادرمان گفتیم که مادر جان به کسانی که میخواهند پیکر پدر را بازگردانند، بگویید ما راضی نیستیم که یک ریالی از پول بیتالمال صرف این گروه خبیث شود. حتی یک اسیر هم نباید آزاد شود. پدر رفته بود تا آنها را به درک واصل کند. ما برای آنچه در راه خدا دادهایم، توقعی نداریم و حاضر نیستیم که به ازای پیکر پدرمان ریالی از بیتالمال هزینه شود. زیرا هر اقدامی کمک به آنها محسوب میشود.