بازدید 3597

کلاهم را به احترام پیرمرد از سر بر میدارم، صادقی رفت

احسان دشتیانه
کد خبر: ۸۱۵۷۴۰
تاریخ انتشار: ۲۰ تير ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۴ 11 July 2018

احمد صادقي را همه به مهندس صادقي ميشناسند اسمي خاص كه حالا به كلمه مهندس معني ميدهد پيرمردي كه هفت طبقه ساختمان توحيد ذوب آهن را پياده بالا ميرفت آنچنان كه پله هاي كوره بلند و كنورتور بارها قدمهايش را لمس كرده بودند .

به گردنه ي ذوب آهن كه نزديك ميشوي جنگلي سبز از دور چشمانت را مينوازند جنگلي با انبوهي از ميليون ها درخت درختاني كه ميگويند مهندس صادقي كاشته نزديك به سه دهه پيش .

صادقي آنقدر بزرگ است كه او را نيازي به مجيز نيست نسل شاگردانش به وسعت چند دهه گسترده اند و آري قديمي ترين مهندسين ذوب آهن كلاهشان را به احترامش بر ميدارند مردي كه ذوب آهن عشقش و وجودش بود هم او بود كه توليد را طي ٧ سال بيش از دو نيم برابر افزايش داد و نسلي را خانه دار كرد پاداش توليد را با شجاعت به عنوان مكانيزمي مدرن وارد صنعت فولاد كرد.

او براستي اسطوره بود و اين اخرين آمدنش شايد بزرگترين اشتباه عاشقانه اش بود از آن دست آمدنها كه از اول عيان بود كه آبرو و عزت و محبوبيتش را قرباني ميكند مهندس همه را به عشق ذوب آهن تقديم كرد همه را داد تا ذوب آهن را سر آخر با سنگين ترين بدهي بانكي يك بنگاه با ورود به سود تحويل دهد مردي كه قبلش به عشق مادر صنعت ميتپد عزيز تَر از جان را كه آبرو است براي ذوب آهن به قربانگاه برد اما چه خوش كه فرداي انتشار گزارش سود سال ٩٦ پس از دو سال و نيم نفسگير مبارزه با زيان و بدهي با عشقش خداحافظي كرد خسته نباشي پيرمرد خسته نباشي و خدا به همراهت كه از همه ما جوانتر و شجاع تَر بودي آري مهندس صادقي مرد بحران بود و حالا ديگر بايد ميرفت خدا به همراهت مهندس صادقي خدا به همراهت
و .....
كلاهم را به احترامت بر ميدارم

تور تابستان ۱۴۰۳
آموزشگاه آرایشگری مردانه
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# اسرائیل # حمله ایران به اسرائیل # کنکور # حماس # تعطیلی پنجشنبه ها
آخرین اخبار