بازدید 23445
فتح خرمشهر به روایت سردار حسین علایی؛

وقتی صدام برای نخستین ‌بار در اجرای حکم اعدام در جنگ تردید کرد/چگونه بعد از فتح‌المبین نیروهای ایرانی ارتش عراق را غافلگیر کردند/وقتی یک سرباز جلوی خرازی را گرفت و او را به منطقه راه نداد/متوسلیان شاسی بیسیم را رو به آسمان گرفت و گفت: بشنوید!

عملیات فتح خرمشهر برای آزاد‌سازی بخش بزرگی از مساحت خاک ایران تدارک دیده شده بود. وسعت این منطقه حدود ۳۰ برابر مساحت منطقه عملیاتی ثامن‌الائمه و حدود ده برابر وسعت منطقه عملیاتی طریق‌القدس و حدود دو برابر منطقه عملیاتی فتح‌المبین بود.
کد خبر: ۸۰۲۱۰۲
تاریخ انتشار: ۰۳ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۵۳ 24 May 2018

اگر بخواهیم در تاریخ انقلاب اسلامی، یک روز و تنها یک روز را معرفی کنیم که در آن همه ایرانی‌ها طعم خوشحالی واقعی را چشیده اند و در آن روز همه شادان بودند، بی‌شک آن روز، سوم خرداد ۱۳۶۱ است؛ روزی که گوینده رادیو آد پیام مهم را اعلام کرد: «خرمشهر، شهر خون و قیام، آزاد شد!»

به گزارش «تابناک»؛ تا کنون بارها و بارها درباره اهمیت فتح خرمشهر و تأثیر بزرگ آن بر آینده جنگ سخن گفته شده است. اما شاید بد نباشد این ‌بار خود عملیات آزادسازی خرمشهر را با اندکی جزئیات مرور کنیم. جایی که یکی از بزرگترین عملیات‌ نظامی تاریخ جنگ به شجاعت و همت بالای نیروهای ایرانی صورت پذیرفت و خرمشهر به ایران بازگرداننده شد. اگر بخواهید کمی درباره ابعاد عملیات فتح خرمشهر بدانید، بد نیست این اعداد را کمی مقایسه کنید: عملیات فتح خرمشهر برای آزاد‌سازی بخش بزرگی از مساحت خاک ایران تدارک دیده شده بود. وسعت این منطقه حدود سی برابر مساحت منطقه عملیاتی ثامن‌الائمه و حدود ده برابر وسعت منطقه عملیاتی طریق‌القدس و حدود دو برابر منطقه عملیاتی فتح‌المبین بود.

این عملیات بر یک ایده درخشان استوار بود. فتح زمینی در گام نخست که توازن نیروهای عراقی را در منطقه بر‌ هم زند و تا ایران بتواند با تکیه بر این عدم توازن بخش‌هایی از خاک خود را که به تصرف عراق درآمده بود آزاد سازد. این ایده شامل تصرف بخش مهمی از جاده اهواز-خرمشهر می شد. تصرف بخشی از جادهٔ اهواز-خرمشهر در قلب مواضع نیروهای ارتش عراق که بین جنوب اهواز تا خرمشهر استقرار یافته بودند، موجب شد این سؤال در ذهن فرماندهان دشمن شکل بگیرد که مسیر پیشروی بعدی نیروهای ایرانی به کدام سمت است؟

آنچه در ادامه می‌خوانید، روایت سردار حسین علایی از عملیات بیت‌المقدس و فتح خرمشهر است.

وقتی صدام برای اولین‌بار در اجرای حکم اعدام در جنگ تردید کرد/چگونه بعد از فتح‌المبین نیروهای ایرانی ارتش عراق را غافلگیر کردند/وقتی که یک سرباز جلوی خرازی را گرفت و او را به منطقه راه نداد/متوسلیان شاسی بیسیم را رو به آسمان گرفت و گفت: بشنوید!

سردار علایی در کتابی دوجلدی با نام «تاریخ تحلیلی جنگ ایران عراق» به تشریح عملیات‌های دوران هشت ساله دفاع مقدس پرداخته و بخش مهمی از جلد نخست این کتاب هم در بخش پیروزی های ایران در جنگ به عملیات بیت‌المقدس و فتح خرمشهر اختصاص دارد. در ادامه روایت سردار علایی از جریان فتح خرمشهر را می‌خوانیم.

عوامل غافلگیری ارتش عراق

با پایان یافتن عملیات فتح‌المبین، تنها منطقهٔ مهم اشغالی باقی‌ماندهٔ استان خوزستان، زمین‌های جنوب اهواز تا خرمشهر بود که باید آزاد می‌شد؛ بنابراین برای ارتش عراق مشخص بود که منطقهٔ بعدی عملیات رزمندگان اسلام، آزادسازی سرزمین‌های خوزستان است. علی‌رغم اینکه ارتش عراق نسبت به این ایده اگاه بود، نسبت به همهٔ محورهای عملیاتی آن توجیه نبود و همین موجب غافلگیری عراقی‌ها شد.

در مجموع می‌توان پنج عامل را در غافلگیری ارتش عراق در جریان فتح خرمشهر موثر دانست:

الف) تاکتیک عملیات: هم‌زمان با عملیات فتح‌المبین، شناسایی‌های لازم از منطقهٔ عملیات به‌ویژه فضای بین رودخانهٔ کارون و جاده‌ٔ اهواز -خرمشهر صورت گرفته و این منطقه به‌عنوان ضعیف‌ترین موضع ارتش عراق ارزیابی شد. در واقع تهاجم به این نقطه ضعف دشمن و حمله به جناح قوای بعثی مستقر در منطقه عملیاتی، از طریق عبور از رودخانه کارون، بر خلاف تصور دشمن بود.

 

ب) وسعت عملیات: هرچند دشمن اطلاعات کلی منطقه عملیاتی را داشت، شاید تصور نمی‌کرد ایران در طرح عملیاتی خود بخواهد یک‌باره همهٔ سرزمین‌های اشغالی باقی مانده بین شهرهای اهواز و خرمشهر را باز پس بگیرد. احتمالا دشمن فکر می‌کرد، ایران برای بازپس‌گیری این مناطق احتیاج به دو عملیات دارد: یکی آزاد سازی خرمشهر و دیگری عملیاتی در دشت‌های جنوب شهرهی اهواز و هویزه.

 

پ) زمان و سرعت عملیات: هرچند ارتش عراق از محل عملیات آگاه بود، اما احساس می‌کرد باید فاصلهٔ زمانی بیشتری بین آخرین عملیات ایران تا حمله به این منطقه باشد، زیرا یگان‌های شرکت کننده در عملیات فتح‌المبین هم نیاز به بازسازی و هم نیاز به استراحت و تجدید قوا داشتند. از سوی دیگر، باید استعداد بیشتری برای این عملیات فراهم می‌شد و یگان‌های بیشتری برای عملیات پای کار می‌آمدند.

 

ت) رعایت اصول حفاظتی: رزمندگان اسلام هرگونه تحرک و جابه‌جایی و نقل و انتقال تجهیزات و امکانات خود در حاشیه کارون را با محاسبهٔ دقیق و حساسیتی ویژه دنبال می ‌کردند تا میزان فعالیت‌ها موجب هشیاری نشود و برای دشمن حساسیت ایجاد نکند. در این زمان شناسایی‌ها در رده‌های فرماندهی کنترل می‌گردید. رعایت نکات حفاظتی در منطقهٔ عملیاتی به گونه‌ای بود که وقتی حسین خرازی و سرهنگ موسوی قویدل بدون هماهنگی قبلی می‌خواستند ساحل کارون را شناسایی کنند، یک نیروی بسیجی که آن محور را کنترل می‌کرد، مانع عبور آنها شد.

 

ث) تهیهٔ طرح فریب: فعال نگه داشتن شناسایی‌ها و یگان‌های عملیاتی در منطقهٔ چنانه و فکه و طرح‌ریزی عملیات روی ارتفاع ۱۸۲ نیز به‌عنوان یکی از طرح‌های «پوشش و فریب تاکتیکی » و یکی از اقدامات غافلگیری دشمن در نظر گرفته شده بود. به موازات طرح‌ریزی برای عملیات بیت‌المقدس، به قرارگاه فجر که مأموریت پدافند از منطقهٔ عملیاتی فتح‌المبین در چنانه و فکه را بر عهده داشت.

آغاز عملیات بیت‌المقدس

از اوایل تاریکی هوا در غروب روز پنجشنبه نهم اردیبهشت ۱۳۶۱، رزمندگان یگان‌های تحت امر قرارگاه‌های فتح و نصر، آرام آرام در نقاطی که واحدهای دشمن در آن حضور نداشتند، از کارون عبور کردند و منتظر دستور آغاز عملیات شدند. عملیات در ساعت ۱۲:۳۰ شب و در اوایل بامداد جمعه دهم اردیبهشت ۱۳۶۱ با رمز «یا علی‌بن ابی‌طالب(ع)» آغاز شد. در لحظه آغاز عملیات آیت‌الله صدوقی، امام جمعه یزد، علی مشکینی، رئیس مجلس خبرگان رهبری و فخرالدین حجازی نمیانده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی هم به منظور تقویت روحیهٔ رزمندگان اسلام در قرارگاه مرکزی کربلا حضور یافته بودند. در لحظات شروع عملیات، بسیاری از فرماندهان احساس می‌کردند شرایط دشواری دارند، زیرا دشمن به لحاظ تجهیزات و نفرات هیچ کمبودی نداشت. افکار برخی فرماندهان در ساعات آغازین عملیات، چنان غرق در وضعیت و پیشامدهای روند عملیات و چگونگی ارتباط و کنترل نیروها بود که به چیز دیگری توجه نداشتند. بعضا حتی به آنها سلام می‌کردید و متوجه نمی‌شدند. 

نصب پل‌های تاکتیکی روی رودخانه کارون

وقتی صدام برای اولین‌بار در اجرای حکم اعدام در جنگ تردید کرد/چگونه بعد از فتح‌المبین نیروهای ایرانی ارتش عراق را غافلگیر کردند/وقتی که یک سرباز جلوی خرازی را گرفت و او را به منطقه راه نداد/متوسلیان شاسی بیسیم را رو به آسمان گرفت و گفت: بشنوید!

بر اساس طرح مانور پیش‌بینی شده، باید دو سوم کل نیروها از رودخانهٔ آرام و عریض کارون عبور می‌کردند. این یک خطرپذیری بزرگ برای تصمیم‌گیرندگان بود، ولی در عین حال یک نوآوری و یک ابتکار عمل مهم و تعیین کننده هم بود. در همان شب اول عملیات باید استعدادی حدود ۵ لشکر از این روزدخانه عبور می‌کردند که نیاز به حداقل ۵ پل داشت. در آن زمان نیروی زمینی ارتش تنها ۱۲۶۲ متر سطحه پل تاکتیکی P M P داشت. سرهنگ جلال رجبی‌راد که در آن زمان افسر مهندسی قرارگاه مشترک کربلا بود و معاونش غلامعلی جانگداز برای انتقال این پل‌ها از دزفول به روستای دارخوین در کنار کارون تلاش فراوانی کردند. این پل‌ها سخت کشور شوروی (سابق) بود و تجانسی با شرایط کارون نداشت. با این حال محدودیت امکانات مهندسی و کمبود پل‌های آماده به کار، موجب شد در شب اول ۳۰۰ قایق جیمینی نیروی دریای ارتش هم برای حمل نیروهای پیاده استفاده شود.

گفتنی است این پل‌ها در حدود ۲۰ روز که روی کارون نصب بودند ۱۰ بار هدف حمله هوایی ارتش عراق قرار گرفتند. به همین منظور و برای در امان ماندن پل‌ها از حملهٔ نیروهایی هوایی دشمن، همهٔ آنها را در روز باز می‌کردند و در کنار ساحل دور نزدیک روزخانه کارون نگهداری و سپس به محض تاریکی هوا و ناتوانی پرواز هواپیماهای دشمن در شب، مجددا این پل‌ها را روانه و نصب می‌کردند.

 

تصرف جاده اهواز خرمشهر

دو قرارگاه فتح و نصر برای تأمین اهداف خود و گرفتن سرپل، ضرپرتا باید از کارون عبور می‌کردند. سپس در همان خیز اول با پیمودن مسافتی حدود ۱۷ تا ۲۰ کیلومتر به صورت پیاده، خود را به جادهٔ اهواز-خرمشهر می‌رساندند، زیرا حدفاصل حاشیه کارون تا جادهٔ آسفالته هیچ گونه عارضه طبیعی برجسته‌ای وجود نداشت. دشمن در غرب کارون مواضع و خط دفاعی نداشت، بلکه به صورت «پردهٔ پوشش» از آن منطقه دفاع می‌کرد. سرعت عملیات رزمندگان اسلام در مرحلهٔ نخست عملیات و ادامهٔ حملات از شب دوم به بعد موجب شد، اهداف باقی ماندهٔ قرارگاه‌های فتح و نصر نیز ظرف یک هفته تصرف شود و سرانجام جادهٔ اهواز-خرمشهر از کیلومتر ۶۸ تا ۱۰۳ به طول ۳۵ کیلومتر کاملا به تصرف ما درآید و سرپلی حدود ۷۰۰ کیلومتر مربع در اختیار نیروهای ایرانی قرار گیرد. در این مرحله از عملیات که یک هفته به طول انجامید، حدود ۳ هزار نظامی بعثی به اسارت درآمدند.تصرف بخشی از جادهٔ اهواز-خرمشهر در قلب مواضع نیروهای ارتش عراق که بین جنوب اهواز تا خرمشهر استقرار یافته بودند، موجب شد این سؤال در ذهن فرماندهان دشمن شکل بگیرد که مسیر پیشروی بعدی نیروهای ایرانی به کدام سمت است؟

 

حرکت به سمت مرز

مرحلهٔ دوم عملیات بیت المقدس یک هفته بعد آغاز شد. در این مرحله قرار بود یگان‌های قرارگاه نصر از مسیر جادهٔ اهواز-خرمشهر به سمت جنوب تک کنند و خرمشهر را آزاد سازند، ولی بررسی‌ها و شناسایی‌ها و نیز عکس‌های هوایی نشان می‌داد ارتش عراق رده‌های پدافندی هفت‌گانه‌ای را در شمال خرمشهر ایجاد کرده است. همچنین روشن شد عراق در مدخل شهر با انداختن آب، یک فضای آب‌گرفتگی ایجاد کرده که مانع پیشروی به سمت شهر است. همین موجب شد تا نیروهای ایرانی با عدم اجرای طرح پیش‌بینی شده برای مرحلهٔ دوم عملیات دشمن را فریب دهند. با تغییر طرح عملیاتی، مأموریت قرارگاه نصر نیز پیشروی از سمت غرب به سوی منطقهٔ مرزی، همراه با قرارگاه فتح تعیین شد. این منطقه‌مرزی حدود ۲ تا ۳ کیلومتر با دژ عراق فاصله داشت. نیروهای قرارگاه فتح با انهدام وسیع قوای دشمن در همان ساعات اولیه، خود را به دژ دشمن رساندند، ولی یگان‌های قرارگاه نصر دچار تأخیر شدند و نتوانستند به یگان‌های قرارگاه فتح ملحق شوند. در واقع آنها جادهٔ دژها را با خاکریز مرزی اشتباه گرفتند. در این زمان قرارگاه نصر گرفتار بجران عجیبی شد. دشمن از منطقه‌ٔ شلمچه به مواضع یگان‌های قرارگاه نصر پاتک کرد و بخش زیادی از مواضع تصرف شده را قرارگاه نصر را بازپس گرفت. در این شرایط همه فرماندهان قرارگاه کربلا و فتح در سنگر فرماندهی قرارگاه نصر جمع شدند تا چاره‌ای بیندیشند. صدای رگبار گلوله، انفجار۷ توپ‌ها و شلیک آر.پی.جی در همه‌جا شنیده می‌شد. حاج احمد متوسلیان، فرمانده تیپ محمدرسول‌الله (ص) برای نشان دادن وضعیت دشوار و بحرانی، شاسی بیسیم خود را فشار داده بود و به فرمانده سپاه می‌گفت: «گوش کن ببین چه خبر است. همهٔ فرماندهان و مسئولان تیپ، حتی حاج همت و محمود شهبازی دارند با دشمن می‌جنگند؛ فقط من در کنار بیسیم مانده‌ام».

 

وضعیت سختی بود. نحوه و شدت درگیری‌ها و شرایط بحرانی جبهه‌ها را تلفنی به حاج احمد آقا، فرزند امام گزارش کردند تا به اطلاع امام خمینی برساند. امام فرموده بودند: «به بچه‌ها بگویید مقاومت کنند». هنوز پنج ساعت از ابلاغ پیام نگذشته بود که گرد و غبار وسیعی منطقه را گرفت و چشم چشم را نمی‌دید. گرد و غبار باعث شد تهاجم دشمن ناکام بماند. به هر حال در این مرحله از نبرد رزمندگان اسلام موفق شدند پس از ۱۲ کیلومتر پیشروی از جادهٔ اهواز-خرمشهر، نهایتا در منطقهٔ پاسگاه زید خود را به دژ مرزی عراق برسانند.

وقتی صدام برای اولین‌بار در اجرای حکم اعدام در جنگ تردید کرد/چگونه بعد از فتح‌المبین نیروهای ایرانی ارتش عراق را غافلگیر کردند/وقتی که یک سرباز جلوی خرازی را گرفت و او را به منطقه راه نداد/متوسلیان شاسی بیسیم را رو به آسمان گرفت و گفت: بشنوید!


تلاش برای محاصره خرمشهر و دسترسی به آن

پس از پایان مرحله دوم، تهاجم به مواضع عراق از شرق و غرب متوقف شد و تک از شمال و جنوب ادامه یافت. با این اقدام مرحلهٔ سوم عملیات در نوزدهم اردیبهشت ۱۳۶۱ با عجله آغاز شد تا کار دشمن یکسره شود. تیپ‌های ۲۵ کربلا و ۵۵ هوابرد و نیز تیپ ۱۴ امام حسین (ع) و ۸ نجف حملهٔ خود را از مسیر بوبیان و از سمت شمال به جنوب در کنار مرز شلمچه آغاز کردند. این یگان‌ها می‌خواستند خود را به جزیرهٔ بوبیان برسانند و عقبهٔ دشمن را ببندند و سپس با فتح خرمشهر کار را تمام کنند، ولی قوای دشمن سرسختانه می‌جنگیدند و مقاومت می‌کردند. با آنکه برخی از رزمندگان خود را به نزدیکی شلمچه رساندند، موفقیتی حاصل نشد. در مجموع و به منظور جلوگیری از تلفات بیشتر، فرماندهان ایرانی از ادامه عملیات در این محور خودداری کردند. در این شرایط فرسودگی و خستگی و حالت روحی عجیبی در بین فرماندهان ایجاد شده بود و به دلیل کمبود نیروی آزاد، عملیات از ۲۰ ازدیبهشت تا ۱ خرداد ۱۳۶۱ متوقف شد.

 

طرح جدید محاصر و آزادسازی خرمشهر

با تحولاتی که در صحنه عملیات به وجود آمده بود، بازنگری در طرح اولیه آزادسازی خرمشهر ضرورت یافت. طرح جدیدی که قرارگاه مرکزی کربلا در سی ام اردیبهشت ۱۳۶۱ به فرماندهان یگان ابلاغ کرد، از این قرار بود که قرارگاه فتح در سمت چپ و قرارگاه فجر در وسط و قرارگاه نصر در سمت راست تک کنند و نیروهای دشمن را منهدم سازند. سپس خرمشهر را محاصره و آن را تأمین کنند؛ بنابراین، در ساعت۲۳:۳۰ روز اول خرداد ۱۳۶۱ تلاش مجددی برای محاصره خرمشهر با رمز «بسم‌الله القاصم الجبارین، یا محمد بن عبدالله» آغاز شد. در این عملیات سه محور عملیاتی برای محاصره‌ٔ خرمشهر برنامه‌ریزی شد. حمله از محور شرقی در سمت شمالی خرمشهر را قرارگاه فتح با تیپ ۱۴ امام حسین (ع) و تیپ ۸ نجف آغاز کرد. حمله از محور وسط را قرارگاه فجر با تیپ امام سجاد (ع) و تیپ ۳۳ المهدی (عج) و یک گردان از تیپ سوم لشکر ۷۷ به پیش برد و حمله از محور شلمچه را قرارگاه نصر ۲ با تیپ ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) و تیپ ۲ لشکر ۲۱ حمزه و قرارگاه نصر ۳ با تیپ ۳۱ عاشورا و تیپ ۳ پیاده از لشکر ۲۱ حمزه ارتش بر عهده گرفتند.

بالاخره در روز دوم خرداد و بامداد روز سوم خرداد ۱۳۶۱ با آرایش و سازماندهی مذکور و با حدود ۱۲ گردان رزمی پیاده، عملیات آزادسازی خرمشهر آغاز شد. در ساعت ۳:۴۵ بامداد رزمندگان یگان‌های قرارگاه فتح به جاده آسفالته خرمشهر-شلمچه رسیدند و به طرف پل‌نو باز شدند. ساعت ۴:۳۰ نیروهای خودی با در هم کوبیدن مقاومت‌های دشمن، خود را به حوالی نهر خّین رساندند و ارتباط نیروهای مستقر دشمن در خرمشهر با غرب آن، یعنی محور شلمچه تقریبا قطع شد. هنگامی که خبر محاصر خرمشهر به صدام رسید، به لشکر ۷ پیاده‌اش دستور داد، محاصره شهر را درهم بشکند و نیروهای خود را در شهر مستقر کند، وگرنه او و اعضای ستاد لشکر اعدام خواهند شد. مشخص بود با توجه به موازنه قوای موجود و وضعیت روحی نیروها، این خواسته غیرممکن بود. لشکر هفت در دستیابی به هرگونه پیشروی ناکام ماند و صدام برای اولین بار در اجرای حکم اعدام در صحنه جنگ تردید به خود راه داد.

فتح خرمشهر در آستانه‌ٔ روز میلاد با سعادت حضرت امام حسین (ع) و روز پاسدار، شادی و نشاط را برای همهٔ ایران به ارمغان آورد. خبر این پیروزی بزرگ، در بعدازظهر روز ۳ خرداد ۱۳۶۱ از رادیو به اطلاع مردم ایران رسید. 

وقتی صدام برای اولین‌بار در اجرای حکم اعدام در جنگ تردید کرد/چگونه بعد از فتح‌المبین نیروهای ایرانی ارتش عراق را غافلگیر کردند/وقتی که یک سرباز جلوی خرازی را گرفت و او را به منطقه راه نداد/متوسلیان شاسی بیسیم را رو به آسمان گرفت و گفت: بشنوید!

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۲۸
انتشار یافته: ۱۹
درود بر رزمندگان اسلام
پس مرحوم سرهنگ خلبان اسکندری که پل شناور روی رودخانه رو زد و باعث گیر افتادن ‌اسارت ۲۰۰۰۰ عراقی شد کجای این فتح قرار دارد،
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۴۸ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۳
همانجا که تکاوران قهرمان ارتش هستند... درون دل ما
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۵۵ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۳
زنده باد تو دوست عزیز
بله چرا از پرواز استثنایی زوج افسانه ای فانتوم محمود اسکندری و اکبر زمانی چیزی ننوشتید
قلعه سری
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۰۷ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۳
ایشون ارتشی بودند
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۳۰ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۳
از دوستان دعوت میکنم تا یه سرچی تو اینترنت بکنند و ببینند که روانشاد خلبان محمود اسکندری که طبق نظر کارخانه مک دانل داگلاس سازنده جنگنده فانتوم،برترین خلبان فانتوم جهان شناخته شد،چه با عراق کرد
محمد
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۴۳ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۳
اونجا همه جنگیدن و همه سهم داشتن اسم شخص بردن زیاد جالب نیست
تلخ است ولیکن خرمشهر هنوز فتح نشده است .در واقع موقعی میشود فتح خرمشهر را جشن گرفت که کلیه خرابیهای ناشی از جنگ بهتر از قبل بازسازی شده وکسانی که خانه ودیارشان را ترک کردند با شرایط بهتر به انجا بازگردند.
کاش متن را یکبار خودتان میحواندید تا اینقدر علط املایی نداشته باشین
از هواپیمایی آسمان چه خبر؟
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۳:۳۶ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۳
؟؟؟؟؟؟
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۴:۴۶ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۳
بله بله
از هواپیمایی آسمان چه خبر
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۵:۰۷ - ۱۳۹۷/۰۳/۰۳
دوست ناشناس ، حقیقتی است که علامت تعجب فراوان میخواد .
گردو خاك ٥ دقيقه اي رو خوب اومدي
اقاي علايي نقش نيروي هوايي ارتش و هوانيروز ارتش و تكاوران نيروي دريايي ارتش و نيروي زميني ارتش كه نقش محوري در اين عمليات داشت را فراموش كرديد..اما يادتان باشد خرمشهر را خدا ازاد كرد.كه بندگان صالح خدا مثل شهيد امير سپهبد علي صياد شيرازي نقش طراح اصلي اين عمليات بودند.درود خدا بر تمامي شهيدان راه خدا از ارتشي گرفته تا بسيج و ...
تجهیزات نظامی خریداری شده در زمان شاه با این که دارای تکنولوژی بالا و پیشرفته بود ولی بدرد عملیات جنگ با عراق نمیخورده است. مثال عدم وجود پل متحرکت پیشرفته و استفاده از همین پل که ساخت شوروی بود و در انبار راکد نگهداری میشد.
ای کاش به تعداد شهدای خودمان هم اشاره می کردید چه جوانان که در راه آزاد سازی خرمشهر شهد شیرین شهادت را نوشیدند تا خرمشهر از ایران جدا نشود.
فرد فرد مردم ایران در امتحان وفاداری به کشور و رهبرشان نمره عالی گرفتند، مسئولان محترم فعلی کشور شما چطور؟آیا شما هم بعد از جنگ در جهت حفظ دست آوردهای شهدا تلاشی کردید؟ شما مسئولان به خودتان چند امتیاز می دهید.
دیر یا زود همه ما من ،شما وووو... همه از این دنیا خواهیم رفت اما خوشا به سعادت کسیکه نه در پیشگاه خدا بلکه در حضور شهدا سربلند باشند آیا واقعا چنین هستیم ؟وای برما که شهدا در روز محشر روی خود را از ما برگردانند وای بر ما که خدا حاضر نباشد حتی به گناهان ما رسیدگی کند .
ودیگر هیچ فقط گریه به حال خودم
پس نقش ارتش چی شد این وسط؟
کاش یکم منصفانه بنویسید
ای کاش از نقش بی بدیل ارتش سرفراز ایران نیز در فتح خرمشهر و بلکه سایر پیروزی های جنگ، بیشتر گفته شود
برچسب منتخب
# غزه # ماه رمضان # عید نوروز # کاظم صدیقی # دعای روز هشتم رمضان # دعای سال تحویل
وب گردی