آخر خط دزدانی که آش را با جایش برده بودند
دو ماه از آغاز سرقت خودپردازها در تهران گذشته بود تا اینکه سرانجام روز گذشته کارآگاهان اداره هفدهم پلیس آگاهی تهران، موفق به دستگیری سارقان شدند.
به گزارش قانون، ماجرا از اینجا شروع شد که این تبهکاران با استفاده از دو خودرو، چهار دستگاه خودپرداز را به سرقت بردند. دزدان قوی هیکلی که هربار 6 تا 8 نفره دست به سرقت مي‌زدند، در حالی بازداشت شدند که تصور نمی‌کردند پلیس در تعقیب سایه به سایه آن‌ها باشد.
هفته اول اسفند ۹۶ مردی در تماس با پلیس از سرقت دستگاه خودپرداز بانک در خیابان «ده ونک» خبر داد. با حضور پلیس در محل سرقت مشخص شد دزدان نیمه شب با ورود به شعبه 24 ساعته خودپرداز یکی از بانک‌ها در کنار مرکز خرید ونک، دستگاه خودپردازي را با بیش از 24میلیون تومان پول به سرقت برده‌اند.
ماموران پلیس در گام بعدی تحقیقات برای یافتن سرنخی از دزدان با بررسی دوربین‌های محل سرقت دریافتند كه 6مرد قوی هیکل با دو خودروي نیسان وانت و ماکسیما مقابل محل سرقت قرار گرفته و با کندن دستگاه از دیوار، آن را كه حاوی 24 میلیون تومان پول بود، به سرقت برده و از محل متواری شدند.
دومین سرقت
تیم‌های ویژه پلیس آگاهی تهران با دستور ريیس پلیس، تحقیقات خود را برای کشف راز سرقت عابر بانک آغاز کرده بودند که روز 22 اسفند خبر رسید دومین دستگاه خودپرداز در حوالی میدان ونک از یک مرکز آموزش موسیقی سرقت شده است. با حضور ماموران در محل، مشخص شد این بار نيز چهار سارق قوی هیکل با خودروي وانت دست به سرقت زده و پس از کندن دستگاه از محل قرارگیری‌اش، آن را داخل وانت انداخته و فرار کرده‌اند. به گفته مسئولان بانک، 67 میلیون تومان پول نقد در دستگاه خودپرداز موجود بوده است.
در تحقیقات مشخص شد که سیستم هشدار این خودپرداز از شب قبل قطع بوده و کارآگاهان با فرضیه داخلی بودن سرقت روبه‌رو شدند.
سرقت دو خودپرداز دیگر
23 فروردین، دزدان برای سومین‌بار با وانت نیسان و ماکسیما به میدان مادر در میرداماد رفتند و وارد بانک 24 ساعته کارآفرین شدند. پنج تبهکار قوی هیکل با کندن دو دستگاه خودپرداز، آن‌ها را بار نیسان کردند و فلنگ را بستند. به گفته پلیس در این خودپردازها 24 میلیون تومان پول نقد وجود داشت. با بالا گرفتن حساسیت‌ها درباره این پرونده، تلاش کارآگاهان ابعاد تازه‌تری به خود گرفت و سرانجام در آخرین جمعه فروردین سارقان در مخفیگاه‌شان شناسایی و در یک عملیات ویژه پلیسی به دام افتادند.
بنابر گزارش خبرنگار «قانون» همه مجرمانی که دستگیر شده‌اند، دارای سوابق کیفری هستند و در کرج نيز سرقت دیگری انجام داده‌اندكه تلاش برای بررسی سرقت‌های احتمالی دیگر آنان در دستور کارآگاهان اداره هفدهم پلیس آگاهی تهران قرار دارد.
گفت و گو با سر دسته باند سارقان خودپردازهای تهران
«فرشید» 30 ساله است. او رییس باند است و کارآگاهان می‌گویند سوابق زیادی در پرونده‌اش دارد. جوان قوی هیکلی که کندن دستگاه خودپرداز برایش کاری ندارد. وي جمعه شب در محدوده نسیم شهر دستگیر شده و به گفته خودش قانون را می‌داند و ادعا می‌کند از نداری دست به سرقت زده است.البته سر دسته بودن را قبول ندارد اما جواب سوال های‌مان را می‌دهد.
چرا بعد از آزادی از زندان، دوباره تصمیم به دزدی گرفتی؟
نداری و بیکاری.
یعنی هر کس که بیکار است باید دزدی کند؟
من جوان هستم و جیبم خالی بود، چاره‌ای به جز دزدي نداشتم. بالاخره باید زندگی کنم یا نه؟
ایده دزدی از خودپردازها چگونه به سرت زد؟
من سابقه‌دار هستم و می‌دانم که جریان سرقت چگونه است. با سه نفر از دوستانم جمع شدیم و مشورت کردیم که چطور دست به سرقت این خودپردازها بزنیم.
از کی تصمیم گرفتید؟
یادم نیست ولی فکر کنم اواسط زمستان بود که تصمیم گرفتیم. شنیده بودیم با چند ضربه می‌توانیم خودپرداز را از جا دربياوريم و براي همین هم دست به کار شدیم.
برای این سرقتها از چند ماشین استفاده کردید ؟
درگام اول خودروها را سرقت کردیم چون می‌دانستیم رد ماشین‌ها را خیلی زودتر از هر چیزی می‌زنند. از ماشین‌های دیگر هم استفاده می‌کردیم؛ مثل ماکسیما، نیسان و پرشیا.
جریان ایده سرقتها از اینترنت چه بود ؟
هیچ ایده‌ای از اینترنت نگرفتم. این حرف و حدیث‌ها را نمی‌دانم چه کسانی درست می‌کنند. به‌نظرم فقط می‌خواهند کیلیک‌خورسايت و کانال‌های تلگرامی‌شان بالا برود.
اولین بار کجا سرقت کردید؟
میدان ونک. خیلی هم استرس داشتیم. هیچ چیزی هم دستگیرمان نشد. با اینکه همه جوانب را در نظر گرفته بودیم اما خب خیلی استرس داشتیم. با سه خودرو به آنجا رفتیم؛ سه وانت که سرقتی بودند. اشتباهی که کردیم این بودكه با پرشیای خودمان نيز به محل سرقت رفتیم؛ شايد هم پلیس با این سرنخ توانست ما را پیدا کند.
چند سابقه داری؟
من چهار سابقه کیفری دارم؛ از مواد مخدر تاسرقت. همین رد مال کردن باعث شد به خاک سیاه بنشینم و همیشه از نظر مالی در تنگنا باشم و در نهايت به فکر دزدی بیفتم.
برای سرقت از خودپردازها چه وسایل و ابزاری خریدید؟
دستگاه هوا برش و قیچی‌های فنی برای بریدن کرکره مغازه‌ها را داشتیم؛ سنگ فرز کم داشتیم که آن را نيز تهیه کردیم. بعد از سرقتها با سنگ فرز به جان دستگاه‌ها می‌افتادیم تا به صندوقش برسیم. جایی که پول‌ها درونش بود.
فکرش‌رامی‌کردید كه دستگیرشويد؟
راستش خير؛ به همین‌دليل هم بود که وقتی فهمیدیم پلیس نتوانسته است ردمان را بزند، بقیه سرقتها را با خیال راحت انجام داديم.
چند عابر بانک سرقت کردید؟
در مجموع چهار دستگاه.
چقدر پول گیرتان آمد؟
دركل ۱۵۰ میلیون تومان سرقت کردیم که نفری 15 میلیون تومان بیشتر به ما نرسید. هنوز همه چیز را تقسیم نکرده‌بودیم که دستگیر شدیم.
زن و بچه هم داری؟
خير. در گذشته نامزد داشتم ولی اولین‌بار که دستگیر و زندانی شدم، مرا رها کرد و رفت.
جریان سرقت بی ام و و ماکسیما چه بود؟
آن‌ها را از نمایشگاه دزدیدم. تمیز هستند اما قيمت زیادي ندارند. خدا را شکر که زودتر دستگیر شدیم وگرنه کلی دزدی دیگر هم كرده بوديم و باید تا آخر عمر رد مال می‌کردم.
از دزدي كردن نمي‌ترسي؟
نه. حواسم هست سرقت مسلحانه انجام ندهم که برايم زیاد زندان نبرند. هیچ سلاح گرم و سردی توی سرقتها با خودم نمی‌برم که اگر دستگیر شدم، برايم حکم محاربه نگیرند و اعدامم نکنند.
اصل قصه دستگیری نیست این بیشتربه آموزش شبیه بودتاگزارش سرقت اموال