بازدید 6990
۹
بررسی وضعیت امداد و نجات در شرایط بحرانی در گفت‌وگو با کارشناسان؛

برای مهار بحران به مردم نیاز است، اما نه مردم فعلی!

در حوادثی مثل زلزله، نخستین کسانی که می‌توانند کمک کنند، خود مردم هستند. قوی‌ترین تیم‌های امداد هم تأخیر خواهند داشت، به ویژه در شرایط خاص مانند تهران که وقتی زلزله آمد، عملا خیابان‌ها قفل شد و امکان تردد وجود نداشت. متأسفانه، در هر دو مرحله مقابله و آمادگی که مردم نقش مهمی دارند، اطلاعات مردم بسیار کم است و تلاشی هم برای بالا بردن آن نمی‌شود.
کد خبر: ۷۸۴۸۴۶
تاریخ انتشار: ۰۳ فروردين ۱۳۹۷ - ۲۱:۲۲ 23 March 2018
از مردمی که با حادثه سلفی می‌گیرند، با تکان کوچکی به خیابان‌ها می‌ریزند و صف‌های کیلومتری در پمپ‌های بنزین رقم می‌زنند تا آن‌هایی که نزدیکانشان را در یک حادثه مانند زلزله از دست می‌دهند و می‌کوشند پناه دیگر داغدیدگان باشند و گاه مسبب نجات برخی زیر آوار ماندگان می‌شوند؛ کدام مردم؟!
 
به گزارش «تابناک»؛ کشور ما کشوری حادثه خیز است. حوادث طبیعی در آن زیادی رخ می‌دهد و گسل‌های فراوانی که در جای جای کشور وجود دارد، این مسأله را به ما گوشزد می‌کند که باید آماده باشیم؛ یک آماده باش همیشگی! اما آیا در چنین وضعیتی قرار داریم؟

روزنامه شرق در سالنامه خود به بهانه بررسی وضعیت امداد و نجات در شرایط بحرانی به سراغ دو کارشناس، «محمد بیات»، معاون سابق عملیات آتش نشانی تهران و «شاهین فتحی»، معاون عملیات سازمان امداد و نجات رفته و با ایشان به گفت‌وگو نشسته است. گفت‌وگویی که در ادامه چکیده آن را می‌خوانید. (برای خواندن مشروح این گفت‌وگو اینجا بروید)

برای مهار بحران به مردم نیاز است، اما نه مردم فعلی!فتحی: در بحران‌های عمومی مانند سیل و زلزله، مدیریت بحران با ستاد بحران است، اما نقش مردم بسیار پررنگ است. اینجاست که می‌بینیم حلقه مفقوده آموزش است. نبود آموزش فقط بی احتیاطی و بی مسئولیتی مسئولان نبوده بلکه از نظر من، مردم هم تمایلی به یادگیری در این زمینه ندارند. در سال ۹۳ تحقیقی در این زمینه انجام دادیم که نشان می‌داد، سطح آگاهی مردم در خصوص حوادث پیرامونشان نزدیک به ۱۰ درصد است؛ این سطح آگاهی یعنی فاجعه.

اگر حساسیت وجود می‌داشت، قاعدتا اضطرابی که از آن به عنوان «اضطراب مفید» نام می‌بریم، به وجود می‌آمد. اضطراب مفید باعث می‌شود فرد خود را نسبت به آن ایمن کند. این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که مردم به مسأله حساس شوند و تشنه آموزش باشند. متأسفانه این مسأله در کشور ما وجود ندارد. اگر نقش مردم پررنگ‌تر باشد و بدانند در چرخه مدیریت بحران همه وظیفه بر عهده حاکمیت نیست بلکه بر عهده خودشان است، قطعا وضعیت تغییر خواهد کرد.

در حوادثی مثل زلزله، نخستین کسانی که می‌توانند کمک کنند، خود مردم هستند. قوی‌ترین تیم‌های امداد هم تأخیر خواهند داشت، به ویژه در شرایط خاص مانند تهران که وقتی زلزله آمد عملا خیابان‌ها قفل شد و امکان تردد وجود نداشت. قاعدتا اگر علاقه مندی به فراگیری بیشتر شود، در مرحله آمادگی وضعیت بهتری خواهیم داشت، اما متأسفانه در هر دو مرحله مقابله و آمادگی که مردم نقش مهمی دارند، اطلاعات مردم بسیار کم است و تلاشی هم برای بالابردن آن نمی‌شود.

بیات: به نظر من باید بحران را "ملی" دید. وقتی آتش نشانی یا هر ارگان دیگری سر یک حادثه می‌رود، دستگاه‌های زیادی باید شرکت کنند و هماهنگی میان این دستگاه‌ها باید انجام بگیرد. از رسانه‌ها تا ارگان‌های دیگر مسئول هستند و هرکسی باید در حوزه خودش همه تلاشش را بکند، در حالی که در کشور ما هیچ بحرانی ملی محسوب نمی‌شود. هر مدیری می‌خواهد دستگاه زیر نظر خودش را از توبیخ دور کند، بنابراین همه توان خود را به کار نمی‌گیرد، در حالی که در برخی بحران‌ها باید قانون داشته باشیم که همه دستگاه‌ها موظف هستند تمام توان خود را بگذارند و برای آن هم باید پاسخگو باشند.

اما آموزش مردم بر عهده کیست؟ فتحی در این باره می‌گوید: آموزش در این زمینه، یکی از پایه‌های توسعه است. اگر در مقام مقایسه با کشور ژاپن برآییم، باید بگویم آن‌ها در مرحله آمادگی خوب کار کردند و مخاطرات پیرامون را شناسایی کردند. آنجا مردم اطمینان دارند اگر آرامش خود را حفظ کنند، مشکلی برایشان به وجود نمی‌آید. این در حالی ا‌ست که ما در مرحله آمادگی، کشور پرریسکی هستیم. به نظر می‌رسد، متولی کار در آگاهی دادن به مردم حاکمیت است، اما یادمان باشد همه جای دنیا بحران زمانی کنترل می‌شود که مردم مدیریت بحران و برخورد با آن را بلد باشند. زیرساخت‌های ما در هیچ حادثه‌ای مناسب نیست و این مشکل آفرین است.

نکته بعدی باز هم مردم هستند. آن‌ها هم در زمان خرید و معامله یک ساختمان به ایمنی آن هیچ توجهی نمی‌کنند، در حالی که در کشور‌های موفق در حوزه بحران مردم در این زمینه بسیار حساس هستند. اما آیا مردم ایران در زمان خرید خانه به این آیتم که خانه چقدر در برابر زلزله یا آتش سوزی مقاوم است و ایمنی دارد توجه می‌کنند؟ آیا اصلا مرکزی هست که مردم از آن کارشناس بخواهند تا ریسک خانه را در برابر حوادث مشخص کند؟ البته من نمی‌خواهم منکر این شوم که مردم در شرایط اقتصادی بد مجبور هستند که یک گزینه را انتخاب کنند و به مسائل دیگر توجه نمی‌کنند.

قاعدتا حاکمیت در آمادگی باید ورود پیدا کند، باید در بحث ایمن سازی ساختمان‌ها بسیار سخت گیر عمل کند. اما حرف این است تا وقتی مردم نسبت به حوادث آگاهی نداشته باشند. این سختگیری‌ها هم فایده‌ای نخواهد داشت. مثلا وقتی گفته شود تا زمانی که خانه ضد زلزله ساخته نشود پایان کار نمی‌دهیم، فرد با اینکه خودش خانه را می‌سازد و خودش در خانه زندگی می‌کند، باز هم می‌گوید چیزی نمی‌شود. هرچقدر هم تلاش کنیم تا زمانی که علاقه مندی به یادگیری مسائل نیست، راه به جایی نمی‌بریم و مدیریت رفتار مردم در زمان حادثه به سختی انجام می‌گیرد.

اما در مواقعی که یک حادثه رخ می‌دهد و خیل جمعیت برای تماشا روانه می‌شود چه کسی در آموزش قصور کرده است؟ معاون عملیات سازمان امداد و نجات هلال احمر در این باره می‌گوید: علاقه و آموزش دو حلقه مفقوده است. نمی‌توان گفت: فقط یک ارگان مسئول است. مثلا نمی‌توانیم بگوییم فقط آموزش وپرورش باید به دانش آموزان یاد دهد که در مواقع بحران چه کنند. علاوه بر آموزش و پرورش باید رسانه‌ها هم کمک کنند. صداوسیما چقدر برای آموزش مردم در این زمینه وقت گذاشته؟ البته کار‌های زیادی انجام می‌گیرد، اما نکته اینجاست که این کار‌ها منسجم نمی‌شود.

برای کشور پرخطری مثل ایران که چهار گوشه آن چند ماه است که می‌لرزد، مجبوریم یک برنامه منسجم داشته باشیم. چرا مردم نباید از خطرات آگاهی داشته باشند و ایمنی خود را در نظر بگیرند؟ به عنوان مثال، خطر بزرگی شهر میلیونی تهران را تهدید می‌کند و مردم از آن غافل هستند. حتی زمانی که زلزله‌ای خفیف تهران را لرزاند دیدیم چه اتفاقی افتاد، خیابان‌ها به هم ریخت و... در حالی که نباید اینطور باشد. یک چیز را نباید فراموش کنیم حوادثی مثل زلزله طبیعی است. آماده نبودن ما غیرطبیعی است.


برای مهار بحران به مردم نیاز است، اما نه مردم فعلی!بیات: اجازه بدهید اجازه بدهید من درباره رفتار مردم در زلزله تهران چیزی بگویم. ببینید این کاملا طبیعی است وقتی شهری با بحران روبه‌رو می‌شود. مردم سعی می‌کنند، از شهر خارج شوند، بنابراین نباید خرده گرفت که چرا مردم به پمپ بنزین‌ها می‌روند و صف‌های طولانی به وجود می‌آید. این کاملا طبیعی است که مردم بخواهند خود را از خطر دور کنند. آنچه غیر طبیعی است انتظاراتی است که گاه مردم از امدادگران دارند.

در همه جای دنیا در مواقع بحران ابتدا مردم هستند که همدیگر را نجات می‌دهند. آن‌ها هستند که خودامدادگری می‌کنند. همان کسانی که آوار روی سرشان ریخته و زلزله زده هستند، اقوام و دوستان خود را از زیر آوار بیرون می‌کشند؛ بنابراین ما باید به مردم یاد بدهیم چطور به یکدیگر امدادرسانی کنند. چون این یک واقعیت است که در بهترین شرایط هم ساعت‌ها طول می‌کشد تا امدادگر به محل برسد و زمان طلایی از دست می‌رود.

فتحی: مکان‌هایی که گفته می‌شود به عنوان پایگاه پشتیبانی امداد و نجات در نظر گرفته شده، محلی برای رجوع مردم نیست، این‌ها در ادامه یک پروژه تحقیقاتی ایجاد شد تا پایگاه درون شهری ایجاد شود که در زمان آمادگی بتوانند محل هماهنگی و استقرار نیرو‌های عملیاتی باشند و این‌ها به هیچ عنوان مرکز اضطراری مردم نبود، اما قاعدتا با این وضعیت تهران در زمان بحران نیاز به محلی برای اسکان اضطراری مردم وجود دارد. البته شهرداری مکان‌هایی را به عنوان مکان اسکان اضطراری پیش بینی کرده، اما نباید انتظار داشته باشیم که همه چیز آماده باشد؛ در تهران با این جمعیت، قوی‌ترین تیم‌های عملیاتی هم نمی‌توانند کاری بکنند. مردم باید خودشان کاری بکنند. امکانات دپو کنند، چون قطعا حاکمیت نمی‌تواند پاسخگو باشد. باید به این توسعه یافتگی بینیم که مردم خودشان به فکر نجات خودشان باشند.

بیات: من نکته‌ای را می‌خواهم اضافه کنم. خیلی از این کار‌ها بسیار ساده است. باز هم مثال این را می‌زنم: در ژاپن هر فردی که ماشین دارد، یک کیت مخصوص امداد در ماشینش دارد. این یک امر جا افتاده در کشور ژاپن است، چون زلزله خیز است. اما آیا در ایران این کیت‌ها وجود دارد؟ اصلا مردم می‌دانند کیت مخصوص زلزله چیست؟ رسانه‌ها فقط به هیجان مردم می‌پردازند. دو یا سه ساعت بعد از زلزله سرپل ذهاب خبرنگار به محل رفته و از فرد زلزله زده و بحران زده که آواره و شوکه شده می‌پرسد به شما چادر داده اند؟ وقتی خبرنگاران ما آگاهی لازم را ندارند، بنابراین توقع را بالا می‌برند و اضطراب و نارضایتی را بین مردم زیاد می‌کنند، در حالی که باید بدانند سه ساعت بعد از حادثه در استانداردترین کشور‌ها هم تازه ستاد تشکیل می‌شود. اول امدادگران سعی می‌کنند زمان طلایی را از دست ندهند، سعی دارند زنده‌ها را بیرون بکشند و بعد به سمت توزیع کالا می‌روند.

خبرنگار باید بداند که در بحران این فرد بحران زده است که مدیریت را بر دست می‌گیرد؛ در همه جای دنیا بیشترین تعداد زنده‌های پیدا شده در زلزله‌ها را مردم نجات داده اند. بالای ۹۰ درصد از نجات یافته‌ها به دست خود بحران زده‌ها نجات پیدا می‌کنند؛ این یک اتفاق جهانی است. نکته بعدی در رفتار ما مدیران است. روابط عمومی و اطلاع رسانی به اندازه خود مدیریت بحران اهمیت دارد. هر ارگانی برای خودش آمار می‌دهد، آخر هم معلوم نمی‌شود تعداد کشته‌ها و زخمی‌ها چقدر است و مرتب شایعه به وجود می‌آید. مدیران و دستگاه‌ها هم اشتباه می‌کنند. در زمان بحران وقت کار است نه مصاحبه.
سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱
انتشار یافته: ۹
آیا فقط حرف می زنیم که بگوئیم چیزی گفته شد؟ توپ را به زمین حریف پاس می دهیم؟ دستورالعمل قاطعی که پشتیبانی قانونی و انتظامی داشته باشد کجاست؟ پمپ بنزین نزدیک خانه ما از ساعت 4 صبح تا 5 و نیم بسته است چون در این بی آبی، پمپ را هر روز می شوید. نظارت کجاست؟ ستاد بحران کجا است؟ وقتی انبار ستاد بحران را تلویزیون نشان می دهد آدم متاسف می شود که برای فی المثل منطقه 5 حدوداً 10 کپسول یک لیتری آتش نشانی داریم. کی استفاده می کند؟ آیا آن فرد آموزش دیده است؟ فقط در مدارس سالی یکبار بچه ها را می فرستیم زیر میز به عنوان مانور. کی به کیه؟ فقط حرف می زنیم و شعار می دهیم. آخرش هم 90 هزار تخته پتو بین 30 هزار نفر تقسیم می شود. چه کسی ناوارد است؟
در ایران کلا رویکرد سیاست محور و خارج نگر است و مردم نیز بین مرگ و زندگی، و خوشی افراطی بدبختی بی نهایت دست و پا می زنند. مواردی که در بالا گفته شد همگی درست است، اما وضعیت چنان است که مردم، عامه مردم که باید چنان اموری را انجام دهند، به فکر اولویت های دیگری مانند جان به در بردن از تورم و له نشدن زیر بار گرانی ها هستند. مردم باید از حداقل معیشت و راحتی برخوردار باشند تا بتوانند به مسائلی دیگر نیز بیندیشند و وقتی که چنین شرایطی ندارند، لاجرم با مسائلی که در این گزارش گفته شد بیگانه می مانند. خود این کارشناسان محترم اگر مجبور شوند با حقوق ماهیانه یکی دو میلیون تومان با چنگ و دندان برای بقای خانواده خود بجنگند، قبل از همه به این گفته های خود، با وجود درستی انکار ناپذیرشان، خواهند خندید.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran, Islamic Republic of |
۱۹:۰۲ - ۱۳۹۷/۰۱/۰۴
بهتر بود اول فرق انسان با حیوان را توضیح میدادی

اگر نگاه کوچکی به مردم داشته باشید متوجه میشود در همه امور کشور موارد گفته شده صادق است

اگر حق من زیر پا گذاشته شد پس مجاز به هر رفتاری هستیم
برای حل مشکلات به دولت نیاز است.اما نه دولت فعلی
النّاسُ علی دین ملوکهم....
خدابیامرزد امیرکبیررا
نظام آموزشی کشور خیلی عقب افتاده است.ا\\
منهم تعبيري از اتفاقات نظير زلزله هفت ريشتر ببالا دارم اكثر مديران كل وحاكمان در سطح بالا بدون فوت وقت از كاخ هاي خود خارج واز معابر قبلاً تعيين شده به كشور هاي اروپايي مسافرت ميكنند مديران درجه دو به كشورهايي نظير سوريه ولبنان وعراق ووو كه دوستانى در آنجا دارند ميروند بقيه مردم هم در خود مي لولند
این عنوان برای نوشتار کاملا درست است.
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر