بازدید 4063

دخترم را با داستانسرايي فريب دادم

کد خبر: ۷۷۱۰۶۴
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۵ 04 February 2018

مرد معتادي كه شش‌سال قبل همسرش را در مسافرت شمال در شهرستان چالوس به قتل رسانده بود ماجرا را شرح داد.


به گزارش جوان، مهرماه امسال بود كه زني به دادسراي امور جنايي تهران رفت و از ناپديد شدن خواهرش پس از شش‌سال خبر داد. شاكي گفت: چندين سال قبل خواهرم با مردي به نام صفدر ازدواج كرد و پس از مدتي صاحب دختري شدند. الان حدود هفت‌سال است كه از خواهرم بي‌خبرم و هر زماني از شوهرش جوياي احوال خواهرم هستم اظهار بي‌اطلاعي مي‌كند.

به همين سبب احتمال مي‌دهم براي خواهرم اتفاق بدي رخ داده يا شوهرش او را به قتل رسانده باشد. پس از اين شكايت تيمي از كارآگاهان اداره يازدهم پليس آگاهي به دستور بازپرس جنايي براي يافتن زن گم شده وارد عمل شدند.

مأموران در نخستين گام به شوهر زن گمشده مظنون شدند و وي را بازداشت كردند. صفدر در بازجويي‌ها ابتدا از سرنوشت همسرش اظهار بي‌اطلاعي كرد، اما در نهايت پس از چهارماه سكوتش را شكست و به قتل همسرش اعتراف كرد.

متهم صبح ديروز براي بازجويي به دادسراي امور جنايي منتقل شد و اعتراف كرد كه همسرش را شش‌سال قبل در شهرستان چالوس به قتل رسانده است.

متهم براي ادامه تحقيقات به دستور قاضي پرونده در اختيار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي قرار گرفت و قرار است متهم پس از تحقيقات با صدور رأي عدم صلاحيت همراه پرونده براي رسيدگي به محل وقوع جرم منتقل شود.

گفت‌وگو با متهم

خودت را معرفي كن‌؟


صفدر هستم 40 ساله، اهل تهران.

معتادي‌؟


بله. معتاد به شيشه بودم هر چند تا قبل از دستگيري هم به صورت تفنني مصرف مي‌كردم.

چه شد كه معتاد شدي‌؟


دو سال قبل از ازدواج با دوستانم به صورت تفنني شيشه مصرف مي‌كردم و همين شيشه زندگي‌ام را تباه كرد.

بعد چه شد‌؟


به خاطر همين توهم شيشه همسرم را به قتل رساندم.

چه شد كه شش‌سال قبل همسرت را در چالوس به قتل رساندي‌؟


آن زمان همراه همسر و دختر 10‌ساله‌ام براي تفريح به چالوس رفتيم و ويلايي براي چند روز سكونت اجاره كرديم و همسرم را آنجا به قتل رساندم.

به رفتارهاي همسرت مشكوك شده بودي‌؟


نه. همسرم فهميده بود كه من شيشه مصرف مي‌كنم و تهديد كرد، اگر اعتيادم را ادامه بدهم از من جدا مي‌شود و دخترم را از من مي‌گيرد. هر وقت شيشه مصرف مي‌كردم توهم شديدي به من دست مي‌داد و همه‌اش درباره جدايي از همسرم و گرفتن دخترم فكر مي‌كردم تا اينكه به همين دليل هم او را به قتل رساندم.

دخترت متوجه قتل مادرش نشد‌؟


نه. آن شب خواب بود.

بيشتر توضيح بده‌؟


شب داخل ويلا دوباره با همسرم مشاجره لفظي داشتم تا اينكه او خوابيد. پس از آن من شيشه مصرف كردم و دوباره توهم به سراغم آمد و از ترس اينكه دخترم را از من نگيرد در خواب او را خفه كردم. وقتي به خودم آمدم ديدم همسرم فوت كرده و دقيق آن شب به خاطر ندارم كه جسد را چه كار كردم، اما فكر مي‌كنم همان شب داخل جنگل سوزاندم.

دخترت صبح درباره سرنوشت مادرش سؤال نكرد‌؟


سؤال كرد اما چون ما با هم اختلاف داشتيم به دروغ گفتم او ما را رها كرده و به شهر ديگري رفته است. در واقع براي او داستانسرايي كردم و او هم كه سن كمي داشت قبول كرد.

چه شد كه خواهر همسرت پس ازشش سال سراغ خواهرش را گرفت؟


همسرم با خانواده‌اش ارتباط خوبي نداشت. مادر و پدرش كه فوت كرده بودند و خواهرش هم با ما ارتباط نداشت تا اينكه من پيگيري حقوق بازنشستگي همسرم شدم تا به حساب دخترم حقوقش واريز شود كه خواهرش متوجه شد و به ما شك كرد و پيگير سرنوشت همسرم شد و از من شكايت كرد.

همسرت بازنشسته بود‌؟


بله، او 13‌سال از من بزرگتر بود و بازنشسته شده بود.

چطور با هم آشنا شديد‌؟


18 سال قبل من تكنسين آسانسور بودم و در شركتي كار مي‌كردم كه همسرم نيز آنجا كار مي‌كرد و با هم آشنا شديم و ازدواج كرديم.

پس از قتل چه كار كردي‌؟


چند سالي به شمال رفتم و با يكي از دوستانم قرار بود در زمينه توريست فعاليت كنيم كه هر چه پول داشتم از دست دادم و دوباره به تهران آمدم.

در تهران چه كار مي‌كردي‌؟


در تهران با خودروام مسافركشي مي‌كردم.

 

در اين مدت عذاب وجدان نداشتي‌؟


من اصلاً زندگي نداشتم. هر شب كابوس مي‌ديدم و هر روزم سياه بود.

چرا در اين مدت اعتراف نكردي‌؟


مي‌ترسيدم. از همه مهمتر دخترم تنها است، نمي‌خواستم او را از دست بدهم اما خسته شدم و تصميم گرفتم اعتراف كنم.

دخترت خبر دارد كه شما مادرش را به قتل رساندي‌؟


تا الان كه خبر نداشته اما خاله‌اش به او مي‌گويد.

سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر