بازدید 2384
پرسپوليس و حسرت تاريخي مديريت اصولي؛

وقت «سکته کردن» است حاج حبيب!

در اين ميان اگر چه پرسپوليس با حبيب کاشاني دست کم به يک عنوان ارزشمند و به يادماندني قهرماني دست پيدا کرد، اما متأسفانه به هر علتي - از کمبود وقت تا فقدان آينده نگري کافي- حتي کاشاني هم نتوانست اقدامهاي شايسته بلند مدت تري براي مجموعه تحت اداره اش انجام بدهد تا بلافاصله بعد از ترک ساختمان باشگاه توسط وي، پرسپوليس در گرداب روزمرگيهاي معمول خود و مشکلات پيش پا افتاده هميشگي اش در حال غرق شدن باقي بماند.
کد خبر: ۷۶۷۱۰
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۳۸۸ - ۰۹:۰۷ 12 December 2009
1 ) بعد از بازي نسبتاً سزاوارانه در برابر سپاهان و نيز پيروزي مقتدرانه مقابل تيم بحران زده مس کرمان، به نظر مي رسيد مشکلات پرسپوليس حل شده و اين تيم به قول کادر فني و اجرايي اش متحول شده است.

به نوشته قدس؛ با اين همه، آنچه در اهواز رخ داد و به شکست سرخپوشان در واپسين لحظات انجاميد، يک بار ديگر همه معادلات را به هم ريخت. پرسپوليس در روز بدش، طلسم نبردن استقلال اهواز در خوزستان را دست کم براي يک سال ديگر تمديد کرد تا شايستگي هاي اين تيم براي باقي ماندن در کورس قهرماني ليگ نهم و يا حتي اخذ سهميه شرکت در مسابقات ليگ قهرمانان آسيا به مخاطره بيفتد. آيا مشکلات اين تيم حل مي شود؟ چاره چيست؟!


2 ) علاقه مندان پيگير فوتبال، خوب به ياد دارند که در اوان ليگ هفتم حرفه اي نيز همچون امروز حبيب کاشاني مديريت عاملي پرسپوليس را برعهده داشت. آن روزها هم سرخپوشان مثل حالا درگير فراز و فرودهاي فراواني بودند؛ از يک طرف اختلافهاي ريز و درشت رخ داده در کادر فني قابل کتمان نبود و از طرف ديگر قهر و قهرکشي ستاره هاي ياغي تيم مثل شيث رضايي، نيکبخت واحدي و حتي بازيکن تازه به دوران رسيده اي مثل محمدرضا ماماني آسمان تيم را ابري و فضاي مجموعه را متشنج مي کرد.

در کنار اينها، عوامل ديگري همچون کسر 6 امتياز و بدهي هاي گوناگون مالي کمر تيم را تا مرز شکسته شدن خم کرده بود و البته در چنين شرايط وخيمي، پرسپوليس يک رقيب تا دندان مسلح مثل سپاهان اصفهان را در راه رسيدن به عنوان قهرماني، در مقبل خود مي ديد. حجم اتفاقهاي جالبي که در آن سال براي سرخپوشان رخ داد، به هيچ وجه کم نبود.

در آن مقطع زماني، همين حاج حبيب کاشاني براي خارج کردن تيم از بحران، ترفند خاص و عجيبي داشت و هر زماني که مجموعه در مسير شکست و ناکامي گام بر مي داشت، خودش را تا مرز غش و سکته(! ) پيش مي برد تا به بازيکنان نوعي شوک عاطفي و هيجاني وارد کند.

اگر چه آن ميزان از ناراحتي هاي مزاجي براي مرد چهل و چند ساله اي مثل کاشاني چندان طبيعي نيست، اما سرانجام با همان سازو کارها، پرسپوليس، فاتح عنوان قهرماني ليگ هفتم حرفه اي شد تا پروژه تازه تأسيس «قلب شير» قطبي، با نقش آفريني سکته هاي گاه و بي گاه حبيب کاشاني، براي دومين بار در ليگ حرفه اي، رداي قهرماني را به رنگ سرخ درآورد. با اين همه، آيا امسال و يا سالهاي بعد هم مي شود با بستري کردن کاشاني در بيمارستان، براي پرسپوليس جام آورد و اين تيم را به مرز موفقيت رساند؟


3 ) حقيقت آن است که متأسفانه طي ساليان گذشته، تقريباً هيچ کدام از مديران عامل پرسپوليس نتوانسته اند براي اين باشگاه، گامي زيربنايي، مهم و ماندگار بردارند. همين جناب امير (حسن) عابديني که حالا در بدنه هواداران پرسپوليس از او به عنوان مديري بسيار موفق نام برده مي شود و البته تخصصش نيز در درآمدزايي بوده، کوچکترين اقدام مثبت زيربنايي براي تيم انجام نداد؛ چنانکه حتي تا سالها بعد از او، پرسپوليس همچنان عاجز از تصاحب يک ساختمان اداري براي خودش بود و دست آخر براي جبران اين نقيصه، مجبور شد هبه محمد دادکان را بپذيرد!

باز بايد به عابديني «احسنت» گفت که اگر در شکل اصولي اش مديريت نمي کرده، دست کم در انباشتن ويترين باشگاه از انواع جامهاي قهرماني يد طولايي داشته؛ و گرنه بعد از او استاداني بر رأس کار تکيه زدند که نه در«زيربنا» و نه در «روبنا» کوچکترين توفيقي نداشتند و گاهي شاهکارهايشان قابليت تبديل شدن به دستمايه يک فيلم سينمايي کمدي را داشت؛ از جمله جنابان آقايان خطيب، غمخوار، داريوش مصطفوي و حاج عباس انصاري فرد!

در اين ميان اگر چه پرسپوليس با حبيب کاشاني دست کم به يک عنوان ارزشمند و به يادماندني قهرماني دست پيدا کرد، اما متأسفانه به هر علتي - از کمبود وقت تا فقدان آينده نگري کافي- حتي کاشاني هم نتوانست اقدامهاي شايسته بلند مدت تري براي مجموعه تحت اداره اش انجام بدهد تا بلافاصله بعد از ترک ساختمان باشگاه توسط وي، پرسپوليس در گرداب روزمرگيهاي معمول خود و مشکلات پيش پا افتاده هميشگي اش در حال غرق شدن باقي بماند.


4 ) نمي دانم برنامه حاج حبيب براي ادامه فصل چيست، اما پر واضح است که اگر با «سکته کردن» بشود يک تيم را يک بار قهرمان کرد، نمي شود آن را هميشه بر عرش فوتبال نشاند. ترفندهاي ليگ هفتم، حالا طبيعتاً در ليگ نهم جواب نمي دهد و در شرايطي که پرسپوليس از زمان بازگشت کاشاني تغييرات مثبت چشمگيري هم نداشته، بيش از هر چيز ديگري، اين جاي خالي مديريت اصولي، ريشه اي و کارآمد است که توي چشم مي زند.

اي کاش يک مسؤول و يک سياستگذار صاحب اثر در اين ورزش مي فهميد تيمي همچون پرسپوليس، نياز به مالکيت و مديريت خصوصي و در پرتو آن «شايسته سالاري» دارد، تا جايي دورتر از چنبره مصائب مديريت دولتي مثل عزل و نصبهاي شتاب زده و بحرانهاي عميق مالي، بتواند در بستر زمان قدرت بالقوه اش را به فعل برساند و هر سال براي قهرماني، محتاج سکته کردن مديرعامل دولتي اش نباشد!
سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
برچسب منتخب
# ماه رمضان # عید نوروز # جهش تولید با مشارکت مردم # دعای روز هجدهم رمضان # شب قدر