بازدید 22511

راز سبقت کره جنوبی از ایران

کد خبر: ۷۲۳۷۵۱
تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۸:۳۹ 22 August 2017
چه عواملی کمتر شدن شتاب توسعه در ایران در مقایسه با کشورهایی نظیر کره جنوبی را به همراه داشته است؟ پاسخ به این سوال را در الگوی برنامه ریزی این کشور که دارای نمره قبولی در کارنامه توسعه اش است، می توان جست وجو کرد. کره جنوبی در حالی روند توسعه را همزمان با ایران شروع کرد که در حال حاضر با رشد اقتصادی بالا، جزو 20کشور قدرتمند اقتصادی جهان است.

به گزارش دنیای اقتصاد، مرور تجربه این کشور نشان می دهد که مهم ترین اصل در برنامه های توسعه کره جنوبی، انتخاب صنایع اولویت دار و تخصیص منابع کمیاب به این صنایع بوده است. در واقع کره جنوبی با عبور از مراحل اولیه توسعه و ایجاد صنایع دارای قابلیت صادراتی بالا، شکل و ماهیت برنامه ریزی توسعه ای را تغییر داده است. مقایسه این الگو با شیوه برنامه ریزی در ایران نشان می دهد که نگاه رایج به برنامه در کشور، بیش از آنکه نگاهی توسعه خواه باشد، نگاهی مکانیکی است و بدون توجه به محدودیت های موجود و اولویت های کشور، اهداف بی شماری را دنبال می کند. این نوع نگاه که بیشتر از نوع برنامه سازی به جای برنامه ریزی است، باعث فرصت سوزی و دور شدن از مسیر توسعه می شود. «دنیای اقتصاد» در گزارشی عوامل شکست برنامه ریزی در ایران و برخی از کشورهای در حال توسعه را بررسی کرده است.

راز سبقت کره جنوبی از ایران چیست؟
 
ایران و کره جنوبی در حالی از دهه 1960 میلادی روند مدرنیزاسیون و توسعه را همزمان با هم شروع کردند که این کشور آسیایی در مقایسه با ایران رشد اقتصادی سریع تری را تجربه کرد و در حال حاضر جزو 20 کشور قدرتمند اقتصادی است. بررسی ها نشان می دهد که کره جنوبی با موفقیت در برنامه ریزی اقتصادی توانسته است این مسیر را طی کند. این در حالی است که ایران با وجود داشتن منابع غنی تر و سابقه نسبتا طولانی تر در زمینه برنامه ریزی توسعه در مقایسه با کشورهایی نظیر کره جنوبی، از منظر شاخص های توسعه در وضعیت نامطلوب تری قرار دارد و سازوکار تنظیم برنامه ها نیز با ایراداتی همراه است. اینکه چه عواملی سبب کمتر بودن شتاب توسعه در ایران در مقایسه با کشورهایی نظیر کره جنوبی شده، در گزارشی از سوی بازوی پژوهشی بخش خصوصی بررسی شده است. تجربه برنامه ریزی در ایران نشان می دهد که هیچ یک از برنامه های پنج ساله طی دوره های گذشته ویژگی یک برنامه موفق را نداشته است.

با بررسی دلایل این امر در ایران و برخی از کشورهای در حال توسعه، راز موفقیت در نظام برنامه ریزی را با توجه به دو تجربه آسیایی دو کشور کره جنوبی و چین شناسایی کرده است. روند پیش گرفته در ایران طی دهه های اخیر نشان دهنده آن است که گام های زیادی تا دستیابی به برنامه های توسعه محور و راهگشا برای اقتصاد پیش رو داریم، چرا که نگاه رایج به برنامه در ایران بیش از آنکه نگاهی توسعه خواه باشد، نگاهی مکانیکی است و بدون توجه به محدودیت های موجود و اولویت های کشور، اهداف بی شماری را دنبال می کند، نگاهی که باعث فرصت سوزی و دور شدن از مسیر توسعه ای می شود. آنچه در برنامه ششم که از ابتدای سال جاری استارت اجرای آن زده شد مشاهد می شود، گویای عدم وجود مشخصه ای یک برنامه توسعه ای راهگشا برای کشور است که این مساله موجب شد تا نقدهای فراوانی از سوی نخبگان و صاحب نظران به این برنامه ها وارد شود. براساس ارزیابی صورت گرفته سیاست برنامه ریزی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه نه تنها موفقیت آمیز نبوده، بلکه پیامدهایی از قبل افزایش فقر، نابرابری و بیکاری را نیز به دنبال داشته است. از سوی دیگر هرچند درباره اثربخشی برنامه ریزی برای کشورها به ویژه کشورهای توسعه نیافته تردیدی وجود ندارد، اما مساله اساسی این است که عوامل متعددی منجر به عدم تحقق نتایج مورد انتظار از برنامه ریزی در کشورهای در حال توسعه می شود که در این خصوص می توان به «توسل به برنامه های جامع توسعه، فقدان درک مشترک از مفهوم برنامه، فقدان خواست سیاسی، عدم توجه به شرایط موجود، عدم توجه به عوامل برون زا، محدودیت آمار و اطلاعات» اشاره کرد. با این شرایط می توان گفت طراحی یک برنامه توسعه انعطاف پذیر، مشارکتی و واقع بینانه که از جمله مشخصه های برنامه های توسعه ای موفق محسوب می شود نیازمند الزامات و بسترهایی است که اهم آنها به «شناخت وضعیت موجود، شناخت عوامل برون زا، آینده شناسی، وجود بسترهای نهادی کارآ، اجماع نظر در میان مجریان و صاحبنظران، نظام کارآمد آمار و اطلاعات، تامین ثبات و امنیت، همراستایی بین برنامه های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت، ماهیت مشارکتی برنامه و نظام مطلوب ارزیابی و نظارت» باز می گردد. الزاماتی که تحقق آنها شرایط را برای رسیدن به برنامه ای کارآمد فراهم می کند.

تجربه های موفق آسیایی
 
در این خصوص می توان به دو تجربه موفق آسیایی (کره جنوبی و چین) اشاره کرد. دولت کره جنوبی از اوایل دهه 1960 از ابزارهای قانونی و سیاستی متعددی برای تحرک بخشی به اقتصاد ضعیف این کشور استفاده می کرد که قانون برنامه توسعه یکی از این ابزارها محسوب می شود. هدف اصلی برنامه های پنج ساله توسعه اقتصادی این کشور، تحقق توسعه ملی از طریق صنعتی شدن بود. از همین رو مهم ترین اصل در برنامه های توسعه کره جنوبی انتخاب صنایع اولویت دار و تخصیص منابع کمیاب برای تقویت این صنایع محسوب می شد و این کشور برای تحقق صنعتی شدن باید صنایع ارجح در هر برنامه مشخص با تحرک صنایع پیش رو را در دستور کار قرار می داد. در کنار برنامه های توسعه ای، قوانین موردی دیگری نیز در این کشور در دستور کار قرار گرفت، قوانینی که سیاست های میان مدت برنامه های توسعه را به سیاست های کوتاه مدت تبدیل می کردند.

نکته قابل توجه این است که با تغییر صنایع ارجح در هر برنامه، قوانین پیشین ملغی و قوانین جدیدی تصویب می شدند که این امر پویایی خاصی به برنامه های توسعه ای این کشور می بخشید و منجر به حفظ هماهنگی میان نظام برنامه ریزی توسعه و تحولات حوزه اقتصاد می شد. در واقع گزینش صنایع استراتژیک برای توسعه کره، در هر دوره با یکدیگر متفاوت بود و با این حال، دامنه وسیعی از صنایع پیچیده الکترونیک تا صنایع کشتی سازی و اتومبیل را در بر می گرفت. اما پس از رکود اقتصادی دهه 1990 در شرق آسیا نزدیک به یک دهه برنامه های توسعه پنج ساله در کره جنوبی نیز متوقف شدند و پس از آن نیز کره جنوبی بسته به موضوعات مهم برای اقتصاد کشور برنامه کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت را تدوین و به اجرا می گذارد که همراستایی این برنامه ها در موفقیت این کشور بسیار حائز اهمیت بوده است. این برنامه ها در همراستایی با برنامه های گذشته برنامه هایی کمتر متمرکز و بیشتر موردی با هدف رفع مشکلات مشخص، تداوم توسعه اقتصادی – اجتماعی کره جنوبی و بهبود وضعیت شاخص های حوزه خاص را شامل می شد. در واقع با عبور کره جنوبی از مراحل اولیه توسعه و ایجاد صنایع دارای قابلیت صادراتی بالا، شکل و ماهیت برنامه ریزی توسعه ای این کشور نیز دستخوش تغییرات قابل توجهی شده است. اما درخصوص روند پیش گرفته از سوی چین می توان گفت این کشور برنامه توسعه را از دهه 1950 آغاز کرد و در دو دهه اول الگوی برنامه نویسی توسعه این کشور تا حد زیادی برگرفته ازمدل برنامه های توسعه اتحاد جماهیر شوروی (سابق) بود.

رویکرد اصلی برنامه ریزی در دو دهه مذکور رویکردی به شدت از بالا به پایین بود؛ به نحوی که روی جزئیات هر پروژه متمرکز می شد و جزئیات دقیق هر اقدام به صورت مکتوب مورد توجه قرار می گرفت. هرچند این کشور در برنامه اول تا چهارم و تا حدی برنامه پنجم از این شیوه برنامه نویسی پیروی کرد، اما شیوه مذکور نتایج مورد انتظار را به همراه نداشت. از همین رو تجربه شکست چین در برنامه ریزی توسعه در دو دهه اول و دگرگونی سیاست های داخلی و خارجی آن منجر به تغییر شکل و ماهیت برنامه ریزی توسعه در این کشور شد. دولت چین در میانه دهه 1970 اولین سند چشم انداز ده ساله (1985- 1976) را تدوین و سپس براساس محورهای مهم این سند، قانون برنامه ششم توسعه را تهیه و تصویب کرد. چین برای تهیه این برنامه توسعه، از کشورهای موفق شرق آسیا الگوبرداری کرد و همانند کره جنوبی در هر برنامه صنایع ارجح را مشخص کرد و با تلاش در جهت تحرک صنایع پیشرو، به دنیال این بود که رشد اقتصادی مشخص شده در سند برنامه را محقق سازد. با افزایش سرعت دست یابی به توسعه در چین، دولت تغییراتی را در سبک برنامه نویسی اعمال کرد و در سال 2006 نام برنامه یازدهم را به رهنمون یا راهنما تغییر داد. از برنامه یازدهم به بعد، تعیین اهداف دستخوش تغییراتی شد؛ به نحوی که اگر در گذشته چند هدف مشخص می شد و همه تلاش های برنامه های توسعه معطوف به تحقق این اهداف در دوره ای میان مدت بود، اما در برنامه های جدید اهدافی بلندمدت تر با نگرشی منعطف تر و هماهنگ تر با تحولات اقتصاد داخلی و خارجی مشخص می شوند. نکته قابل توجه در این برنامه ها به مواردی از قبیل دستیابی به رشد اقتصادی بلندمدت در دهه های آینده و بهبود وضعیت اجتماعی شهروندان توجه ویژه ای می شود. در واقع راهنمای توسعه چین، بیشتر راهی برای بهبود کیفیت رشد و توسعه اقتصادی این کشور محسوب می شود.

روند برنامه ریزی در ایران
 
روند پیش گرفته در دو کشور آسیایی مذکور در حالی است که ایران بیش از 60 سال، سابقه برنامه ریزی توسعه دارد و از جمله پیشگامان تدوین برنامه توسعه محسوب می شود، اما هنوز به اهداف خود از اجرای برنامه ها دست نیافته است. این در حالی است که بسیاری از کشورهای جهان که دیرتر از ایران اقدام به برنامه ریزی کرده اند، توانسته اند در رسیدن به اهداف برنامه های خود بسیار موفق تر از ایران عمل کنند. بررسی دو متغیر مهم رشد اقتصادی و تورم در برنامه های توسعه کشور حاکی از آن است که در اکثر برنامه ها اهداف برنامه با آنچه محقق شده است فاصله معناداری دارد.
 
اگرچه عدم تحقق نتایج مورد انتظار از برنامه ریزی در کشور منجر به این شد که عده ای نسبت به برنامه ریزی بدبین شوند اما نکته حائز اهمیت این است که شکست برنامه ریزی هیچ شک و تردیدی به اصل و ضرورت برنامه ریزی برای حرکت در مسیر دستیابی به توسعه وارد نمی کند. برنامه ریزی در کشور ما به دلایل فراهم نبودن بسترها و الزامات برنامه ریزی موفق نبوده است. در واقع آسیب شناسی برنامه های توسعه در ایران گویای این است که هشت عامل در عدم موفقیت در برنامه ریزی در کشور موثر بوده که در این خصوص می توان به «نبود تعریف روشن از توسعه و برنامه، تعدد اهداف و انعطاف پذیری برنامه ها، نظام آماری و اطلاعات غیرشفاف و ناکارآمد، برنامه های بلندپروازانه و غیرواقعی، فقدان نگاه آینده شناسی در تدوین برنامه توسعه، مشخص نبودن اولویت ها، فقدان استراتژی توسعه صنعتی و عدم مشارکت فعال بخش خصوصی اشاره کرد.
 
عدم موفقیت در برنامه های پنج ساله مصوب در حالی است که براساس نتایج این گزارش تدوین یک برنامه مساله محور، واقع بینانه و اولویت محور نیازمند وفاق ملی و اجماع نخبگان، برنامه ریزان و سیاستگذاران بر سرمفهوم، نقش و اهمیت برنامه در حل و فصل مسائل و مشکلات پیش رو است. با توجه به شرایط پیچیده و چالش های فراوان که کشور در حال حاضر با آن روبه رو است و با در نظر گرفتن شکنندگی اقتصاد کشور در برابر هر گونه شوک و تهدیدی ، انتظار می رود به مساله برنامه ریزی بسیار جدی تر از پیش توجه شود و حل و فصل موانع و تنگناهای پیش رو و تدوین برنامه راهگشا از اولویت و جایگاه خاصی برخوردار شود.



سلام پرواز
خیرات نان
بلیط اتوبوس
تبلیغات تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۱۳۸
انتشار یافته: ۳۶
رازش اینه که اونها توی کار دزدی نمیکنند ما ایرانی ها توی همه چی دزدی میکنیم!!
پاسخ ها
ناشناس
| Australia |
۱۲:۲۲ - ۱۳۹۶/۰۵/۳۱
شفافیت اقتصادی و مالی/ برنامه ریزی/ عدم تخاصم با جهان/ تلاش و علم اندوزی
مطالب طنز جالبی بود :-)
از نظر فرهنگ کار و سیستم مدیریت و احساس اجتماعی تفاوت زیادی داریم- مخصوصا سیستم مدیریت انحصاری و فامیلی در صنعت
با سلام

به تفسیر و نظریه مقاله که تا حد زیادی پردازش به کلیات است دو عامل کلی و جزیی زیر رو هم به عقیده اینجانب اضافه بفرمایید:

داشتن افق توسعه یا همان ویژن. چیزیکه بیش از همه جا در امارات و دوبی به چشم می آید. یعنی رهبریت متمرکز کشور در 40 سال پیش افق دید مشخص ودقیقی بر اساس مطالعات فرا گیر داشته اند و همچنین بهره بری از دانش مشاورین بین المللی. در ایران عدم اعتماد به مشاورین بین المللی و استعانت از راهکارهای توسعه که سازما نهای بین المللی پیشنهاد میدهند باعث یک محصوریت و انزاوای علمی شده.
راز سبقت آنها تکامل تکامل در فرهنگ اندیشه زن و مرد نکردن همه را یکسان دیدن شایسته سالاری نه پسرخاله بازی شهید حججی از سر گذشت ای وای بر ما که از فامیل بازی نمی گذریم و هرناشایستی را صرف فامیل بودن در جایگاه بزرگی می نشانیم . ای وای بر ما
آفرین مقاله خیلی خوبی بود حتی من برای زندگی شخصی خودم نکات کاربردی ارزشمندی از آن آموختم ، ممنون
ارتباط بیشتر با کشورهای دنیا و تجارت جهانی را کلا از نظر انداخته اید.
یک نظمی در دنیا وجود داره که به چند دسته تقسیم میشه::
۱- باید یکی از خوده کشورهایه غربی باشی
۲- اگر از این گروه نیستی باید همه درهای منابع طبیعی رو بدون چون و،چرا باز کنی
۳- باید تا جا داره بهشون باج بدی که کارت و راه بندازن
۴- غیر از اینا هر چی که زور بزنیم یک قدم میریم جلو دو قدم به عقب بر میگردیم یعنی در کل داریم در جا میزنیم
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۳۰ - ۱۳۹۶/۰۵/۳۱
چین در فرمول جنابعالی جایی ندارد
پس محاسبات شما کامل نیست
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۴۲ - ۱۳۹۶/۰۵/۳۱
بی خیال دادا یه چی میگی
کره ای ها پرچم آتیش نزدن و مرگ بر این و مرگ بر اون نگفتن
در کشورهای دنیا اگه به اصطلاح دین ندارند اما اخلاق دارند. ولی در ایران ......!
مسیولین کره جنوبی اقدام کردند و هرانچه از مردم خواستند خودنیز انجام دادند ولی مسیولین ما فقط حرف زدند و هرانچه از مردم خواستند خود انجام ندادند, اگر کره جنوبی تصمیم میگرفت همزمان کره شمالی,مالزی,فیلیپین را نیز رشد دهد مسلما هرگز موفق نمیشد زیرا منابع ان فقط برای توسعه و پیشرفت کره کفایت میکرد
رازش در هوش بيشتر مردمش هست . البته در ايران يه توهمى وجود داره كه هرچى استاد در ناسا و غيره هست ايرانين !! بله درسته , تعدادى هستند و به همون تعداد كره اى هم هست . چه بسا كره اى بيشتر هم هست . البته ناگفته نماند كه كره جنوبى ٣٠ ميليون نفر جمعيتش از ايران كمتره ! چاپ كن ببين همه حمله ميكنن منفى مى دن . هاهاها . اينا همونان كه ميگن هنر نزد ايرانيان است و بس . يعنى ايتالياىى ها و فرانسوى ها و انگليسى ها و چينى ها و روس ها و ترك ها و غيره خيلى بي هنرن . اصلا بلد نيستند هنر چى هست . واه واه واه . و بس . خلاص .
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۰:۳۴ - ۱۳۹۶/۰۵/۳۱
قضیه فقط هوش نیست
بحث فرهنگ است و تاریخ تمدن کشورها
متاسفانه ایرانیان فردگرا هستند و منافع فردی و حزبی و جناحی و قومی و قبیله ای و خانوادگی را همیشه به منافع ملی ترجیح داده اند
در نتیجه به جای نگاه کلان ملی و منافع جمعی، نگاه بخشی و سلیقه خانوادگی و قومی دارند

همچنین ایرانیان مردمانی کوتاه نگر هستند و نگاه بلندمدت و آینده نگرانه به مسائل ندارند که ریشه فرهنگی و تاریخی دارد
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۳:۴۸ - ۱۳۹۶/۰۵/۳۱
احسنتتتتتتتتتتتتتتتتتتت مرسسسسسسسسی
برای اینکه اقتصادشون جهانی هست و خیلی از وسایلی میسازند یک همکاری بین المللی هست . مثلا " دوربین گوشی های سامسونگ و.....ساخت ژاپن هست . لبخشی از ابزار ساخت 10 نانو متری سی پی یو ساخت هلند هست و..............اما اقتصاد ما یک اقتصاد با شعار خود کفایی و اقتصاد مقاومتی هست . پس مقایسه ای که شا میکنید اشتباه هست.
راز پیشرفت کره ای ها اینه که همشون ژن خوب دارن
راز جلو زدن: پرهیز از شعار زدگی و نظارت کامل بر اعمال و کردار مسئولین است.
آقا یا خانم ناشناس از آمریکا، رفتی اونور دنیا نشستی واه واه واه میکنی؟ شما که وطنتو فروختی رفتی اون ور دنیا چقدر در پیشرفت و توسعه ایران نقش داشتی. چرا همیشه خودمونو بحساب نمیاریم و انتظار داریم یکی دیگه زحمت بکشه و برامون کار کنه؟
مث اینکه هیچکی متوجه این مساله نیست که حدود 40 ساله که آمریکا و کشورهای غربی با تمام توان با پیشرفت و توسعه ایران مقابله و مبارزه میکنن ولی در مقابل با تمام توان از کره جنوبی بخاطر در اختیار گذاشتن پایگاه نظامی و متابعت بی چون و چرا، حمایت میکنن. صادقانه جواب بدید: اگه بجای ما کره جنوبی این حجم وسیع از دشمنی، کارشکنی، جنگ و تحریم رو تجربه کرده بود، آیا الآن وضعش حتی مثل وضع فعلی ما بود؟
چرا دوست داریم همیشه تو هر موضوعی خودمونو بکوبیم و تحقیر کنیم؟ واقعا چرا؟؟! چه نفعی می بریم از اینکار؟؟؟
خوش به حالشون
هیوندا سوار میشن
موبایل و ال سی دی و ... سامسونگ و ال جی دارن
حال میکنن
انقلاب، جنگ ، آموزش نامناسب و افراط در بعضي مسايل باعث عقب ماندگي ايران شده
راز موفقیت کره جنوبی اینه که ضوابط بر روابط ارجهیت داره

تو ایران دقیقا بر عکس روابط حرف اول رو میزنه
چرا به مهمترین عامل اشاره نمی کنید ؟

ما دگرگونی سیاسی و جنگ را پشت سر گذاشتیم در حالی که کره جنوبی ثبات سیاسی و اجتماعی داشته .
کره جنوبی یک کشور اشغالشده توسط امریکا است ، کره جنوبی عملا یک ایالت امریکا است ، کره حنوبی ویترین امریکا در شرق اسیا است ، کره قبلا توسط ژاپنی ها اشال و تحت استثمار بود ، بعد از اینکه امریکا بمب اتمی روی ژاپن انداخت و انها تسلیم شدتد ، امریکا جای ژاپن را گرفت و به قصد فتح تمام کره و سپس سرکوب انقلاب چین به انها حمله کردند ،سه سال جنگ ادامه داشت ، نتیجه سه میلیون کشته در کره شمالی ، 1.3 میلیون کشته از کره جنوبی و نهصد هزار نفر کشته از داوطلبان چینی ! جنگ کره یکی از وحشیانه ترین جنگهای تجاوزکارانه امریکا بعد از جنگ دوم جهانی است . در کره جنوبی همه پیز در کنترل امریکا است ، تمام دولنمردان نوکرند ، امریکا ده ها پایگاه زمینی ، دریائی ، هوائی و اتمی در کره جنوبی دارد . گول تحلیل های کپی شده از روزنامه های غربی را نخورید . برنامه ریزی !!!!!!!
امریکائیها در این تجاوز به شمال از جنگ افزار های میکربی ، شیمیائی و ممنوعه با قساوت کامل استفاده کردند . گناه مردم همانند گناه مردم ایران است که نوکری و سرسپردگی امریکا را نمیپذیرند .
تاریخ را مطالعه کنبد و تبلیغات دروغ را باور نکنید. مردم در شمال وجنوب از امریکا نفرت دارند . "پیشرفت" کره جنوبی مدیون اشغال و سرمایه های امریکائی است . کره شمالی 30% از جمعیت و تمام زیربناهای خود را در اثر بمبارانهای سفرهای از دست داد .
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۰:۲۱ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۱
اونوقت خود شما توی آمریکا چکار میکنی، گلابی میچینی ؟
مقایسه خیلی طنز امیزی بود
رازی در کار نیست دلیلش خیلی واضح و روشنه، برای اونها اولویت اقتصاد و توسعه بوده و روش متمرکز شدن و نتیجه شو دیدن و دارن می بینن، ما هم رو یه چیزای دیگه تمرکز کردیم و اولویتمون یه چیزای دیگه بوده که بحمداله تو اون زمینه ها پیشرفت هایی داشتیم، لذا اقتصاد اولویت ما نبوده که الان انتظار داشته باشیم جزو اقتصادهای قدرتمند دنیا باشیم، مثل اینه که تو حیاط خونه یه درخت سیب و یه درخت گلابی داشته باشی و همه ش پای درخت گلابی آب بدی و کود بریزی ولی انتظار داشته باشی که درخت سیب کلی بار بده
امریکا کره جنوبی رو به شکلی که الان میبینیم دراورده ، وگرنه فقط یک خط فرضی با همسایه شمالیش داره ولی فاصله تکنولوژیکی ۱۰۰ برابر.
بنظرم مقایسه کره جنوبی باایران یک مقداری غیر اکادیمی است . چراکه ایران بعد انقلاب وارد جنک ظالمانه شد 8 سال طول کشید باضافه محاصره هم جانبه جهان
اماکشور کره جنوبی بعد جنک امریکا شروع به کمک این کشور کرد برای مثال تمامی شرکتهای کره ای امریکی الاصل هستند وسهام امریکا در این شرکتها مشهود هست همچنین کره جنوبی بر عکس ایران وکره شمالی هیج محاصره اقتصادی یا غیره ندید لذا باید در مقایسه این نکات در نظر گرفته شود والا انتقاد ما غیر منصفانه می باشد باتشکر .
ای بابا.جواب همه میدونیم.نیازی به گفتن نداره.مطرح کردن سوال هم خنده داره....
خوب به همه عوامل اشاره میکردید
ما هشت سال در جنگ بودیم وزیرساختهای کشور خراب میشد واونها در حال ساختن کشورشان بودند البته سوء مدیریت هم هست ولی باید واقع بین بود
من 60سال دارم در سن 10سالگی برای تماشای انگور چینی رفته بودم باغداران انگورهای خوب را سر جعبه میگذاشتند وداخل جعبه را باانگورهای بدون کیفیت پر میکردند.این از مردم 50سال قبلی.تکلیف نسل جدید هم که مشخصه فقط رو ظواهر کار می کنیم حتی دینداری ما هم ظواهره.... به باطن واعتبار خودمان کمتر اهمیت میدهیم
خیلی ساده هست
عاقلانه تصمیم میگیرن و عاقلانه کار می کنن
همین
برچسب منتخب
# غزه # ماه رمضان # عید نوروز # کاظم صدیقی # دعای روز هشتم رمضان # دعای سال تحویل
وب گردی